به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) علی اکبر ولایتی، مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل، در گفت و گو با فارس درباره مسایل مهم منطقه ای از جمله پدیده گروه تروریستی داعش سخن گفت که متن آن در زیر می آید:
ارزیابی شما از تحولات منطقه با توجه به فعالیتهای گروههای تروریستی مانند داعش چیست؟
آنچه در عراق و سوریه از سوی گروههای تروریستی مانند داعش مشاهده میکنیم در حقیقت نتیجه طراحی مشترک آمریکا، عوامل آنان در منطقه و صهیونیستها است که سه ضلع مثلث طراحان توطئه تکفیریها را تشکیل میدهند که در قالب گروهها و اشکال مختلفی مانند داعش، القاعده، النصره و... به افراطیگری میپردازند.
معنای تکفیری این است که به صرف اینکه احتمال میدهند فردی اختلافی از برداشتی که آنان از اسلام دارند، دارد حکم کفر و قتل فرد را صادر میکنند که این امر عینا احیای تفکر خوارج است.
اگر بخواهیم مروری بر تاریخ صدر اسلام داشته باشیم باید گفت که در صدر اسلام برپاکننده هسته مرکزی خوارج و طراح این تفکر طایفه بنیامیه بوده است و علیرغم این که گفته بودند از جنگ میان مسلمانان ناراحت هستند و بر عبارت «لاحکم الا لله »تاکید میکردند اما نتیجه تصمیماتی که گرفتند موجب شد تا تنها حضرت امیرالمومنین (ع) به شهادت برسد و کس دیگری آسیب ندید.
اکنون نیز طراحان گروههای افراطی و تکفیری، بیگانگانی هستند که از وحدت مسلمانان صدمه دیدند و از اسلام انقلابی و سیاسی هراس دارند درحالی که اسلام از سیاست جدا نیست اما بیگانگان به دنبال جدایی اسلام و سیاست هستند و میخواهند به طور غیر مستقیم دو مدل از اسلام شامل اسلام سیاسی و اسلام غیر سیاسی ارائه دهند و بگویند اسلام غیر سیاسی مناسبتر است.
حضرت امام(ره) زمانی مثالی زدند با این مضمون که در زمان اشغال عراق توسط انگلیس پس از جنگ جهانی اول و شکست عثمانی، یکی از دیپلماتها و کاردار انگلیسیها که در نجف یا یکی از شهرهای عراق زندگی میکرد، فردی را در حال اذان گفتن دید و معنای آن را نمیفهمید و از یکی از ساکنان درباره آن پرسید که آیا این جملاتی که این فرد میگوید منافع انگلیس را تهدید میکند یا خیر و در پاسخ به کسانی که به وی گفتند که اذان گفتن آن فرد منافع انگلیس را تهدید نمیکند گفت اگر این گونه است هر چه میخواهد بگوید. بنابراین اسلام منهای سیاست به معنای اسلام منهای اسلام است.
همانطور که میدانید پیامبر در مدینه حکومتی تشکیل دادند که اولین جلوه حکومت اسلامی مقتدر و مستقلی بود و توانست در مقابل مخالفین خود ایستادگی کند و امیر المومنین(ع) هم در زمان حکومتشان که بسط ید داشتند توانستند عدالت علوی را برپا کنند و اسلام را اجرا نمایند، بنابراین اسلام بدون سیاست به دین کلیسایی شبیه است که پاپ و امپراطور هرکدام کار خودشان را بکنند.
بیگانگان و بدخواهان در برابر حکومت اسلامی که بر اساس مردمسالاری دینی شکل گرفته و جزء اولین نوع حکومتهای اسلامی در تاریخ سیاسی معاصر بود احساس خطر کردند که این امر نه تنها برای منافعشان در ایران بلکه برای سایر کشورهای اسلامی مضر است و ممکن است کشورهای دیگر نیز از این امر الگو بگیرند که همین طور هم شد بنابراین با روشهای مختلف به مقابله با این حکومت اسلامی و آثار آن پرداختند.
بیگانگان از طرفی به تقویت افراد لیبرالی را که پسماندههای باقیمانده در کشورهای اسلامی بودند در حکومتهای قبل از انقلاب مانند کشور مصر بعد از ملک فاروق، سودان ، عراق بعد از پادشاهی و بعد از صدام و در سوریه و در یمن پرداختند و دیدند که این حکومتها اعم از شیعه یا سنی به حکومتی که نمونهاش در ایران شکل گرفته در حال نزدیک شدن هستند و درصدد احیای ارزشها و احکام اسلامی برآمدند.
بنابراین از طرفی به تقویت لیبرالها، لائیکها و سکولارها در کشورهای اسلامی پرداختند و از طرفی به تاسیس گروههای افراطی برای آنکه چهره خشن، زشت و مبهمی را از اسلام به عنوان چهره واقعی اسلام ترسیم کنند تا توجیهی برای سرکوب مسلمانان پیدا کنند.
مشاهده میکنید به صرف این که به فردی که ادعای خلافت مسلمانان را کرده ایمان نمیآورد، وی را میکشند و ایجاد یک گروهی که یک چهره زشت کاذب از اسلام است، موجب میشود تا بهانهای برای سرکوب نهضت حقیقی اسلام به دست آورند.
به نظر شما فلسفه ایجاد گروه داعش و اقداماتی که این گروه تروریستی انجام میدهد، چیست؟
همانطور که میدانید رهبران و ستون فقرات داعش بعثیها هستند، پایه اولیه بعثیها توسط میشل عفلق مسیحی که اصالتاً سوری بود گذاشته شد و این افراد به شاخه چپ دنیا و سکولارها وابسته بودند و جزء مجموعه سوسیالیستهای جهان بودند که نمایندگانی از بعثیهایی سوریه و عراق در برنامههای بینالمللی سوسیالیسم، بعثیها هم شرکت میکردند چرا که یکی از شعارهای بعث اشتراک بود که در واقع به معنای سوسیالیسم بود.
هرچند مشاهده کردید بعثیها در جنگ علیه ایران نشان دادند به هیچ مبنای انسانی و الهی معتقد نیستند و اکنون همین افراد محاسن بلند گذاشتند، لباسهایی به سبک صدر اسلام پوشیدند و اعلام میکنند که مسلمان واقعی هستند درحالی که به راحتی مردم را میکشند و زجر میدهند و فیلمهایی از کشتن افراد مختلف و بریدن سر خبرنگاران و افراد غیر نظامی نشان میدهند که دردآور است.
یکی از دوستان دیده بود که یک بچه شیرخواره را به عنوان سیبل و هدف تیراندازی قرار داده بودند، بنابراین با توجه به اقبال بسیار زیاد مردم به اسلام در تلاش هستند تا با نمایش این چهرههای خشن به عنوان چهره حقیقی اسلام موجب اسلام هراسی و پشت کردن مردم به اسلام و از سویی توجیه سرکوبی مسلمانان و ایجاد نفوذ در کشورهای اسلامی شوند.
آقای دکتر در ادامه همین موضوع میخواهیم به ائتلاف ظاهری ضد داعش بپردازیم. در حالی که مشاهده میکنیم تاکنون اقدام موثری از سوی این ائتلاف برای مقابله با داعش انجام نشده است، دلیل شکلگیری آن را چه میدانید؟
آنان مشاهده میکنند که ایران در کنار مردم عراق، سوریه، ملت فلسطین و دیگر ملتهای مظلوم حضور دارد و تا جایی که توانسته به این افراد کمک کرده تا بتوانند بر روی پای خود بایستند.
اگر ایران به کمکهای خود به ملتهای منطقه ادامه دهد گروهی که آنان تحت عنوان داعش تاسیس کردند شکست میخورد چرا که در مقابل این گروهها مردم و افراد متدین و معتقد مانند حزبالله لبنان و سپاه بدر در عراق و یا نیروهایی که در سوریه به عنوان نیروهای مردمی وجود دارند و مقاومت میکنند و لذا تا علائم شکست را مشاهده کردند دست به تشکیل این ائتلاف زدند.
آنان به مدت 4 سال است که فعالیت خود را در سوریه شروع کردند و همه کار کردند و کم کم به عراق توسعه دادند؛ اما همین که احساس کردند از طریق نظامی نیز به نتیجهای نمیرسند تصمیم گرفتند که ابتکار عمل را در دست بگیرند لذا اعلام مخالفت خود را نشان دادند و ظاهرا ائتلافی را تشکیل دادند اما عملا کاری انجام ندادند تا میراثخوار شکست نیروهای داعش باشند.
به این صورت که اگر داعش شکست خورد بگویند اقدامات ائتلاف ضدداعش موجب شکست داعش شده است بنابراین باید در منطقه حضور داشته باشیم تا دیگر داعشی در منطقه حضور پیدا نکند و در عین حالی که به داعش و دیگر گروههای تروریستی توسط عواملشان کمک تسلیحاتی میکنند اما تظاهر میکنند که اقداماتی را برای مقابله با داعش انجام میدهند، درحالی که تشکیل دهنگان این ائتلاف اغلب کسانی بودند که باعث به وجود آمدن این گروههای افراطی شدند، در نتیجه اگر نیروهای افراطی مانند داعش پیروز شدند که مدیون کمک غربیها و عواملشان در منطقه هستند و نظر آنان تأمین است و اگر شکست خوردند هم بگویند که شکست داعش به دلیل اقدامات ائتلاف ضد داعش بوده است بنابراین «ز هر طرف شود کشته» به سود آنان است.
خانم آلبرایت در کتاب خاطرات خود نوشته است میخواستند داعش را در مصر به وجود بیاورند و در جهت مشروعیت بخشی به آن نیز به 120 کشور سفر کرده بود. چه شد که داعش سر از عراق و سوریه درآورد؟
شما باید توجه کنید که در هر کشوری متناسب با شرایط آن کشور عمل میکنند، برای مثال در مصر ارتش و سیستم اطلاعاتی مصر بر نیروهای مردمی که حکومت حسنی مبارک را ساقط کرده بودند و حکومتی را براساس انتخابات آزاد ایجاد کرده بودند غلبه کردند، بنابراین تا جایی که بتوانند با استفاده از عوامل داخلی کار خود را پیش ببرند خودشان دخالت مستقیم نمیکنند.
در سوریه موفق به این امر نشدند چرا که از همان ابتدا عبدالحلیم خدام یا حکمت شهابی را از حکومت بشار اسد جدا کردند و در پاریس مستقر شدند و به مخالف خوانی علیه بشار اسد پرداختند و در ابتدا هم مبارزه به صورت مسلحانه نبود بلکه مبارزه سیاسی، رجز خوانی و مخالفت خوانی در رادیوهای غربی، بیگانه و تشکیل گروهها در پاریس و مناطق دیگر بود.
اما هنگامی که اقدامات خود را بیاثر دیدند کار نظامی را آغاز کردند. بنابراین در سوریه به دلیل اینکه مایوس شدند از اینکه نیروهایی که قبلا متحد سوریه بودند مانند خدام که زمانی معاون رییسجمهوری بود و زمانی هم وزیر امور خارجه که بعداً به مخالفین بشار اسد تبدیل شد، بتوانند کاری برایشان انجام دهند، دست به چنین اقداماتی زدند.
آنان ابتدا سعی کردند از نیروهای معارض سوری علیه حکومت استفاده کنند و تشکیلاتی را به وجود بیاورند اما موفق نشدند. بر اساس آمارهایی که منابع غربی منتشر کردند از نزدیک به 80 کشور افرادی را به این کشور وارد کردند تا کار تروریستی در سوریه انجام دهند و انفجاراتی را در بازار و اماکن متبرکه اجرا کنند، به آدمکشی بپردازند و سر هرکسی که دم تیغ آنان گیر کند از بدن جدا کنند.
بنابراین آدمهای جانی و بعضا دچار گرفتاریهای روانی را جمع کردند و حقوق به آنان میدادند و رقمهای کلانی هزینه میکردند و این افراد هزینه را برای خانوادهاش میگذاشت و خودش در سوریه به آدمکشی میپرداخت و برای مثال نشان دادند که فردی چچنی که قاتل بیشاز سیصد نفر بود و حالا داعش او را استخدام کرده است.
حال فکر کنید فردی که گرفتاری روانی دارد برای این فرد انگیزه ایجاد میکند که افراد را به قتل برساند و این افراد مانند مزدورانی که در آمریکا به نام گروه بلک واتر اقداماتی در افغانستان و پاکستان انجام میدادند یا امثال مزدورانی که در آفریقای جنوبی و کنگو به آدمکشی میپرداختند ،به کار گرفته شدند تا در قالب گروههای افراطی اسلامی به فعالیت مشغول شوند. همانطور که گفتم فلسفه آنان مانند خوارج در صدر اسلام است.
اولین بهانه آنان این بود که بشار اسد بر اساس دموکراسی بر سر کار نیامده است و ما میخواهیم دموکراسی را در این کشور ایجاد کنیم در حالی که باید سؤال کرد آیا راه ایجاد دموکراسی این است که افراد غیر سوری با استفاده از انواع تسلیحات نظامی به کشتن افراد نظامی و غیر نظامی بپردازند، انفجار ایجاد کنند، تاسیسات زیربنایی را از بین ببرند تا دموکراسی ایجاد کنند، انتخابات کنند، در سوریه نفر بیاورند بنابراین این افراد درصدد ایجاد فضای مشوش برآمده و حتی به سمت تجزیه سوریه و عراق رفتند و حکومت نظامی ایجاد کردند و هرکس اعتراض کرد وی را کشتند که در حقیقت یک حکومت نظامی تحت امر اسراییل و آمریکا تبدیل خواهد شد.
بنابراین ریشه و ابعاد قضیه مشخص است، ایران با بینش صحیح مقام معظم رهبری که در راس نظام درباره سیاستهای اساسی و کلی اشراف و نظارت دارند و مسائل اصلی سیاست خارجی را با حکمت و تدبیر به پیش میبرند، بنای ایشان و جمهوری اسلامی ایران از ابتدا بر حمایت از مبارزات مردمی به خصوص در کشورهای اسلامی بوده است تا آنان بتوانند کشور خودشان را بر اساس آرمانهای اسلامی از شر بیگانگان و عواملشان نجات دهند که بر اساس این تدبیر و سیاست حکمت آمیز بوده است که ایران به کمک مردم آمده و تاکنون ایران موفق بوده و آنان موفق نبودند.
امسال شاهد راهپیمایی 20 میلیونی در مراسم روز اربعین بودیم این موضوع چه تاثیری در مبارزه با داعش و گروههای تروریستی داشت؟
این هم از عنایات الهی بود که گوشهای از ظرفیتهای مسلمانان را به جهان نشان داد و رسانههای ارتباط جمعی غربی اقرار کردند که این بزرگترین اجتماع بشری در تاریخ معاصر بود. اول این حرکت تنها این نبود که میلیونها نفر از فاصلههای دور از بصره به کربلا آمدند و خود را در این حرکت سهیم کردند که خود این حرکت نشانگر مجاهدت و ایمان قوی است و دوم اینکه خود آنان احتمال میدهند که در سر راه مورد حمله تکفیریها و افراطیها واقع شوند و به شهادت برسند که با وجود این احتمال حرکت خود را آغاز میکنند و نکته سوم که حتی اگر انفجاری رخ میداد شهدا را دفن میکردند و به راهشان ادامه میدادند و ترس از اینکه مورد حمله افراطیها و تکفیریها شوند را نداشتند.
بنابراین مردمی با هدفی مشترک و ایمانی راسخ و مجاهدت بدون اینکه از مرگ بهراسند و عددشان به بیست میلیون میرسد به راه خودشان ادامه میدهند و آنان محاسبه میکنند چقدر باید هزینه بدهند تا برای مقابله با این ایمان و مقاومت عدهای مزدور استخدام کنند.
در مقابل مردم بدون هزینه راهپیمایی میکنند و در اربعین حسینی شاهد بودیم افراد بدون آنکه توقعی داشته باشند هزینههای سفر را برای این امر صرف میکنند و قدم به قدم مردم را پشتیبانی کرده و بهترین امکانات را در اختیار زوار قرار میدادند که اگر محبت اهل بیت(ع) چنین اتصالی بین این افراد ایجاد نکند، امکان ندارد که بشر تشکیلات منظمی را ایجاد کند و بتواند بدون آنکه اختلالی در کشور به وجود بیاورد، راهپیمایی کنند و بعد از آن به منازل خود برگردند و در این راه با صمیمت و ایمان با یکدیگر زندگی میکنند و در محبت از یکدیگر سیقت میگیرند و چنین محبت و جمیعت جای تقدیر و ستودنی در دنیا بیسابقه است به صورتی که بیگانگان نمیتوانند با بالاترین سلاح که همانا بمب اتم است به مبارزه با همه مردم عراق، شیعیان و اهل تسنن که جمع بسیاری از زائرین را تشکیل میدادند، بپردازند در حالی که مردم تحت تاثیر تبلیغات تکفیریها و داعشیها قرار نمیگیرند و محوری که مردم را به اسلام وصل میکند محبت اهل بیت است که در قرآن نیز بر این امر تاکید شده است.
آقای دکتر ارزیابی شما از توطئه نفتی که اخیرا صورت گرفته، چیست؟
آنان برای مبارزه با ملتهای استقلالطلب به انواع شیوهها متوسل شدهاند از آن جمله میتوان به ایجاد گروههای افراطی، تطمیع کردن افراد یک حکومت و بکارگیری آنان علیه حکومت، تحریم کشورها و کاهش قیمت نفت به طور تصنعی با افزایش تولید نفت توسط کشورهایی که وابسته به آنان هستند اشاره کرد که آنان این روشها را به کار میگیرند تا بتوانند به لحاظ سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و با بکارگیری تمام سیستمهای تبلیغاتی جنگ سیاسی و اقتصادی به راه بیندازند تا ملتهایی که خواستار استقلال است را به هرشکلی که ممکن است شکست دهند.
این توطئه نفتی اولین بار نیست که صورت میگیرد و آنان پیش از این نیز از نفت به عنوان سلاح سیاسی استفاده کردند.
آیا تنها عربستان است که در این امر دخیل است یا کشورهای دیگری نیز هستند؟
به هر حال مجموعهای در این امر دخیل هستند که از امر اقتصادی یک استفاده سیاسی میکنند.
قاعدتا باید خود عربستان یز از این امر متضرر شود؟
بله اگر قرار باشد کسانی که این اقدامات را انجام میدهند از خودشان اختیار داشته باشند و در جهت منافع ملی خود گام بردارند که حتما این اقدامات را انجام نمیدادند اما اگر قرار شد تحت امر آمریکا باشند هرچه آنان بگویند انجام میدهند.
در سالهای 1361 و 1362 نیز شاهد بودیم که ریگان خواستار کاهش قیمت نفت شد و نفت از چهل دلار به زیر ده دلار رسید و در فاصله کوتاهی با اضافه تولید قیمت پایین آمد و در ایران تا حد که نفت تا حدود پنج دلار یا کمتر به فروش رسید، اما ایران تصمیم میگیرد در جنگی که به ما تحمیل شده بود و ما نیاز بسیار زیادی به هزینههای نفتی داشتیم شاهد بودیم مردم مقاومت کردند و جزایر فاو توسط رزمندگان تصرف شد و ایران این تجربه را دارد و اهداف اساسی را به خاطر توطئههای اقتصادی ترک نمیکند.
ارزیابی شما از ادامه این روند چیست و آیا این روند کاهشی ادامه پیدا میکند؟
اگر قرار باشد آنان با فشار سیاسی قیمت نفت را پایین بیاورند این مانند فشاری است که بر فنر وارد میکنند و هنگامی که این فشار را بردارند به جای خود برمیگردد بنابراین در درازمدت اینگونه نخواهد بود هر چند آنها تا جایی که بتوانند و زورشان برسد این کار را انجام میدهند.
موضوع بعدی ما بحث هستهای است؛ مذاکرات 6 ماه دیگر تمدید شده است، نظر شما درباره تمدید شش ماهه مذاکرات چیست؟
مذاکرات هستهای بر اساس همان راهی که با تدبیر مقام معظم رهبری مدظلهالعالی آغاز کرده بودند و در چارچوبی که ایشان تعیین کردند ادامه پیدا میکند و مذاکرات جزء در این چارچوبی که معظمله ترسیم کردند نمیتواند ادامه یابد و ایران از حق هستهای خود نمیگذرد و این شعاری که مردم میدهند مبنی بر اینکه انرژی هستهای حق مسلم ماست تنها یک شعار نیست و در عمل نظام به آن پایبند است.
طرف مقابل نمیخواهد ایران اقتدار صلح آمیز را داشته باشد چرا که این امر برای ایران اقتدار به همراه دارد و ایران هم نمیخواهد از این توانایی در زمینه هستهای در راستای اقتدار نظامی استفاده کند بلکه در تلاش است در جهت اهداف صلحآمیز این کار را به پیش ببرد و ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه و مسلمان که دارای تکنولوژی هستهای است در تلاش است تا از منشا انرژی پاک و پایانناپذیر استفاده کند و خلاصه حرف آنها این است که نمیخواهند ایران به عنوان کشور اسلامی به قدرت برسد و بنابراین مواضعی اتخاذ میکنند که مغایر و مخالف قوانین بینالمللی است.
آیا میتوان پیشبینی کرد که اگر ایران و گروه 1+5 در ظرف شش ماه به تفاهم نرسند در آن صورت وضع چگونه خواهد بود؟
پیشبینی نتیجه مذاکرات کار آسانی نیست اما اصولی که میبینیم این است که ایران از تکنولوژی، انرژی هستهای و تحقیق و توسعه دست برنمیدارد چرا که این امور تحت نظارت مقام معظم رهبری است و ایشان نیز اجازه نمیدهند که ایران در مذاکره از مواضع اصولی خود عقبنشینی کنند و مردم هم همین را میخواهند چرا که برای حفظ استقلال و اقتدار بهای سنگینی را پرداختهاند و حاضر نیستند آن را از دست بدهند.
ارزیابی شما از نفوذ ایران از عراق تا یمن چیست؟
ایران از جهت ارتباط اعتقادی که با ملتها و دولتهایی مانند عراق دارد تا جایی که مورد درخواست آنان باشد و بتواند به آنان کمک میکند و کمک ایران متناسب با درخواست آنها صورت میگیرد چرا که شاهد بودیم ایران در مبارزه با داعش به عراق کمک کرد و توانست تا حدی از اقدامات آنها جلوگیری کند و گامهای بلندی برداشتند و غرض این است که ارتباط ایران با کشورهای اسلامی از سطح بالایی برخوردار است.
ایران از حکومتی که مردم آن کشور بخواهند حمایت میکند
ایران اعتقاد دارد که سرنوشت هر کشور باید به دست مردم آن کشور نوشته شود حتی اگر آن کشور به ما بسیار نزدیک باشد چرا که ایرادی که ما به غرب داریم این است که غرب میخواهد حکومتی در کشورها پایهگذاری شود که تحت نفوذ آنان باشد اما ایران از حکومتی که مردم آن کشور بخواهند حمایت میکند چرا که سوریه و عراق در دولت جدید بر اساس انتخابات بر سرکار آمدند و هیچ کسی در صحت انتخابات شک ندارد و هرچه مردم عراق، سوریه، یمن و لبنان بخواهند از همان حمایت میکنیم و قصد دخالت در امور هیچ کشوری را نداریم