به مناسب میلاد باسعادت رسول عشق و امید:
گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - یکی از اساسی ترین مفاهیم سیاست، بیــان چیستی و مــــــاهیت «حکومت» است که تحقق بخش مساله جانشینی انسان از سوی خدا در زمین و ضرورتی حیاتی برای نوع بشر و «مهمترین وجه حاکمیت دولت» یا بیان «کیفیت روابط بین دولت و شهروندان که باید به آنها خدمت ارائه داد و از آنها حمایت کرد» است. اسلام به عنوان مکتبی رهاییبخش و جامع که برای امور اجتماعی و حکومتی (نیز) قانون و راه و رسم دارد.»
مساله چیستی حکومت را مطمح نظر خویش قرار داده و این موضوع آشکارا در اندیشه و سیره شارع این مکتب و پیامآور حضرت محمد(ص) مورد توجه قرار گرفته است. آن حضرت در تبیین حکومت و بیان ماهیت آن به هدف، نقش و کارکرد حکومت و فلسفه وجودی آن توجه داشته است و به نوعی فلسفه وجودی حکومت را در هدف و غایت یا در کارکرد غایتمندانهاش میبیند.
حضرت محمد(ص) پیامبری است که با تامل و تکیه بر وحی الهی «و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی» و اصل اساسی و تعیین کننده فطرت انسانی، مساله «حکومت» را مورد عنایت خویش قرار داده است و آن را به عنوان ضرورتی مهم برای انسانها و مسوول در برابر آنها که ضامن مصالح و شئون آدمی و تامین کننده سعادت این جهانی و آن جهانیاش است، مطرح کرده است و هم عملا در جهت تحقق و اجرای دیدگاه خویش از هیچ کوششی دریغ نفرموده است.
نگاه پیامبر اسلام(ص) به حکومت، نگاهی ابزاری و الهی است؛ بدین معنا که در اندیشه و سیره او حکومت و فرمانروایی تنها یک ابزار و دستگاه اجرایی و در عین حال امانتی است از سوی خدا برای تحقق عدالت و حق در جامعه بشری و برقراری امنیت و قانون برای راحتی آدمیان و پرورش آنها و تامین سعادت آنها و حفظ و گسترش ارزشهای متعالی انسانی و اسلامی و در یک عبارت کوتاه، حکومت ابزار رساندن انسان به سعادت دو جهان است. این است که اگر نگاه کسی به حکومت جز این باشد، شایستگی آن را ندارد که وارد عرصه حکومت شود. آن حضرت در بیانی مهم این موضوع را به صورت زیر بیان میدارد:
«انا و الله ما نولّی علی هذا العمل من سأله و لا احدا حرص علیه.» «سوگند به خدا ما بر این کار (حکومت) کسی را که خواهان آن باشد و کسی را که برآن حریص باشد، نمیگماریم.»
بر همین مبنا، حکومت در نگاه پیامبر به مثابه امانتی الهی دیده میشود که انسان در برابر آن مسوول است و مسوولیت آن برعهده گرفتن امور مردم و جوابگویی در برابر عموم نسبت به آن امور است.
در اینجا برای تبیین دیدگاه پیامبر (ص) به بررسی یک عبارت مهم از آن حضرت میپردازیم و براساس آن مفهوم، حکومت را در اندیشه آن حضرت بیان میکنیم. پیامبر اعظم(ص) در بیان معروفی میفرماید: «کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته» یعنی: همه شما نگهبانید و همه شما در برابر رعیت و مردم خویش مسوول هستید.
در این متن «راع» مترادف با حاکم و فرمانروا است و «رعیت» در مقابل آن و مترادف با «فرمانبردار» است. از این رو، راع یا راعی را مترادف با حکمران و رعیت را مترادف با مردم گرفتهاند. این دو (راعی و رعیت) دو سر یک رابطه هستند و آن رابطه «رعایت» است که بیانگر چیستی و محتوای حکومت است.
بدین معنا که حکومت مترادف با رعایت یا رعایت مترادف با حکومت است.
به طور کلی از فرهنگهای گوناگون استنباط میشود که رعی، رعایت و مراعات- مصادر راع و رعیت- دارای معانی مرتبط زیرند:
1- پاس داشتن، نگهبانی، حفاظت و حراست؛ در سخنان پیامبر(ص) نیز آمده است: «راعی العابدین العقل» یعنی: خرد نگهبان (راعی) پرستشگران (عابدان) است.»
2- نگهداشت و پاسداری از حق و حقیقت، مراقبت از حق، شان و جایگاه مورد رعایت؛ شاعر گوید:
«هیچ کس را غم ولایت نیست/ کار اسلام را رعایت نیست»
3- تامل و دقت نظر در امور برای به کمال رساندن آنها یا درک حقیقت آنها؛ برای مثال در حدیث در مورد تامل و دقت در کتاب خدا هنگام قرائت چنین آمده است:
«بدترین مردم شخصی است که کتاب خدا را میخواند بدون آنکه چیزی از آن را رعایت نماید...».
4- تکریم، بخشش، احترام و نوازش، دستگیری، مهربانی و احسان؛ در شرح نهجالبلاغه اثر ابن ابی الحدید معتزلی آمده است:
«و نه دستگیری که با چشم مهر و عطوفت بنگرد».
از معانی چهارگانه بالا درمییابیم که رعایت رابطهای است مرکب از چهار عنصر:
1- ملاحظه و تامل 2- احقاق حق 3- پاسداری و نگهبانی و صیانت و 4- تکریم و مهرورزی
مفاهیم چهارگانه بالا روی هم رفته بیانگر پاسداشت و احقاق حق و بذل عنایت برای به کمال رساندن و شکوفا کردن است. اما رعایت معنای گستردهتری را نیز میرساند و آن سیاست و تدبیر است که به چهار عنصر مفهومی دیگر معنا و ارزش میدهد و آنها را با عدالت و حق قرین میسازد. چه سیاست در این نگاه بیانگر نوعی جهتگیری عاقلانه در جهت احقاق حق و سرپرستی حقیقی است لذا رکن اساسی رابطه، رعایت یا همان حکومت است.
راغب مینویسد: «و جعل الرعی و الرعاءِ للحفظ و السیاسه» و واژههای رعی (الرعی) و رعاء (الرعاءِ) برای حفظ و سیاست (السیاسه) جعل شده است.» وی پس از آن به سخن خدای حکیم در قرآن استناد میجوید که میفرماید: «فما رعوها حق رعایتها» (حدید: 37) و توضیح میدهد که معنایش چنین است:
«آن را آن گونه که شایسته حراست و نگهبانی بود، حراست و نگهبانی نکردند.»
و صراحتا تاکید دارد که هر سیاستمداری راعی است. او مینویسد: «و هر سیاستمدار و سآئسی خواه بر نفس خویشتن مراقبت و راهبری داشته باشد و خواه بر دیگران «راعی» نامیده میشود.»
در احادیث پیامبر اسلام(ص) در همین ارتباط آمده است:
1- «هر چیز را ابزار و ذخیرهای است و ابزار و ذخیره ومن، خرد است و هر چیز را مرکبی است و مرکب مرد، خرد است و هر چیز را غایتی است و غایت عبادت خرد است و هر قومی را نگهبانی (راع) است و نگهبان (راعی) پرستشگران خرد است...»
آن حضرت در تبیین راع و رعیت میفرماید:
2- «(الا)کُلُّکُمْ راعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْؤُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ.»
ترجمه: (همگی شما شبان [نگهبان] هستید و همگانتان در برابر رعیت [مورد نگهبانی و سرپرستی] مسوول هستید).
3- «آگاه باشید، همه شما نگهبانید و همگانتان در برابر پیروان و مورد نگهبانیتان مسوولید. پس امام (امیر) که نگهبان و سرپرست مردم است، در برابر آنان مسوول است و مرد، نگهبان و سرپرست خانوادهاش است و نسبت به آنان مسوول است و زن نگهبان و سرپرست خانه، همسر و فرزندانش است نسبت به آنان مسوول است و بنده نگهبان دارایی صاحبش است و در برابر مورد رعایتش (رعیتش) مسوول است، پس آگاه باشید که همه شما سرپرست و نگهبانید و همگانتان در برابر مورد نگهبانیتان مسوولاید.»
4- «هیچ بندهای نیست که خداوند یکتا نگهبانی و سرپرستی جمعی را بدو سپارد و او در امانتداری و خیرخواهی آنان نکوشد، جز اینکه هرگز بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید.»
5- «هر کس سرپرستی و فرمانروایی (نگهبانی) گروهی از مردم را برعهده گیرد و در حکومت آنان به امانتداری و خیرخواهی نکوشد، رحمت خداوند متعال که همه چیز را در برگرفته است، او را در نمییابد.»
6- در روایتی دیگر در بیان شاخصهای شناخت امام به راعی که از مسوولیت خویش فرار نمیکند و طفره نمیرود، اشاره شده است:
«امام، دانشمندی است که جهل نمیورزد و سرپرست و نگهبانی (راع) است که از مسوولیت خود طفره نمیرود (یا در برابر دشمن عقبنشینی نمیکند).»
در اینگونه روایات رسول اعظم اسلام(ص) اولاا رعایت را نگهبانی و پذیرش مسوولیت میداند و ثانیاا حکومت بر جامعه را جز رعایت یعنی نگهبانی جامعه و مسوولیت در برابر مردم نمیشمارد.
امام صادق(ع) نیز در بیانی از امیرالمومین(ع) سخن از راع بودن برای حقوق الهی که به معنای احساس مسوولیت نسبت به آنها و مراعات و تلاش برای اجرای آنهاست، به میان میآورد:
«و نگهبان و حافظ هر آنچه به عنوان امانت در دست توست باش و نیز نگهبان و تحققبخش (رَاعِیاا) حق الهی در مورد آن باش.»
به طور کلی با توجه به آنچه بیان شد، میگوییم در مفهوم سیاسی در اندیشه پیامبر(ص) همانا حکومت رعی و رعایت و مراعات است و: «رعی، رعایت، مراعات که ریشه و مصدر راع و رعیت هست، عبارت است از کنش مدبرانه و آگاهانه همراه با دقت و تامل در جهت احقاق حقوق و تامین شئون و مصالح امت یا چیزی که به پاسداشت و تکریم و در نتیجه شکوفایی و تکامل آن منجر گردد.» و در نتیجه حکومت نیز عبارت است از:
«کنشی سیاسی و مدبرانه در جهت پاسداشت حقوق و شئون آدمیان در میان آنها که در قالب نهادهای عمومی تجلی پیدا میکند و وظیفه آن در برابر جامعه و شهروندان جز رعایت و مراعات آنان و احساس و پذیرش مسوولیت در برابر آنان نیست.»
پس در نگاه پیامبر اسلام(ص) حکومت اداره و تدبیر صرف امور عمومی جامعه نیست بلکه مهمتر از آن بعد ارزشی تعریف حکومت است که در مفهوم رعایت و ارتباط تنگاتنگ آن با مسوولیت نهفته است لذا میتوان بنا به نظر پیامبر(ص)، حکومت را «خدمتگزاری» دانست.
متاسفانه در فرهنگ عمومی و گاه برخی از دیدگاههای فقهی گذشته و حال از واژههای راعی و رعیت برداشت غلطی شده است و راعی یا راع را به مفهوم «قیم» و رعیت را به مفهوم افراد یا جمعی که باید تحت قیمومت قرار بگیرند، معنی کردهاند. در حالی که در نگاه پیامبر(ص) اینگونه نیست و از مفهوم رعیت چنین موضوعی- در مفهومشناسی لغوی و اصطلاحی- استنباط نمیشود.
در اندیشه رسولالله(ص) رابطه میان راع و رعیت (فرمانروایان و فرمانبرداران) یا نظام سیاسی و مردم از جنس رعی، رعا، رعایت و مراعات است که رابطهای است مبتنی بر مسوولیت و تعهد دوجانبه یعنی قابل بازخواست است (مسوول). بنابراین راع در اینجا تنها و تنها باید به رعایت مردم و احقاق حقوق آنها و حفظ و حراست شئون آنها بیندیشد یعنی پاسدار شئون و حقوق و مصالح آنان یا به بیان روشنتر تنها و تنها خدمتگزار آنان باشد. در غیر این صورت راع و مسوول نخواهد بود بلکه مسلطی مستبد و والیای جائر خواهد بود که نه مفهوم حکومت به معنای رعایت را درمییابد و نه حقیقتاا راع است. همان گونه که آن حضرت در بیانی روشن در این مورد میفرماید:
«ایما وال ٍ ولی شیئآا من امر امّتی فلم ینصح لهم و یجتهد لهم کنصیحته و جهده لنفسه کبَّه الله تعالی علی وجهه یوم القیامه فی النار» (راهنمای انسانیت، 1377، ص 343) یعنی: هر زمامداری که سرپرستی چیزی از امور امت مرا به دست گیرد و در کار آنها مثل کارهای خصوصی خودش دلسوزی و کوشش نکند، خداوند متعال در روز رستاخیز او را وارونه در آتش اندازد.»
در بیانی دیگر نیز میفرماید:
«هرکس سرپرستی مردمی را بپذیرد و در آن با امانت و دلسوزی رفتار نکند، رحمت خدا که همه چیز را در بر گرفته است، به او نخواهد رسید.»
بنابراین در اندیشه پیامبر خدا(ص) حکومت جز «رعایت» و «مراعات» و «نگهبانی» و «حراست» و در نتیجه «پذیرش مسوولیت» و «احقاق حقوق و شئون مردم یا رعیت» و تامین «مصالح عمومی» در راستای فطرت آدمی و مکتب منطبق بر آن یعنی اسلام نیست.
پس حکومت و به طور کلی هرگونه رهبری و زمامداری جمعی و عمومی و به طور کلی سیاست نوعی رابطه دوجانبه یا رعا و رعایت است که همه الزامات تمام روابط دوجانبه حقیقی را دارد و مرکب از عناصر پنجگانه سیاست و تدبیر، نظر و تامل، احقاق حقوق و پاسداری و مهرورزی است. بر این اساس حکومت خدمتگزاری قابل پاسخگویی و استیضاح- به معنای عام- است که پاسداشت حقوق، شئون و بذل عنایت برای به کمال رساندن و شکوفا کردن را به دنبال دارد. در چنین اندیشهای رعیتها نیز تنها موجودات خردمند آزاد هستند که در قالب کلی «امت»، «ملت» و نظایر آن و قالب فردی «شهروند» و «تبعه» تجلی مییابند.
منبع: ایران