گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - هفته گذشته تشکیل همایش بزرگ اقتصاد ایران مهمترین خبر مطرح در میان اقتصادیون و علاقه مندان امور اقتصادی کشور بود. سخنان رییس جمهوری در خصوص ضعف نظام اطلاعاتی کشور برای تشخیص گروههای کم درآمد و پردرآمد و تخصیص عادلانه یارانههای نقدی میان آنها، مخصوصا به عنوان شاکله مباحث این همایش برای چند روزی نقل محافل مطبوعاتی و مجالسی بود که از هر فرصتی برای بهرهبرداری حق به جانب از این گونه صداقتها و صراحتها چشم پوشی نمیکنند.
با این حال درخواست رییس جمهوری از فرهیختگان نیز برای ارایه پیشنهادهای تازه در این زمینه قابل توجه بود چراکه وی تیمی از بهترین کارشناسان اقتصادی را دور خود جمع کرده و به برکت این گروه در طول مدتی اندک که از عمر دولت یازدهم میگذرد، برای پیچیدهترین معضل اقتصادی کشور از جمله تورم چارهسازی کرده است.
سوال اساسی آن است که آیا مشکل شناسایی گروههای کم درآمد و پردرآمد برای تخصیص یارانههای نقدی یک مشکل سیاسی است یا یک مشکل فنی؟ مشکل بتوان گفت که جنبه فنی نظام اطلاعات اقتصادی کشور در شناسایی گروههای مخاطب با دشواری روبهرو بوده باشد، زیرا به وضوح برخی مشاهدهها و ملاحظههای عینی از اختلافهای طبقاتی و درآمدی دهکهای جامعه، مجالی برای تردید در این میان باقی نمیگذارد. آیا نوشتههای روزنامهها و آمارهایی که از مسافرتهای تفریحی به آن سوی مرزها منتشر میشود، برای این منظور کافی نیست؟ چه تعداد از ایرانیان در سالهای 2012، 2013و 2014که همزمان با اوجگیری نرخ دلار بر اثر تحریمها بود، مثلا به ترکیه رفتهاند یا به امارات و کشورهای اروپایی وامریکایی سفر کردهاند؟
حتی بدون مراجعه به آمارهای گمرک جمهوری اسلامی ایران، حداقل نگارنده به آمار این مسافران واقف است، تا چه رسد به بانکهای اطلاعاتی که یقینا به آمار دقیق مسافرانی که به هر دلیلی از مرزهای کشور خارج شده و با داشتن استطاعت مالی بالاتر از حد معمول ولو یک بار درسال به سفرهای تفریحی یا زیارتی (منهای سفر به عتبات عالیات) و حتی ماموریتهای اداری خارج از کشور رفتهاند، وقوف کامل دارند.
لذا به نظر نمیرسد مشکل موجود در رابطه با یارانههای نقدی، جنبه فنی آن باشد، مشکل هرچه که باشد باید توضیح داده شود که پرداخت سالانه 45 هزار میلیارد تومان یارانه نقدی معادل فرصت سوزی برای ایجاد چه تعداد فرصت اشتغال در کشور یا معادل سرمایهگذاری برای چند درصد رشد تولید ناخالص ملی بوده است؟
نکته اساسی این است که طبق برخی آمارها دولت از ابتدای پرداخت یارانه نقدی بیش از 130 هزار میلیارد تومان از بودجه کشور را صرف همین منظور کرده که بودجهای سرسام آور است. این بودجه در حالی صرف پرداختهای نه چندان هدفمند به آحاد مردم شده که مثلا صنعت از این بابت سهم خود را دریافت نکرده است. ضرورتی به تحلیل مجدد نیست که در مقابل این یارانههای ناچیز صنایع تولیدی و خدماتی کشور تا چه اندازه تحلیل رفته و دولت زیر بار چه تعهد سنگینی رفته است. آیا همچنان باید این رویه به همین صورت ادامه یابد؟
منبع: ایران