به گزارش خبرگزاری دانا، سد دز که نخستین و تنها سدی است که بر روی رودخانه دز احداث شده، در سال 1341 به بهره برداری رسید. در همان زمان، مهندسان مشاور ایتالیایی مشغول به کار در این طرح، از لزوم احداث سدی در بالادست سد دز خبر دادند که بهره وری و مدت بهره برداری از سد دز را افزایش دهد. حدود 10 سال بعد یعنی در دهه 50 شمسی، متخصصان سدسازی امریکایی که در ایران به مطالعات برخی حوضه های آبریز مشغول بودند، بار دیگر بر لزوم احداث سدی در بالادست سد دز تأکید کردند تا در آینده با انباشت رسوبات در این سد مواجه نشویم.
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از سالهای جنگ تحمیلی که سازندگی کشور در تمام زمینه ها آغاز شد، مطالعاتی برای ارزیابی پتانسیل برقآبی بر روی رودخانه بختیاری در ابتدای دهه 70 شمسی انجام گرفت و در سال 79 مطالعات فاز اول ساخت سد بختیاری در بالادست محل تلاقی دو رود بختیاری و سزار بر روی رودخانه بختیاری آغاز شد.
ساخت این سد که پس از انجام بازنگری ها در مطالعات مرحله اول و انجام مطالعات مرحله دوم پس از یک دوره 10 ساله آغاز شد، در میانه دهه 80 شمسی عملیاتی شد و ادامه یافت تا اینکه با روی کار آمدن دولت یازدهم، این پروژه با عنوان بازنگری در طرح سدسازی در عمل متوقف شد.
نکته ای که در تأخیرهای رخ داده در اجرای پروژه سد بختیاری باید مورد توجه قرار گیرد، همان تأکید 50 سال پیش کارشناسان سدسازی است. سد دز امروز به شرایطی رسیده که با انباشت حجم عظیمی از رسوبات مواجه شده است و کمتر از 10 سال به پایان عمر این سد باقی مانده؛ چرا که هیچ سازه ای در بالادست آن وجود ندارد که از ورود این حجم از رسوبات به مخزن سد دز جلوگیری کند.
تأخیرهای متعدد در مطالعات و روند اجرای پروژه سد بختیاری موجب شده که سد دز در آستانه خارج شدن از مدار بهره برداری قرار گیرد. در واقع اگر در سالهای پیش رو، ورود رسوبات به مخزن سد دز با همین روند ادامه یابد، ابتدا نیروگاه این سد از مدار خارج خواهد شد و سپس آورد سالانه 8 میلیارد مترمکعبی رودخانه دز که تاکنون با مخزن 2 میلیارد مترمکعبی سد دز، بخشی از آن برای مصارف شرب و کشاورزی منطقه مدیریت می شد، تماماً رهاسازی شده و بدون استفاده به خلیج فارس میریزد.
به عبارت دیگر مخزن سد دز دیگر توان ذخیره و مدیریت آب را نخواهد داشت و این مسئله در شرایطی که کشورمان در نقاط مختلف با تنش های تأمین آب مواجه است، فاجعه ای خواهد بود که تأخیرهای اجرای سد بختیاری به دنبال داشته است.
نیاز طبیعی رودخانه دز برای بقای محیط زیست پایین دست آن، به طور متوسط 150 مترمکعب در ثانیه برآورد شده؛ در حالی که حجم آوردهای رودخانه دز همچون هر رودخانه ای در فصول مختلف سال متفاوت است. در تابستان دبی لحظه ای رودخانه در ورودی به مخزن سد، به 40 مترمکعب بر ثانیه می رسد؛ اما در زمستان با وجود سیلابهای مخرب، با دبی لحظه ای 3 تا 5 هزار مترمکعب بر ثانیه مواجه ایم.
این سد در طول 50 ساله بهره برداری، توانسته تعادلی نسبتاً متناسب با نیاز پایین دست در فصول مختلف ایجاد کند و با رهاسازی مدیریت شده سیلابهای زمستانی، نیاز 150 مترمکعب در هر ثانیه ای سهم محیط زیست پایین دست دز را تأمین کند.
حال مطابق آنچه ذکر شد، اگر سد دز از مدار بهره برداری خارج شود، در زمستان سیلاب های مخرب بدون هیچ مهاری به پایین دست که مناطق مسکونی و زمین های زراعی است وارد می شود و تخریب های گسترده به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر، در تابستان دبی لحظه ای رودخانه به کمتر از نصف میزان مورد نیاز برای بقای محیط زیست منطقه می رسد.
همچنین در طول 50 سال گذشته، با تکیه بر منابع آبی ذخیره شده در سد دز، در پایین دست این سد اراضی متعدد کشاورزی ایجاد شده، که در صورت نبود سد دز، در تابستان هیچ آبی برای بقا نخواهند داشت. این مسئله فاجعه ای زیست محیطی است که با نبود سدی در بالادست دز و از دست رفتن این سد با انباشت رسوبات، با آن مواجه خواهیم شد و این مسئله، خود فجایع اقتصادی و اجتماعی دیگری را به دنبال دارد که امروز آخرین فرصت ها را داریم برای جلوگیری از آن از دست می دهیم.
در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از سالهای جنگ تحمیلی که سازندگی کشور در تمام زمینه ها آغاز شد، مطالعاتی برای ارزیابی پتانسیل برقآبی بر روی رودخانه بختیاری در ابتدای دهه 70 شمسی انجام گرفت و در سال 79 مطالعات فاز اول ساخت سد بختیاری در بالادست محل تلاقی دو رود بختیاری و سزار بر روی رودخانه بختیاری آغاز شد.
ساخت این سد که پس از انجام بازنگری ها در مطالعات مرحله اول و انجام مطالعات مرحله دوم پس از یک دوره 10 ساله آغاز شد، در میانه دهه 80 شمسی عملیاتی شد و ادامه یافت تا اینکه با روی کار آمدن دولت یازدهم، این پروژه با عنوان بازنگری در طرح سدسازی در عمل متوقف شد.
نکته ای که در تأخیرهای رخ داده در اجرای پروژه سد بختیاری باید مورد توجه قرار گیرد، همان تأکید 50 سال پیش کارشناسان سدسازی است. سد دز امروز به شرایطی رسیده که با انباشت حجم عظیمی از رسوبات مواجه شده است و کمتر از 10 سال به پایان عمر این سد باقی مانده؛ چرا که هیچ سازه ای در بالادست آن وجود ندارد که از ورود این حجم از رسوبات به مخزن سد دز جلوگیری کند.
تأخیرهای متعدد در مطالعات و روند اجرای پروژه سد بختیاری موجب شده که سد دز در آستانه خارج شدن از مدار بهره برداری قرار گیرد. در واقع اگر در سالهای پیش رو، ورود رسوبات به مخزن سد دز با همین روند ادامه یابد، ابتدا نیروگاه این سد از مدار خارج خواهد شد و سپس آورد سالانه 8 میلیارد مترمکعبی رودخانه دز که تاکنون با مخزن 2 میلیارد مترمکعبی سد دز، بخشی از آن برای مصارف شرب و کشاورزی منطقه مدیریت می شد، تماماً رهاسازی شده و بدون استفاده به خلیج فارس میریزد.
به عبارت دیگر مخزن سد دز دیگر توان ذخیره و مدیریت آب را نخواهد داشت و این مسئله در شرایطی که کشورمان در نقاط مختلف با تنش های تأمین آب مواجه است، فاجعه ای خواهد بود که تأخیرهای اجرای سد بختیاری به دنبال داشته است.
نیاز طبیعی رودخانه دز برای بقای محیط زیست پایین دست آن، به طور متوسط 150 مترمکعب در ثانیه برآورد شده؛ در حالی که حجم آوردهای رودخانه دز همچون هر رودخانه ای در فصول مختلف سال متفاوت است. در تابستان دبی لحظه ای رودخانه در ورودی به مخزن سد، به 40 مترمکعب بر ثانیه می رسد؛ اما در زمستان با وجود سیلابهای مخرب، با دبی لحظه ای 3 تا 5 هزار مترمکعب بر ثانیه مواجه ایم.
این سد در طول 50 ساله بهره برداری، توانسته تعادلی نسبتاً متناسب با نیاز پایین دست در فصول مختلف ایجاد کند و با رهاسازی مدیریت شده سیلابهای زمستانی، نیاز 150 مترمکعب در هر ثانیه ای سهم محیط زیست پایین دست دز را تأمین کند.
حال مطابق آنچه ذکر شد، اگر سد دز از مدار بهره برداری خارج شود، در زمستان سیلاب های مخرب بدون هیچ مهاری به پایین دست که مناطق مسکونی و زمین های زراعی است وارد می شود و تخریب های گسترده به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر، در تابستان دبی لحظه ای رودخانه به کمتر از نصف میزان مورد نیاز برای بقای محیط زیست منطقه می رسد.
همچنین در طول 50 سال گذشته، با تکیه بر منابع آبی ذخیره شده در سد دز، در پایین دست این سد اراضی متعدد کشاورزی ایجاد شده، که در صورت نبود سد دز، در تابستان هیچ آبی برای بقا نخواهند داشت. این مسئله فاجعه ای زیست محیطی است که با نبود سدی در بالادست دز و از دست رفتن این سد با انباشت رسوبات، با آن مواجه خواهیم شد و این مسئله، خود فجایع اقتصادی و اجتماعی دیگری را به دنبال دارد که امروز آخرین فرصت ها را داریم برای جلوگیری از آن از دست می دهیم.