در بخش هفتم این یادداشت آمده است:
زمینهها و ریشههای اجتماعی
۳) انحراف از سیاستهای اقتصادی پیامبر(ص)
پیامبر اسلام(ص) جزو معدود انبیایی بود که خداوند مانند حضرت داوود و سلیمان در کنار رسالتشان امر حکومت را نیز به ایشان عطا کرد تا به دست آخرین دین آسمانی خود، دولت-ملت سازی را به صورت کامل پیاده کند. آن هم در جغرافیای سیاسی که تا آن روز دولت-ملتی مستقل برای خود تجربه نکرده بود لذا ایشان اولین شخصی بودند که با آوردن دین جدید و برای پیاده کردن معارف الهی نیاز به تشکیل حکومت شدند تا بتوانند اهداف خود(گسترش دین الهی در کره زمین) را پیاده سازند.
چون در طول تاریخ انبیای الهی به دلیل عدم بسط ید در حکومت داری نتوانستند اوامر و نواهی خداوند را در جامعه خود به طور کامل پیاده کنند اما پیامبر اسلام(ص) با دارا بودن چنین شئونی، حکومتی را برپا کرده و در عرصه اجتماع برنامه زیستی را جهت تعالی انسانها ارائه کردند.
یکی از مهمترین معیار در حکومت داری امور اقتصادی است. که پیامبر اکرم(ص) نیز آن را به نحو احسن در سیستم حکومتی خود تدبیر و پیاده کردند. ایشان در تقسیم بیتالمال، عرب را بر عجم و فقیر را با غنی مساوی در نظر میگرفتند و همچین برای همه به صورت مساوی از غنائم سهمی در اختیارشان میگذاشتند.
اما بعد از ایشان جامعه اسلامی در امور اقتصادی راه انحراف را در پیش گرفت و شکاف عمیقی بین فقیر و غنی بوجود آمد و صحابه در مرور زمان به افراد ثروتنمد در جامعه اسلامی تبدیل شدند. که این امر در حکومت امام علی(ع) که براساس سنت نبوی اداره میشد گران تمام شد و باعث مخالفت شدید با ایشان گردید. همین منوال ادامه پیدا کرد تا سالیانی بعد از پیامبر(ص) این نوع بذل و بخششها به صورت یک سیر طبیعی به خود گرفت و در زمان معاویه این روش تقسیم بیتالمال به صورت مشروع درآمد و مالهای حرام بیتالمال زیر پوست افراد جامعه جا گرفت و شکمهایشان بر اثر مصرف بیتالمال مسلمین پر شد و باعث شد مردم و بزرگان جامعه صدای حق را نشنوند و در نهایت پسر پیامبر(ص) را در صحرای کربلا تنها گذاشته و قداست خاندان پیامبر(ص) را با زر و سیم حاصل از غصب بیتالمال معاوضه کردند.
این امور ناشی از بینشهایی بود که بعد از پیامبر(ص) به انحراف کشیده شده بود. چون پیامبر(ص) جامعه اسلامی را بر اساس ارزشهای اصیل الهی-اسلامی پایهگذاری کرده بود و تقوا، از خود گذشتگی، کمک به محرومین، کسب رضای خدا و ... محور اصلی بینش مسلمانان قرار گرفته بود و پیامبر(ص) برای رسیدن به این هدف ۲۳ سال زحمت کشید و در نهایت با نصب امام به دستور خداوند آجر آخر را برای تکمیل این ساختار انجام داد.
اما متاسفانه بعد از ایشان با اولین انحراف در بینش که کنار زدن امام از هدایت جامعه اسلامی بود شروع شد و به جای ارزشهای الهی-اسلامی دنیا پرستی و رفاه طلبی در جامعه و بین بزرگان و صحابه بوجود آمد در امتداد تغییر بینش انحرافت اقتصادی نیز در جامعه رخ خود را نمایان کرد.
در این امر سیستم اقتصادی خلفای ثلاث روند سعودی به این امر بخشیدند وقتی در جامعهای بینشها تغییر پیدا کرد در گذر زمان رفتارها نیز متأثر از بینش شده و رفتار در اجتماع بر اساس بینش جدید شکل میگیرد زمانی که در دوره خلفای ثلاث شروع به کشور گشایی شد.
غنائم فراوانی به سوی مرکز خلافت اسلامی سرازیر شد چون بینش افراد در جامعه به سمت دنیاگرایی سوق پیدا کرده بود غنائم کشورهای دیگر به صورت غیر مساوی بر اساس سیستم مالی خلیفه دوم در بین مهاجرین و انصار و همچنین اشراف زادگان تقسیم شد و باعث تجمع ثروت در دست عدهای قلیل در جامعه اسلامی شد. همچنانکه ذکر شد این تقسیم ناعادلانه در زمان خلیفه سوم به اوج رسید و در زمان معاویه بیتالمال جزو اموال شخصی خلیفه درآمد و امویان را نسبت به سایرین اموال فراوانی داد. در این بین صدای هر مخالفی را در نطفه خفه کردند و در نهایت توسط همین اموال بیتالمال که برای بزرگان کوفه هزینه شد سر پسر پیامبر(ص) را از تن جدا کردند.
نکته قابل توجه اینکه انحراف در سیستم اقتصادی که بعد از پیامبر(ص) بوجود آمد در گذر زمان شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی را دستخوش تغییرات فراوانی کرد و در نهایت شرایطی را بوجود آورد که واقعه خونبار کربلا رقم بخورد.