۱۸ ساله ها بخوانند!
به گزارش خبرگزاری دانا هیجده سالگی دوران نوجوانی -که بلوغ در آن اتفاق می افتد- دوران گذار است از کودکی به بزرگسالی، بنابراین محدود به تغییرات فیزیولوژیک و بدنی نیست و نقش اجتماعی، وظایف و مسئولیتهای فرد نیز دستخوش تغییرات وسیع میشود.
1. از اشتباهاتتان درس بگیرید. اشتباهات به شما درس های مهمی یاد می دهد. بزرگترین اشتباهی که می توانید مرتکب شوید این است که هیچ کار نکنید چون می ترسید که اشتباه کنید. تردید نکنید—به خودتان شک نکنید. مهم این نیست که فرصتی برایتان پیش بیاید یا نه، مهم این است که ریسک کنید. هیچوقت 100% مطمئن نخواهید بود چه که خوب پیش می رود اما نمی توانید هم 100% مطمئن باشید که هیچ کار نکردن خوب است! و مهم نیست که نتیجه چه شود، همیشه همانطور که باید تمام می شود. یا موفق می شوید یا از آن درس می گیرید که هر دو آن به نفعتان است. یادتان باشد اگر هیچوقت دست به عمل نزنید، همیشه همان جایی که هستید باقی خواهید ماند.
2. کار سختی که دوست دارید را پیدا کنید اگر می توانستم به خودم در 18 سالگی نصیحتی بکنم این بود که انتخاب شغلم را براساس ایده ها، اهداف و توصیه های دیگران پایه ریزی نکنم. به خودم می گفتم رشته ای را به این دلیل انتخاب نکنم که رشته پرطرفداری است یا آنهایی که از آن فارغ التحصیل می شوند پول بیشتری در می آورند. به خودم می گفتم که بهترین انتخاب شغلی برای من بر یک نکته مهم و اساسی متکی است: کار سختی که از انجام آن لذت ببرم. تا زمانیکه با خودتان صادق باشید و علایق و ارزش هایتان را دنبال کنید، می توانید با این عشق به موفقیت برسید. و مهمتر اینکه دوست ندارید چندین سال دیگر متوجه شوید که روز و شبتان را به شغلی می گذرانید که هیچ علاقه ای به آن ندارید. پس اگر متوجه شدید که از هر ثانیه انجام هر کار سختی بالاترین لذت را می برید، دست از آن نکشید. چراکه وقتی روی علایقتان تمرکز کنید، کار سخت دیگر سخت نخواهد بود.
4. هرازگاهی ایده ها و فرصت های جدید را امتحان کنید.ترس طبیعی شما از شکست باعث می شود نخواهید چیزهای جدید را امتحان کنید. اما باید این ترس ها را کنار بگذارید زیرا داستان زندگی شما از این تجریبات کوچک و خاص ساخته می شود. و هرچه تجربیات شما خاص تر باشد، داستانزندگیتان جالب تر خواهد شد. پس تاجایی که می توانید تجربیات جدید به دست آورید و حتماً آن را با دیگران هم درمیان بگذارید.
5. وقتی مهارت های کاریتان را ارتقاء می دهید، روی کمتر، بیشتر تمرکز کنید.مثلاً ورزش کاراته را در نظر بگیرید، کمربند مشکلی خیلی هیجان انگیزتر از کمربند قهوه ای به نظر می رسد. اما آیا کمربند قهوه ای هیجان انگیزتر از کمربند قرمز نیست؟ شاید برای خیلی ها اینطور نباشد. یادتان باشد جامعه متخصصین را تا اوج بالا می برد. این تلاش و زحمت است که اهمیت دارد امابه این شرط که در جهت های مختلف پراکنده نشود. پس تمرکزتان را روی یاد گرفتن کارهای کمتر و استاد شدن در آنها باریکتر کنید.
7. زود تصمیم بگیرید و زود وارد عمل شوید.اگر شما وارد عمل نشوید یا فرصت های جدید را امتحان نکنید، یک نفر دیگر اینکار را خواهد کرد. با نشستن و فکر کردن درمورد آن نمی توانید چیزی را تغییر دهید یا پیشرفت کنید. یادتان باشد، بین اینکه بدانید چطور کاری را انجام دهید و واقعاً آن را انجام دهید تفاوت زیادی وجود دارد. علم بدون عمل بی فایده است.
9. درمورد اینکه دیگران درموردتان چه فکری می کنند نگران نباشید.در اکثر مواقع اینکه بقیه چه فکری درمورد شما می کنند اهمیتی ندارد. وقتی من 18 سالم بود، نظر همکلاسی هایم تاثیر زیادی در تصمیماتم داشت. و گاهی اوقات آنها من را از ایده ها و اهدافی که شدیداً باورشان داشتم، دور می کردند. الان می فهمم این روش زندگی واقعاً احمقانه بود مخصوصاً وقتی می فهمم کهتقریباً همه این افراد که ایده هایشان برایم خیلی مهم بود دیگر بخشی از زندگی من نیستند. به جز وقتی که می خواهید یک تاثیر اولیه عمیق روی کسی بگذارید (مثلاً در یک مصاحبه شغلی، اولین قرار ملاقات اولیه و از این قبیل)، اجازه ندهید ایده های دیگران سر راهتان قرار گیرد. اینکه آنها چه فکر می کنند و درموردتان چه می گویند اصلاً اهمیتی ندارد. آنچه مهم است این است که خودتان درمورد خود چه فکر می کنید.
10. همیشه با خودتان و دیگران صادق باشید. صادق زندگی کردن باعث آرامش فکر است و آرامش فکر واقعاً قیمتی.
11. در دانشگاه با آدم های زیادی درمورد کارتان حرف بزنید.رئیس ها، همکاران، پروفسورها و اساتید دانشگاه، همکلاسی ها، بقیه دانشجویان خارج از دایره اجتماعی شما، استادیارها، دوستان دوستانتان، همه! اما چرا؟ این یعنی شبکه سازی حرفه ای. من از وقتی از دانشگاه فارغ التحصیل شدم، برای سه کارفرما کار کرده ام اما فقط با کارفرمای اول مصاحبه کردم. دو نفر بعدی قبل از اینکه حتی یک مصاحبه رسمی انجام دهم، بنابر توصیه یک مدیر (کسی که چندین سال شبکه حرفه ای من بود) به من کار پیشنهاد کردند. وقتیکارفرماها می خواهند کسی را استخدام کنند، اولین کاری که می کنند این است که از کسانیکه می شناسند می پرسند که کسی را می شناسند که به درد آن مقام بخورد یا نه. اگر این شبکه حرفه ای را زود بسازید، خودتان را خوب جا خواهید انداخت. به مرور زمان، با افراد جدیدی در شبکه حرفه ایتان آشنا می شوید و حرف می زنید و این افراد فرصت های تازه ای در اختیارتان قرارخواهند داد.
12. هر روز حداقل 10 دقیقه در سکوت بنشینید.از این زمان برای فکر کردن، نقشه کشیدن، برنامه ریختن و خیالپردازی استفاده کنید. تفکر خلاق در سکوت و تنهایی اتفاق می افتد. در سکوت می توانید افکارتان را بشنوید، به عمق وجودتان دست پیدا کنید و روی قدم منطقی بعدی زندگیتان تمرکز کنید.
13. زیاد سوال بپرسید.بزرگترین ماجراجویی ممکن، توانایی سوال کردن است. گاهی اوقات در این فرایند، خودِ جستجو مهم تر از پاسخ هاست. پاسخ ها از دیگران، از جهان علم و تاریخ و از بینش و خرد عمیق درون خودتان سرچشمه می گیرند. این پاسخ ها اگر نتوانید سوالات درست را بپرسیدهیچ وقت به ظاهر نمی آیند. درنتیجه، عمل ساده سوال کردن و پرسیدن سوالات درست،پاسخ اصلی است.
14. منابعی که در اختیار دارید را کاوش کنید.آدم های سالم وقتی یک فرد علیل را می بیند که نشانه هایی از شادی احساسی بروز می دهد، تعجب می کنند. چطور کسی که چنین وضعیت فیزیکی محدودی دارد می تواند اینقدر شاد باشد؟ پاسخ در این است که چطور از منابعی که در اختیار دارند استفادهمی کنند. استیو واندر نمی توانست ببیند، به همین دلیل از حس شنوایی خود برای موسیقی استفاده کرد و الان 25 جایزه بین المللی از آنِ اوست.
15.پایین تر از سطح معیشتتان زندگی کنید. یک زندگی راحت داشته باشید، نه یک زندگی تظاهری. برای تحت تاثیر قرار دادندیگران خرج اضافی نکنید. طوری زندگی نکنید که خودتان را گول بزنید که ثروت با اموال مادی سنجیده می شود. پولتان را عاقلانه مدیریت کنید تا پولتان شما را مدیریت نکند.
16. به دیگران احترام بگذارید و به آن ها حسی خوب منتقل کنید.در زندگی و کار، اینکه چقدر حرف می زنید مهم نیست،اینکه چطور باعث می شوید دیگران شاد شوند اهمیت دارد. به بزرگترها و کوچکترهایتانو همه آدم هایی که شایسته احترامند احترام بگذارید. با همه با همان سطح احترامی کهبا پدربزرگتان برخورد می کنید و با همان میزان صبری که برای برادر کوچکترتان صرفمی کنید رفتار کنید.
17. در هر کاری سعی کنید بهترین باشید. اگرقرار نیست کاری را درست انجام دهید اصلاً چه دلیلی دارد آن را انجام دهید. برای خودتان یک اعتبار ایجاد کنید، اعتبار انجام فوق العاده هر کار.
18. کسی باشید که برای آن زاده شده اید. باید از قلبتان پیروی کنید و کسی شوید که قرار بوده بشوید. بعضی از ما شاعر به دنیا آمده ایم و بعضی دیگر به دنیاآمده ایم که تجارت کنیم. هرکاری که تصمیم می گیرید دنبال کنید را باید در همه نسوخبدنتان حس کنید. زندگیتان برای برآوردن آمال و آرزوهای دیگران تلف نکنید.