مسئله تحریم بهتنهایی برای تداوم کار باشگاه تحریم شدگان و تقویت پیوند میان اعضا کافی نیست. بنابراین لازم است علاوه بر تحریم، سایر مشترکات کشورهای تحریمی در عرصههای مختلف نظیر پیوندهای سیاسی، قرابتهای ایدئولوژیک، فرهنگی و اجتماعی و فرصتهای مشترک اقتصادی و امنیتی نیز مورد مطالعه دقیق قرارگرفته و همکاری میان این کشورها در همه این زمینهها تقویت شود.
ضرورت تشکیل باشگاه تحریمیها
پس از پایان جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق، آمریکا بهعنوان تنها بلوک قدرتمند جهان، هر اقدامی را برای حفظ موازنه قدرت به نفع سلطه خود و حفظ و بهرهبرداری از منافع خود در سرتاسر جهان به کار گرفت. منافعی که استفاده از آنها در بسیاری از موارد منجر به تضییع حقوق کشورهای دیگر میشد. در این میان کشورهایی که برای حفظ حقوق و منافع خود، در مقابل انحصارطلبی و سلطهجویی آمریکا میایستادند یا سیاستهایی متعارض با انحصارطلبی آمریکا اتخاذ میکردند، هدف حمله نظامی و یا تحریمهای آمریکا -بهمنظور تغییر رفتار یا فروپاشی نظام سیاسیشان قرار میگرفتند. این سیاست در دولتهای مختلف آمریکا دنبال شد، اما در دولت اخیر آمریکا با توجه به سیاستهای مقابلهجویانه و توسعهطلبانه ترامپ در حوزه سیاست خارجی، تلاشهای دولت آمریکا برای حفظ موازنه قدرت به نفع خود در جهان افزایش یافته و تحریم به ابزاری برای جنگ اقتصادی با کشورهای هدف تبدیل شده است. بر همین اساس در دولت ترامپ تعداد کشورهای تحریم شده توسط دولت آمریکا افزایش یافته و هماکنون طبق اعلام وزارت خزانه داری آمریکا، 23 کشور در لیست تحریمی این کشور قرار دارند و در صورت انتخاب مجدد ترامپ، احتمال افزایش بیشتر لیست کشورهای تحریم شده وجود دارد. کشورهای ایران، روسیه، ترکیه، چین (بهعنوان هدف جنگ تجاری آمریکا)، عراق، لبنان، سوریه، لیبی، کنگو، بالکان، مالی، نیکاراگوئه، اوکراین، ونزوئلا، سودان، سومالی، کوبا، زیمبابوه، یمن، کره شمالی، بلاروس، بروندی و جمهوری آفریقای مرکزی در لیست تحریمهای آمریکا هستند[1].
با توجه به اثرات اقتصادی، سیاسی و امنیتی تحریمهای غیرقانونی آمریکا و اصرار این کشور بر تداوم سلطهجویی و تضییع حقوق کشورهای تحریم شده، ادامه این وضع به ضرر جامعه جهانی خواهد بود.
اما راهحل چیست؟ یقیناً اگر کشورهای تحریم شده بخواهند در برابر فشار تحریم تسلیم شده و به تغییر رفتار مدنظر آمریکا تن دهند، زمینه را برای تعمیق سلطه آمریکا در جهان فراهم مینمایند. بنابراین تنها راهحل این مسئله، مقابله با تحریمها و تلاش برای کاهش اثرگذاری آنهاست. ریچارد نفیو در کتاب خود تصریح میکند آنچه میتواند باعث شکست تحریمها شود، میزان استقامت کشورهای هدف در برابر تحریم خواهد بود[2]. اما نکته قابلتوجه این است که اگر هرکدام از کشورهای هدف تحریم بخواهند به شکل انفرادی به مقابله با تحریمها بپردازند، با توجه به دست برتر آمریکا از نظر سیاسی، قدرت اقتصادی و فنّاوری، بعید است به راحتی موفق به شکست تحریمها شوند. اما اگر کشورهای تحریم شده در زمینه مقابله با تحریمهای آمریکا با یکدیگر متحد شوند، میتوانند در جهان کنونی فعلی، قطب دیگری در مقابل آمریکا ایجاد نمایند و با تغییر موازنه قدرت و کاهش قدرت و سلطه جهانی آمریکا، نهتنها زمینههای فشار و تحریم این کشور را از بین برده، بلکه آن را به فرصتی برای پیشرفت خود بدل نمایند. همانطور که در یک جامعه، یک فرد بهتنهایی و بدون مشارکت نمی تواند به قدرت سیاسی دست یابد، در نظام بینالملل نیز هیچ کشوری بدون همگرایی و همافزایی با کشورهای دیگر نمیتواند در معادلات قدرت سهمی داشته باشد[3]. مسلماً بخش زیادی از عناصر قدرت و سلطه آمریکا در عرصههای مختلف، به علت نقشآفرینی این کشور در فضای بینالمللی، پذیرش هژمونی آن در عرصههای مختلف از سوی کشورهای مختلف و همراهی با این هژمونی بوده است. در نتیجه اگر در اثر اتحاد کشورهای آسیبدیده از تحریم و تجمیع قدرت ناشی از همافزایی این کشورها، قطب جدیدی در جهان شکل بگیرد و موازنه قدرت این بار به نفع قطب جدید تغییر کند، همزمان با قدرت آفرینی قطب جدید، آمریکا عناصر قدرت آفرینی و توان اعمال تحریم و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در دنیا را از دست میدهد.
در همین راستا جمهوری اسلامی ایران که خود از جمله کشورهای هدف تحریم دولت آمریکا در طول 40 سال گذشته بوده است، می تواند پیشنهاد تشکیل باشگاه تحریمیها را بهعنوان یک قدم برای تجمیع تواناییهای کشورهای تحریم شده و مقابله با تحریمهای آمریکا پیگیری نماید.
الزامات تشکیل باشگاه تحریمیها
اولین سؤالی که مطرح میگردد این است که آیا تشکیل چنین باشگاهی از کشورهای تحریم شده امکان پذیر است؟
مهمترین مؤلفهای که در امکان ایجاد این باشگاه اثرگذار است، تأمین منافع اعضای آن است. اصولاً کشورها در فضای بینالملل تصمیماتی را اتخاذ میکنند که بیشترین منافع را برای آنها ایجاد کرده و بیشترین تهدیدها را رفع نماید.
یک ائتلاف زمانی میتواند سودمند باشد که منافع ناشی از پیوستن به آن برای اعضا بیشتر از منافع نپیوستن به آن باشد[4]. ممکن است برخی از کشورهای تحریم شده، تشکیل قطب جدیدی در مقابل آمریکا را دور از ذهن بدانند و ارادهای برای پیوستن به این ائتلاف نداشته باشند. برخی از کشورها نیز ممکن است امیدی به اثرگذاری این باشگاه نداشته باشند و رایزنی انفرادی با آمریکا برای رفع تحریمها را ترجیح دهند. بنابراین باید ابتدا یک باور مشترک در بین کشورهای تحریمی در مورد ضرورت ایجاد این ائتلاف به وجود آید که لازمه آن، دیپلماسی فعال و رایزنی میان مقامات و نخبگان کشورها در این زمینه است.
کشورهای مذکور تحریم شده در عین اشتراک در مسئله تحریم، مشترکات دیگر و تمایزاتی نیز در زمینههای گوناگون دارند. نظریات مربوط به همگرایی در روابط بینالملل و تجربههای جهانی نشان داده است هرچه زمینههای مشترک همکاری میان اعضای یک ائتلاف بیشتر باشد، دوام و تأثیرگذاری آن ائتلاف نیز بیشتر میگردد. بنابراین اگرچه وجه مشترک اعضای این باشگاه در قدم اول، مسئله تحریم است، اما به دلیل برخی تفاوتها که از جنبههای مختلف میان کشورهای تحریم شده وجود دارد، شاید در ادامه کار باشگاه، برخی از اعضا نتوانند صرفاً حول محور مسئله تحریم در باشگاه بمانند. خصوصاً وقتی هدف بزرگی نظیر ایجاد یکقطب جدید در مقابل آمریکا پیشروی باشگاه است، لذا مسئله تحریم بهتنهایی برای تداوم کار باشگاه و تقویت پیوند میان اعضا کافی نیست. بنابراین لازم است علاوه بر تحریم، سایر مشترکات کشورهای تحریمی در عرصههای مختلف نظیر پیوندهای سیاسی، قرابتهای ایدئولوژیک، فرهنگی و اجتماعی و فرصتهای مشترک اقتصادی و امنیتی نیز مورد مطالعه دقیق قرارگرفته و همکاری میان این کشورها در همه این زمینهها تقویت شود. در این میان، پیوندهای سیاسی میان کشورها میتوانند نقش پررنگتری در ایجاد و پیشبرد این ائتلاف ایفا نمایند.
به دلیل برخی تفاوتها که در برخی از زمینهها مانند پراکندگی جغرافیایی، سطح رشد اقتصادی، سطح فنّاوری و مسائل فرهنگی وجود دارد، شاید در قدم اول نتوان یک ائتلاف نیرومند با حضور همه 23 کشور تحریمی به وجود آورد. بنابراین لازم است در یک برنامه جامع، تشکیل این باشگاه طی چند مرحله تعریف شود؛ بدینصورت که در گام اول، کشورهایی که به لحاظ قدرت سیاسی، سطح فنّاوری و زمینههای اقتصادی دارای برتری بیشتری نسبت به بقیه اعضا هستند و مشترکات بیشتری نسبت به سایر اعضا دارند، هسته اولیه باشگاه را تشکیل دهند و در گامهای بعدی با استفاده از دیپلماسی اقتصادی و رایزنی با نخبگان و با تأکید بر فرصتهای مشترک همکاری، بهتدریج سایر کشورهای تحریمی نیز به باشگاه بپیوندند.
زمینهها و ابزارهای آمریکا برای اعمال تحریم
برای آنکه بتوانیم میزان تأثیر باشگاه تحریمیها را بر تحریمهای آمریکا ارزیابی کنیم، ابتدا باید ابزارهای آمریکا برای اعمال تحریم بر کشورهای مختلف و تأثیر بر اقتصاد جهانی را بشناسیم. امروزه سلطه آمریکا بر اقتصاد جهانی و جریانات تجاری و مالی دنیا این امکان را برای آن کشور به وجود آورده که دست به تحریم کشورهای غیرهمسو با خود بزند. اصلیترین عاملی که موجب ایجاد این برتری اقتصادی برای آمریکا شد، دلار بود. از زمانی که دلار یعنی پول ملی آمریکا بهعنوان ارز مرجع تجارت جهانی پذیرفته شد و بسیاری از کشورها از آن بهعنوان ذخیره ارزی استفاده نمودند، این مزیت برای آمریکا ایجاد شد که با سیاستگذاری داخلی بر روی پول ملی خود، بر روندهای تجاری و سیستمهای مالی جهان تأثیر بگذارد. ازجمله ابزارهایی که مکمل دلار برای تقویت سلطه اقتصادی آمریکا بود، پیامرسانی است به نام سوئیفت که برای ارسال و دریافت هرگونه پیام ارزی در بین واحدهای ارزی بانکهای داخل کشور و بانکهای خارج از کشور مورداستفاده قرار میگیرد[5]. از آنجاکه عمده مبادلات مالی در این سیستم مبتنی بر دلار آمریکاست، وزارت خزانهداری آمریکا قادر است تمامی مبادلات دلاری انجامشده در این سیستم را در سطح جهان کنترل نموده و حتی از انتقال پیام در برخی از مبادلات جلوگیری نماید.
مجموع این ابزارها باعث میگردد آمریکا بهراحتی بتواند مبادلات کشورهای هدف تحریم خود را شناسایی کرده و با اعمال تحریمهای مالی (نظیر مسدودسازی داراییهای دلاری، قطع سوئیفت، ممنوعیت ارائه خدمات مالی نظیر انتقال سرمایه و ….) و تحریمهای تجاری (مانند ممنوعیت فروش نفت یا واردات تسلیحات) نهتنها کشور هدف بلکه کشورها، شرکتها و اشخاصی را هم که به کشور هدف علیه تحریمهای آمریکا کمک میکنند، تحت تأثیر تحریمهای خود قرار دهد. از اینرو بسیاری از نهادهایی که حتی هیچکدام طرف دعوای آمریکا و کشورهای هدف تحریم نیستند، از ترس واکنش تحریمی آمریکا از ارائه خدمات به کشورهای تحریمی خودداری مینمایند که نمونه آن را در عدم همکاری بانکهای اروپایی با ایران حتی پس از اجرای برجام دیدیم[6].
باشگاه تحریمیها؛ پدافندی علیه ابزارهای تحریمی آمریکا
با پی بردن به قدرت و سلطه اقتصادی آمریکا در جهان و ابزارهای آن برای تحریم و تأثیرگذاری بر اقتصاد کشورهای مختلف و اعمال تحریمهای اقتصادی علیه کشورهای هدف، جایگاه باشگاه تحریمیها در مقابله با این تحریمها و آثار آنها روشن میگردد. همانطور که در مقدمه ذکر شد، مهمترین نقش باشگاه تحریمیها ایجاد ائتلاف میان اقتصاد کشورهای تحریم شده و تجمیع قدرتهای اقتصادی آنان جهت مقابله با تحریمهای آمریکاست. هنگامیکه در فضای بینالملل، یک کشور به قدرت بزرگ اقتصادی در کنار قدرتهای کوچکتر تبدیلشده و به اصطلاح هژمونی یا سلطه اقتصادی شکل میدهد، هرچقدر قدرتهای کوچکتر بتوانند با یکدیگر ائتلاف نموده و قدرت خود را افزایش دهند، به همان میزان از قدرت آن کشور مسلط کاسته میشود. بنابراین نقش باشگاه تحریمیها این است که با ایجاد یک ائتلاف اقتصادی قدرتمند، اثرگذاری ابزارهای سلطه اقتصادی و اعمال تحریم آمریکا را محدود کرده و از این طریق قدرت اقتصادی آمریکا برای اعمال تحریم و اثرگذاری بر اقتصاد کشورهای تحریمی را کاهش دهند. اقدامی که شاید هیچیک از کشورهای تحریمی به دلیل گستردگی ابزارهای قدرت اقتصادی آمریکا نتوانند بهتنهایی آن را انجام دهند.
برای اینکه باشگاه تحریمیها بتواند ابزارهای اعمال تحریم را از آمریکا بگیرد، راهکارهایی وجود دارد. اگرچه بعضی از این راهکارها قبلاً در ابعاد محدودتری توسط کشورهای مختلف اجراشده است، اما اجرای آنها در سطح کشورهای عضو باشگاه تحریمیها و در قدمهای بعدی شرکای تجاری این کشورها، تجربه جدیدی خواهد بود که در صورت اجرا، ضریب اثرگذاری آن ایدهها در مقابله با تحریمهای آمریکا و محدود کردن تأثیر ابزارهای تحریمی را افزایش خواهد داد:
انعقاد پیمانهای پولی چندجانبه: پس از آنکه آسیبهای استفاده از دلار در مبادلات بینالمللی برای کشورهای مختلف جهان آشکار شد، برخی از کشورها کوشیدند از روشهای دیگری برای پرداختهای بینالمللی استفاده نمایند. یکی از این روشها، انعقاد پیمانهای پولی دو یا چندجانبه است. بر اساس این روش، دلار که ارز واسط در مبادلات بینالمللی است، حذف میگردد و مبادله تجاری با استفاده از ارزهای محلی کشورهای طرف مبادله انجامشده و درنهایت مازاد تراز تجاری با استفاده از یکی از داراییهای مالی ارزشمند تسویه میگردد. تاکنون حدود 50 کشور جهان میان خود پیمانهای پولی را به شکل دوجانبه امضا کرده و دلار را از مبادلات خود حذف نمودهاند. اما در صورت تشکیل باشگاه تحریمیها و اجرای این روش برای پرداختهای بینالمللی، برای اولین بار در دنیا شاهد آن خواهیم بود که 23 کشور بهصورت چندجانبه دلار را از مبادلات مالی خود حذف مینمایند. از آنجاکه کشورهای غیرتحریمی نیز با کشورهای عضو باشگاه تحریمیها مبادلات تجاری دارند، در آینده میتوان این پیمانها را در گستره وسیعتری منعقد کرد و امکان استفاده آمریکا از دلار برای اعمال تحریمهای مالی در قالب ممنوعیت نقلوانتقال دلار در مبادلات تجاری این کشورها را از بین برد.
حذف سوئیفت و استفاده از پیامرسان مالی جایگزین: امروزه برخی از کشورها تلاش کردهاند پیامرسانهای مالی جدیدی را ایجاد و جایگزین سوئیفت نمایند. در همین راستا روسیه پیامرسانی را بانام SPFS راهاندازی کرده است. این سیستم، پیامهای مالی را بدون نیاز به سوئیفت منتقل میکند و قابلیت انتقال ۵۰ نوع پیام مالی را دارد[7]. درصورتیکه یک پیامرسان واحد میان کشورهای باشگاه تحریمیها و شرکای تجاری آنها جایگزین سوئیفت گردد، امکان رصد مبادلات تجاری کشورهای تحریمی از سوی وزارت خزانهداری آمریکا از بین میرود و تحریم سوئیفت، آسیبی به مبادلات مالی بینالمللی این کشورها نمیزند.
ایجاد ابزارهای مالی جدید نظیر واحد پول مشترک برای کشورهای باشگاه: قدرت پول ملی هر کشور به توان تولید آن کشور بستگی دارد که این توان تولیدی در شاخص تولید ناخالص داخلی متجلی میگردد. هماکنون سهم کشورهای تحریمی در تولید ناخالص داخلی جهان حدود 21 درصد و سهم آمریکا حدود 24 درصد است. اگرچه آمریکا از امتیاز ویژه دلار استفاده کرده و دلار را به مقدار 3 الی 4 برابر توان تولیدی خود به اقتصاد جهانی تزریق کرده است، اما این به معنای نبود فرصت ایجاد پول ملی جدید یا تقویت ارزش پولهای ملی موجود نیست. اتحادیه اروپا نمونهای از ایجاد اتحادیه سیاسی- اقتصادی همراه با واحد پول مشترک است که امروز میتوان از تجربه آن استفاده کرد. بنابراین کشورهای تحریمی نیز میتوانند در بلندمدت بر اساس توان تولیدی خود، اقدام به ایجاد واحد پول مشترک میان خود نمایند و از این راه ضمن افزایش سهم خود در ذخایر ارزی و مبادلات مالی دنیا، از میزان سلطه دلار آمریکا در مبادلات مالی جهانی بکاهند.
ایجاد همافزایی جهت جبران تحریمهای تجاری آمریکا: کشورهای تحریم شده از سوی آمریکا دارای ظرفیتهای متنوع تولیدی در صنایع مختلف هستند که این امتیاز باعث میشود کالاهایی که واردات آنها مورد تحریم آمریکا قرارگرفته است، از طریق خود کشورهای تحریمی به شکل متقابل تأمین و مبادله گردد. البته لازمه این امر، ایجاد یک نقشه تجاری کامل از نیازها و ظرفیتهای متقابل کشورهای تحریمی است.
جمعبندی
آمریکا با استفاده از ابزارهای سلطه اقتصادی نظیر دلار توانسته است جنگ تجاری همهجانبهای را علیه کشورهای غیرهمسو با خود شکل دهد و ضمن سوءاستفاده از عرصههای آسیبپذیر اقتصاد کشورها، تحریمها را به شکل هدفمند و مؤثر علیه این کشورها سامان دهد. در صورت تشکیل باشگاه تحریمیها میتوان با بهکارگیری روشهایی نظیر گسترش پیمانهای پولی چندجانبه، ایجاد پیامرسانهای مالی جایگزین برای سوئیفت و ایجاد بسترهای مالی جدید، میزان اثرگذاری ابزارهای تحریمی را کاهش داد و از طرف دیگر با همافزایی میان اقتصادهای کشورهای تحریمی، این کشورها را در مقابل تحریمهای تجاری آمریکا مصون کرد.
پینوشتها:
- سایت وزارت خزانهداری آمریکا
- نفیو، ریچارد (2013). "هنر تحریمها”. ترجمه: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی. 1397
- نقیب زاده احمد (1388)، "ایران، کانون چند زیرسیستم منطقهای”، فصلنامه اوراسیای مرکزی، شماره 2.
- سایت شورای راهبردی روابط خارجی
- سایت باشگاه خبرنگاران جوان
- خبرگزاری تسنیم
- سایت جنبش مقاومت در برابر جنگ ارزی
انتهای پیام/