قبل از ارائه راهکارهای عملی خوب است به یکی از نکات بسیار بسیار مهمی که هنگام تهیه کتاب داستان برای یک کودک، غلفت می شود بپردازیم. این نکته مهم از این قرار است که باید توجه داشته باشیم نحوه ارائه داستان برای هر سنی متفاوت است خصوصا اگر قرار باشد که هدف و پیام ویژه ای در این داستان برای بچه ها باشد. لذا باید در ارائه داستان خیلی دقت کرد.
وقتی برای یک کودک زیر 6 سال داستانی میخوانیم این داستان باید با داستانی که برای کودکی 8 ساله میخوانیم متفاوت باشد. نه فقط از حیث محتوای داستان بلکه از جهت نحوه ارائه ی پیام داستان به مخاطب.
برای بچه هایی که سن کمی دارند، کمتر از شش سال، می توان داستان هایی تعریف کرد که دارای پیامی کاملا مستقیم و صریح باشند. اما این داستان دیگر نمی تواند مناسب یک بچه ی 6 تا 10 ساله باشد. و آن وقت است که باید به سراغ داستانی رفت مناسب این گروه سنی باشد و آن داستانی است که دارای پیامی مستقیم و غیر صریح باشد. و برای سن ده سال به بالا هم دیگر باید داستان هایی با پیام های غیر مستقیم و غیرصریح را در نظر داشت.
به طور مثال اگر شما برای یک بچه کوچک، داستانی تعریف کنید که در آن یک نفر با اذیت کردن پدر و مادرش تبدیل به سنگ می شود، او به راحتی آن را باور می کند و می پذیرد که نباید والدینش را اذیت کند. اما همین داستان را وقتی برای بچه ای هفت هشت ساله بیان می کنید او می گوید که شما قصد گول زدن او را دارید. و از ابتدا تا انتهای داستان شما را می خواند. دقت کنید نکته ی مهم همین جاست. در اینجا این بچه دیگر داستان شما برایش جذاب نیست چون خودش می داند که چه اتفاقی قرار است بیافتد و هدف این داستان چیست.
حال به بحث اصلی خود می پردازیم. مهم ترین گام در در علاقه مند کردن بچه ها به خواندن کتاب داستان، تهیه ی کتاب مناسب با سن آن هاست. اگر کتابی برای بچه ها تهیه شود که مناسب سن آن ها نباشد، به جای این که بچه ها وارد داستان ها شوند، سوار بر داستان می شوند. یعنی داستان را حدس می زنند و هدفش را خیلی سریع می فهمند. وقتی این اتفاق بیافتد خواندن کتاب داستان برایش لذت بخش نیست و این اتفاق رخ دهد مفاهیم داستان اصالت و اهمیت خود را از دست داده و تبدیل به شعار می شوند. لذا بازهم تکرار می کنیم اولین گام انتخاب یک کتاب داستان مناسب در نظر داشتن سن مخاطب است و هر کتابی برای هر سنی مناسب نیست و نمی تواند اثر گذار باشد.