کتاب آوازهای روسی، با زبان شیرین فارسی خاص خودش به بیان داستانی عاشقانه می پردازد که در سال های مهنتی به انقلاب سوسیالیستی در افغانستان و تسلط شوروی بر آن روایت می شود. داستان خانزاده ای به نام یعقوب که بعد از ناکامی اش در رسیدن به دختر مورد علاقه اش به کابل آمده و حالا دارد در تشکیلات مخفی حزب فعالیت می کند. داستان از آن سال ها روایت می شود و به مبارزه مجاهدین با کمونیست ها می پردازد. در این میان کشمکش های یعقوب با خودش و دوراهی هایی که در جلوی پای او قرار می گیرند نفس را در سینه ی خوانندگان رمان حبس می کند.
ویژگی اصلی این کتاب، زبان شیوا و شیرین نگارنده است که لذت خواندن این اثر را چند برابر کرده است. توصیف های زیبا و ترکیب زیبای کلمات قطعا شما را به وجد خواهد آورد. روایت ضمنی تاریخ افغانستان در خلال داستان نیز بسیار خوب از آب در آمده است. احمد مدقق نویسنده ی جوان افغانستانی ساکن ایران است. از او اثر دیگری به نام آتشگاه نیز به چاپ رسیده است. گوشه ای از این کتاب را با هم می خوانیم:
... بیا قصه کنیم. ما نان چاشتمان را در طعامخانه خوردهایم. رفتهایم سیگرت بعد از نان چاشتمان را بکشیم. من به شوخی بگویم سیگرت آمریکایی را با گوگرد روسی روشن کنیم. تو هم خنده کنی و... حالا که دیگر نه سیگرتی مانده، نه گوگردی. بیا برگردیم به حیاط خانهتان. انیسگل و ماهگل کجا هستند؟ مرا یادشان میآید؟ هنوز هم انتظار مجلههای رنگی را که خریدهام میکشند؟ من برایت از پل باغ عمومی مجلههای چاپ ایران خریدهام و ترجمهای تازه از رُمانی روسی. برای شما که کورس زبان روسی گذاشتهاید باید وسوسهانگیز باشد. میگویی این هفته با خودت بیاور به جلسه... .
***
آوازهای روسی
نویسنده: احمد مدقق
ناشر: شهرستان ادب
تعداد صفحات: 240 صفحه