میثم (جواد عزتی) جوانی است که کتابی منتشر نشده در ارتباط با ازدواج موقت و فشارهای جنسی جوانان دارد و سعی دارد از طریق راه حلی که فکر میکند صحیح است، معضلات مشکلات اجتماعی جوانانی که تحت فشار هستند را برطرف سازد اما او از طرف اطرافیانش طرد می شود و حتی وقتی پدرش می فهمد که در حال نوشتن کتابی با چنین موضوعی است، با او برخورد خشونت آمیز می کند. ولی او از دغدغه اش کوتاه نمی آید و برای رسیدن به هدفش و حل این مشکل دست به هر کاری می زند.
می توان گفت کارگردان در اولین ساخته سینمایی اش به سراغ سوژه ای جنجالی رفته که پیش از این در سینمای ایران به طور متمرکز به آن پرداخته نشده بود. ازدواج موقت و فشارهای جنسی جوانان، از آن دسته سوژه هایی است که چنانچه کارگردان با تجربه ای در پشت دوربین حضور می داشت، می توانست اثری به مراتب هوشمندانه تر را خلق نماید.
در ادامه داستان شخصیت های دیگری به فیلم اضافه می شوند که کارگردان نتوانسته به درستی به شخصیت آن ها بپردازد و آنها را نصفه و نیمه رها کرده است و این نکته یکی از نقاط ضعف این فیلم است.
فیلم در ادامه پرش های موضوعی، مدتی را به داستان میثم و کوچه رخصت اختصاص می دهد که مشخص نیست به چه دلیل امنیتی است و زنی در آنجا بساط کرده. فیلم همچنین شخصیت زن استاد دانشگاه را هم وارد معرکه می کند که پرداخت کلیشه ای آن منجر به هدر رفتن پتانسیل حضور او در فیلمنامه گردیده است. به درستی مشخص نیست که استاد دانشگاه به چه دلیل در مواجه با سعید و سپس میثم، تا این حد ملایم و مشتاق است و حتی در اولین برخورد با سعید او را می پذیرد! ازدیاد شخصیت های سرگردان در فیلم « در مدت معلوم » باعث شده تا پیوستگی به جهت روایت قصه ای واحد در جریان فیلم وجود نداشته باشد.
نام این فیلم (فی المدت المعلوم) بخشی از عبارتی است که در هنگام ایجاد محرمیت شرعی، حین تعیین مدت، بویژه در آیین مُتعِه گفته میشود و شرحش در رسالههای عملیه آمده است.
این فیلم در تاریخ۲۵آذر۱۳۹۴در سینماهای ایران اکران شده است. پیش از این قرار بود «در مدت معلوم» تابستان۱۳۹۴به نمایش درآید که در نهایت اکرانش به تعویق افتاد.
نظر بهروز افخمی درمورد فیلم در مدت معلوم:
فیلم {در مدت معلوم} به نظر من فیلم خیلی خوبیه . من اصلا انتظار نداشتم همچین فیلم خوبی را ببینم . حقیقتش به من گفته بودند که کمدیه ؛ یک کمدی معمولی و پیش پا افتاده و مغشوش و ایناست ... دیگه رفته بودم که بدم بیاد دیگه ، چون بالاخره ما هم با وجود با اینکه می گیم که کسی نباید از ساختن فیلم کمدی خجالت بکشه و فیلم کمدی خیلی خوبه و سینمای ایران به فیلم کمدی احتیاج داره و اینا ولی بالاخره خودمون هم یک خورده ژست اینجور ی داریم که باورنمی کنیم این حرفها را .خیلی من عجیب لذت بردم؛ سینما پر بود و تماشاچی دائم داشتند می خندیدند و گذشته از این فکر میکنم فیلم بعنوان «فیلم» ، یعنی گذشته از این که فیلم مفرحیه و مردم را شاد می کنه اصلا بعنوان یک فیلم دراومده ، حس و حالش دراومده فیلم خیلی روان و راحتیه ...بفرمایید چطوری این فیلم اینقدر نرم و روان و باحال دراومده...فیلم خیلی پر از ریزه کاری و جزییاته . معلومه واقعا بطور فعال روی فیلم نامه کارکردین...
فکر میکنم که فیلم، حالت روانی و شخصیتهای فیلم را خیلی خوب در آورده ...خیلی فیلم صمیمانه ایه ....من فکر نمی کنم فیلم شما را بشه از لحاظ اینکه داره چه پیامی را منتقل میکنه یا چه مفهومی را می خواد عرضه بکنه دنبال کرد .درستش اینه که بگیم این فیلم چقدر داستانگوئه . چقدر شخصیتها خوب آرودند . وضعیت روانیشون ، حال و هوا و دنیاشون ، خوب دراومد ه و فیلم او ن شکلیه که برای من خیلی جذابه و علاقمندم خودم بتونم همچین کارایی بکنم.
فیلم داستان نداره .یعنی به نظر میاد داستان نداره ...با یک سری جذابیتهای لحظه ای پیش می رود که شخصیتها حول و حوش یک موضوع دارند می چرخند و یک حال و هو ارا بوجود می آورند. بنظرم این حال و هوا خیلی خوب بوجود آمده ...حول و حوش موضوع ازدوا ج موقت مسائل جنسی ازاین حرفا می چرخه ، بدون اینکه بخواد تعیین تکلیف بکنه یا پیام مشخص داشته باشه ، باعث می شه خود مساله را ما تجربه بکنیم.
من خیلی خوشم اومد.خیلی فیلم سرخوشیه. فیلمی نیست که بنظر بیاد بخواد درس اخلاق بده و اینا ؛ ولی درس اخلاق هم داره توش یعنی موضعتون مشخصه .یعنی موضع عقیدتی فیلم، مشخصه اما هیچ کجا اصلا بنظر نمیاد که خواسته باشین طرحش کنید، تحمیلش کنید.
مسعود ( فراستی ) هنوز فیلمو ندیده ، بهش گفتم اگه این فیلمو ببینی و موقع نقد ببینم داری ازش بد میگی خودم وارد کادر می شوم کلتو میکنم.!
خیلی فیلم آبرومندی بود اون نوع کمدی بود که آدم دوست داره تو سینمای ایران زیاد ساخته بشه.
بازیها خیلی خوب و روان بود. هومن سیدی بهترین بازی که من از ش دیدم توی این فیلم بوده و بنظر یک لحظاتی دراماتیک ، تاثیر گذار می شه همه خوب بازی کردن حتی نقشهای فرعی هم خوب بازی کرده بودند.هیچ نقش فرعی نبود که منو اذیت کنه .الان خیلی فشرده وروان شده .فیلمنامه نویستون هم کاش می اومد خیلی کارش ر ا من دوست داشتم ... یک خورده هم خل خلیه ، خیلی سرخوشه و برا همینه که پذیرفته می شه . برای همین سانسورچی ها و کسانی که می خوان سانسور کنن متوجه می شن که این فیلم قصد بدی نداره..
نظر میلاد دخانچی درباره فیلم:
«در مدت معلوم» فیلمی است با روایتی محافظهکارانه نه درباره ازدواج موقت، بلکه درباره محافظهکاری اجتماعی. «در مدت معلوم» هیچگاه انتظار مخاطب برای دیدن فیلمی که درام آن حول محور ازدواج موقت باشد را ارضا نمیکند، اما درامی راضی کننده با نمک طنز در اختیار مخاطب قرار میدهد که محور آن تلاش یک جوان برای شکستن تابوهای اجتماعی است.
فیلم نشان میدهد که چگونه نیروهای مختلف اجتماعی در شکلگیری یک وضعیت سهیماند و اینکه چگونه اتحاد همان نیروها اجازه شکلگیری رویدادهای جدید را نمیدهند. اکبر عبدی، نماد فرهنگ ایرانی- طاغوتی، نیروهای امنیتی و پدر سنتیِ شخصیت اصلی قصه متحد میشوند تا نه اجازه بدهند مسالههای جدید شنیده شود و نه راه حلی برای آنها دیده شود. اکبر عبدی همان طبقه ناسیونالیست- روشنفکر است که هژمونی فرهنگیاش به بحران جنسی جامعه دامن زده است، نگاه مدرن اما در عین حال واپسگرایای اوست که اجازهی رقم خوردن رویدادهای جدید را نمیدهد.
کاراکتر عبدی به فیلمساز اجازه داده است که بردار نقد را از نهادهای دینی به سمت نهادهای روشنفکری ببرد و آنان را در وضعیت موجود مقصر بشمارد، موضوعی که میتوان رد تاثیر علیرضا پناهیان بر شکلگیری فیلمنامه را در آن حس کرد. فیلم اما از امنیتی شدن امر جنسی نیز چشم پوشی نکرده است و با هجو آن تلویحا خواستار ایجاد نگاه جدید در مواجه با امر جنسی شده است. و بالاخره فیلم نشان میدهد که چگونه شکاف بین نسلی و پافشاری پدر بر مسلکهای قدیمی اجازه مواجه خلاقانه با مسالههای جدید را نمیدهد. مساله فیلم نشان دادن یک اتحاد نامبارک بین نیروهای گاها متضاد در شکلگیری وضعیت موجود است، وضعیت موجودی که نه تنها درباره بحران جنسی، بلکه درباره خیلی دیگر از بحرانهای اجتماعی مصداق دارد.
چیزی که واضح است این است که فیلمساز ژستهای فلسفی نگرفته است و برای فیلم اول خود تلاش کرده است هم فیلمی قابل قبول به لحاظ فرمی بسازد، هم انتظارات تهیهکننده برای گیشه را تامین کند. لذا نباید از فیلم انتظارهای زیادی داشت، بلکه باید فیلم را با انتظار خود فیلم سنجید. انتظار اولیه از این فیلم این بود که جدیتر و پرجراتتر به مقوله ازدواج موقت بپردازد، انتظاری که برآورده نمیشود، هرچند که بیننده ناراضی هم صندلیهای سینما را ترک نمیکند.
در این میان سه نکته درباره فیلمنامه قابل طرح است: یک) چرا شخصیت اصلی قصه- جواد عزتی- که حرف جدیدی برای گفتن دارد بیشتر یک لمپن است تا یک شخصیت تحلصیلکردهی پردغدغه با وجاهت اجتماعی؟ عادی بودن شخصیت اصلی به همزادپنداری بیننده با او کمک کرده است ولی این همزادپنداری با جدی گرفته شدن مسالهی او از سمت مخاطب همراه نمیشود. مخاطب او را برای درام جدی میگیرد اما مساله او را جدی نمیگرد و این به دغدغهی فیلمساز برای پرداختن به موضوع ازدواج موقت کمکی نکرده است.
دو) دلیل اصرار فیلسماز برای به رسمیت شناختن موضوع ازدواج موقت از سمت گفتمان پوزیتویست در فیلم ناواضح است. اینکه چرا فیلمساز برای به کرسی نشاندن اهمیت ازدواج موقت دست به دامن فمینیسم لیبرال پوزیتیوست شده است به لحاظ روایی قابل فهم است اما در آن نوعی گدایی گفتمانی حس میشود. فیلمساز با به کارگیری شخصیت ویشکا آسایش به دنبال وجاهت بخشیدن علمی و طبقهای به موضوع ازدواج موقت بوده است. ویشکا آسایش به عنوان یک استاد ژنتیک با تبین جامعه شناختی-دینی جواد عزتی درباره ازدواج موقت همراه میشود و به عنوان یک زن برژوا راهحلهای او را میپذیرد، اما اینکه تنها تاییدهای اوست که ازدواج موقت را عقلانی میکند کمی روایت فیلم را از منظر مفهومی ناشیانه جلوه میدهد.
سوم) معلوم نیست چرا جای روحانیت در این فیلم خالی است. تصاویری از روحاینت در این فیلم دیده میشود اما حضور روحانیت کمکی به قصه و یا حل درام نمیکند و جزو فرصتهاییست که فیلم از دست داده است. روحانیت میتوانست در این فیلم به عنوان نیروی پایاندهنده به محافظهکاری اجتماعی دیده شود، روحانیتی که با جرات تمام جلوی نیروهای اجتماعی واپسگرا میایستد و سعی میکند موقعیت جدیدی را در نسبت با حل مشکلات رقم زند.
از «در مدت معلوم» نباید انتظار زیادی داشت، اما نباید تاثیر این فیلم را برای تشویق جامعه برای صحبت درباره بحران جنسی و محافظهکاری اجتماعی نادیده گرفت. باید به وحید امیرخانی برای ورود قابل قبول خود به سینما تبریک گفت و برای مواجه جدیتر با مسایل اجتماعی ترغیبش کرد.
«در مدت معلوم» فیلمی است با حرفی جدید. فیلمی است که کلیشههای رایج و اشتباه نسبت به یک مفهوم اجتماعی را زیر سوال میبرد و گویا مخاطبانش با سازندگانش همرأی هستند.