
مردم هر منطقهای برای خود، آداب و رسوم ویژهای دارند که از گذشتگان و نیاکان خویش به ارث بردهاند. این آداب و رسوم بخشی از هویت آن منطقه را تشکیل میدهد و در مجموع هویت یک کشور را میسازد.
*لزوم صیانت از آیینهای کهن
هر چند که بعد از مدت زمانی برخی از آداب و رسوم و سنن از یادها میروند اما باید برای صیانت و انتقال آنها به آیندگان، تلاش کرد. البته در این بین آیینهای هستند که با اعتقادات و مناسک مذهبی مردمان ایران زمین گره خوردهاند و همین، سبب ماندگاری آنها شده و هیچگاه از بین نخواهند رفت.
*سحرخوانی نشانهای از ارزشمندی و اهمیت ماه رمضان
نگاهی به سنتها و آیین مردم در تمام اقوام و مناطق مختلف، وجود یک سنت زیبا را یادآور میکند، سنتی که نشان از ارزشمندی و اهمیت ماه رمضان برای مردم ایران دارد. این آیین مشترک استقبال از ماه مبارک است که در فرهنگهای مختلف به شکل و نام متنوعی از سیستان تا مازندران و کاشان و بوشهر و خراسان برپا میشود.
سحرخوانی یکی از آئین و رسوم کهن مردم ایران در ماه مبارک رمضان است. البته با توجه به پهناوری کشور ایران، آئین و رسوم مذهبی در کشور، طبق تاریخ شهرها و روستاها با همدیگر تفاوت دارند.
*بیدارباش شیرین با نوای سحرخوان
سحر خوانی در ماه رمضان بدین صورت است که فرد سحرخوان ساعتی قبل از اذان صبح با حرکت در کوچهها به همراه یک نفر چراغدار و یک نفر طبالچی با خواندن مدح مردم را به آماده شدن برای مراسم سحری و خواندن نماز صبح دعوت میکنند. چراغ دار مسئول تامین روشنایی و طبالچی هم مسئولیت نواختن طبل و بیدار کردن مردم را به عهده دارند. اما این مراسم در شهرها و روستاهای مختلف متفاوت است و اغلب سحرخوان خود به تنهایی هم سحرخوانی میکند هم بیدارباش مردمیست که برای سحری شیرین و میهمانی شیرینتتر پروردگار مهیا میشوند.
*سحرخوانی و خوشخوانی
سحرخوانان، افراد خوشصدایی هستند که پیش از آغاز سحر از خواب بیدار شده و با رفتن به پشتبام منازل خود یا قدم زدن در کوچه و معابر و چراغ به دست با خواندن اشعار محلی و مذهبی مردم شهرها و روستا را از فرا رسیدن وقت سحر با خبر میکنند و گاهی نیز درب خانهها را میزنند تا اهالی روستا خواب نمانده و برای سحر بیدار شوند.
*تاثیر منفی وسایل ارتباط جمعی بر آیینهای کهن با کارکرد اطلاعرسانی
سحریخوانی از آیین رایج میان مردم در اکثر مناطق است که البته با توجه به ورود تجهیزات ارتباطی رو به فراموشی رفته و وسایل ارتباط جمعی و رسانههای مدرن تاثیری منفی بر کارکرد آیینهای کهن با کارکرد اطلاعرسانی گذاشته است. با این وجود اما همچنان مناطقی به برپایی این سنت جالب ادامه میدهند که قسمتهایی از شمال کشور به ویژه بخشهای کوهستانی استان مازندران و گیلان، سیستان، کاشان، خراسان و بسیاری دیگر از استانها و اغلب در مناطق روستایی از این منظر همچنان نوای سحرخوانی جاری است. هنوز هم طبق سنتهای پیشینیان، برخی از اهالی محل دو ساعت قبل از اذان صبح، با در دست گرفتن چراغ و نواختن بر طبل و سر دادن اشعار مذهبی و نوای «سحر برخیز»، «سحر برخیز که صبح صادق آمد»، از رسیدن سحر خبر میدهند.
*سحرخوانی و غزلخوانی در نعت رسول خدا/ شب معراج عروج تو ز افلاک گذشت
سحرخوانی معمولا با دعا خوانی، مناجات خوانی، سرودن رباعی، دوبیتی و چهاربیتی همراه بوده است که به عنوان مثال،
یا رسول هاشمی شاه سوار مدنی/ بلبل مکه و بتها سید یاسمنی/من بیدل به جمال تو عجب حیرانم/ الله الله چه جمال است بوالعجبی/ خادم در بار تو گشته است جبرئیل امین/ بهترین عاشق تو گشته است اویس قرنی/نخل بوستان مدینه زتو سرسبز است مدام/ تا شده شهره آفاق ز شیرین رطبی/ شب معراج عروج تو ز افلاک گذشت/ به مقامی که تو رفتی نرفته هیچ نبی/ که معمولا غزلخوانی در نعت رسول خدا و مناجات خوانی راز و نیاز به درگاه خداوندی است.
سحر خوانی از سنتهای مهم و ماندگار ایرانیان به شمار میرود و در این آیین، بزرگان، یک ساعت قبل از اذان صبح بر بالای بلندترین منطقه روستا میروند و با خواندن اشعار دینی و عرفانی مردم را از خواب بیدار میکنند.
بیشک سحرخوانی از سنتهای ناب و قدیمی مردم در ماه رحمت الهی است که هنوز هم میتوان نوای خوش سحرخوانان را در روستاها شنید که روزهداران را به ضیافت الهی فرامیخوانند.
*از بیدارباش پادشاهان تا «سحوری خوانی» رمضان
«هوشنگ جاوید» درباره آئین سحرخوانی در ماه رمضان در برخی از مناطق ایران میگوید: در گذشته در برخی از مناطق ایران که اعتقادات مذهبی قویتر بود بیدار کردن مردم در سحر را یک ثواب میدانستند و برای همین یک راهکار پیدا کرده بودند و آن هم سحرخوانی بود، البته به مرور زمان سحرخوانان برای اینکه مردم با آرامش بیدار شوند از هنر آوازی بهره بردند. ریشه سحر خوانی به دوران پیش از اسلام برمیگردد، این شیوه مختص دربار ایران بود. پادشاه اولین کسی بود که بیدار میشد و برای اینکه خدمتکاران را بیدار کند و در عین حال شخصیت خود را حفظ کند آواز میخواند پس از اسلام این رسم درباری به خاطر ماه رمضان به صورت مردمی در میآید و برای بیدار کردن مردم در سحرهای ماه رمضان «سحوری خوانی» شکل میگیرد و در همین زمان شعر سحر در ادبیات ما رشد پیدا میکند که به این شعرها «سحوری سرایی» گفته میشود بیشتر شاعران ایرانی از مولانا و حافظ گرفته تا خاقانی و نظامی شعر سحری دارند که حتی در قرون حاضر هم خوانده میشود.
*سحرخوانی از کلام عربی تا شعر پارسی
پژوهشگر موسیقی نواحی و آیینی ایران با بیان اینکه آوازهای سحری در ابتدا منظوم نبوده است، اظهار کرد: در ابتدا در سحرخوانی از کلمات «الله اکبر»،«لا اله الی الله» و... استفاده میشده است. از قرن دوم هجری که نهضت بازگشت به زبان فارسی شروع میشود شعرا شروع میکنند به سرودن شعرهایی که سحریخوانان آن را با آواز بخوانند، در کنار این آئین یک رسم هم در ایران وجود داشت که سر ماه دربار تقویم ماه بعد را اعلام میکرد و نقاره ماه زده میشد. فردوسی در شاهنامه به این نقاره سر ماه اشاره میکند و پس از این نقارهزنی را برای سحرهای ماه رمضان هم استفاده میکنند.
حسن ختام کلام اینکه بزرگان شعر ایران زمین ارادتی خاص به ماه مبارک رمضان داشتند همچنان که لسانالغیب میگوید:
ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد...