در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۳۱۳۷۷۴
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۴۰۲ - ۱۲:۱۴
اَثیرُالدّینِ اومانی، عبدالله، از شاعران پارسی‌گوی و ستایشگر حكام محلی غرب ایران در نیمۀ اول سدۀ ۷ ‌ق / ۱۳ م. وی احتمالاً در آخرین دهه از سدۀ ۶ ق / ۱۲ م (صفا، ۳ / ۳۹۹-۴۰۱) در قریۀ اومان از ناحیۀ‌ اعلم (حدود درگزین) همدان زاده شد (حمدالله، ۷۱۵؛ خواندمیر، ۳ / ۱۰۶؛ انصاری، ۳۴؛ یاقوت، ۱ / ۳۱۶). به گفتۀ آذر بیگدلی در آ‌غاز جوانی به قصد تحصیل به اصفهان رفت (ص ۲۶۰) و در آنجا با بسیاری از شعرا چون كمال‌الدین اسماعیل (مق‍ ۶۳۵ ق / ۱۲۳۸ م)، رفیع لنبانی، جلال‌الدین دهستانی، محمود قمری و ركن‌الدین قبایی (شاگرد اثیرالدین) ارتباط یافت. كمال‌الدین در قصیده‌ای اثیرالدین را ستوده و وی نیز قصیده‌ای در سوگ وی سروده است

تذكره‌نویسان شعر و فضل اثیرالدین را ستوده‌اند (دولتشاه، ۱۲۹؛ آذر، ‌همانجا). از مطالعۀ اشعار وی می‌توان به پایۀ علمی او در طب، ریاضی، نجوم و فلسفه پی برد (صفا، ۳ / ۳۹۸). برخی از تذكره‌نویسان نیز، ‌اثیرالدین را شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی دانسته‌اند (دولتشاه، آذر، ‌هدایت، همانجاها)، اما صفا با ذكر ادله‌ای چند این سخن را مردود می‌شمارد (نك‍ : ۳ / ۳۹۶- ۳۹۸). 
قصایدی از اثیرالدین در دست است كه از اقامت وی در بغداد حكایت می‌كند. او در این شهر كسانی مانند مستنصر، خلیفۀ عباسی (حك‍ ۶۲۳-۶۴۰ ق) و سلیمان شاه ایوایی از امرای مستعصم را كه بر غرب ایران سلطه داشت، ستایش كرده است (وصاف، ۲۷؛ جاجرمی، ۲ / ۶۷۶- ۶۷۹؛ رازی، همانجا؛ بینش، ۱۱۰، ۱۱۱، ۱۱۴). اثیرالدین علاوه بر ستایش سلیمان شاه، قصایدی نیز در مدح دشمن او یعنی خلیل ابن شجاع‌الدین، از سلاطین لُر كوچك، دارد كه این امر ظاهراً موجب خشم سلیمان شاه شده است (صفا، ۳ / ۳۹۹-۴۰۰).
اثیرالدین به زبانهای فارسی و عربی شعر می‌سرود. از اشعار عربی او چیزی در دست نیست، اما دولتشاه (همانجا) به آنها اشاره كرده است. قصیده‌ای نیز از اثیرالدین در استقبال از صمّة بن عبدالله قشیری در دست است كه نشان از تتبع او در اشعار عرب دارد (صفا، ۳ / ۳۹۸). از اثیرالدین علاوه بر قصاید، اشعاری نیز در قالب قطعه، رباعی و غزل در دست است. وی از شاعرانی است كه با گرایش به نرمی و سادگی در زبان در انتقال سبك خراسانی به عراقی نقش داشته‌اند (نك‍ : بینش، ۱۲۶- ۱۲۸).
اشعار فارسی اثیرالدین از همان ابتدا مورد توجه بوده است. به گفتۀ دولتشاه (ص ۱۱۹) دیوان او در عراق عجم «محترم و عزیز ... اما در خراسان متروك» بوده است. اوحدی (ص ۵۵) و هدایت (همانجا). شمار ابیات این دیوان را ۵ هزار بیت دانسته‌اند (قس: آذر، همانجا). دیوان اثیرالدین تاكنون چاپ نشده، ولی نسخه‌های خطی فراوانی از آن موجود است (نک‍ : منزوی، ۳ / ۲۲۱۸- ۲۲۱۹).
دربارۀ ‌تاریخ مرگ اثیرالدین اختلاف است. برخی مرگ او را اجمالاً در عهد هلاكو (حك‍ ‍۶۵۴-۶۶۳ ق) دانسته‌اند (حمدالله، ۷۱۵؛ علیشیر،۳۲۶)، ‌اما هدایت (۱ / ۲۸۰)، ۶۵۶ ‌ق و تقی‌الدین كاشی (نك‍ : بینش، ۱۰۷‌)، ۶۶۵ ق را ذكر كرده است. به هر روی مرگ وی می‌بایست پس از سقوط بغداد (۶۵۶ ق) رخ داده باشد، زیرا قصیده‌ای از وی در وصف كشتاری بزرگ در دست است كه به احتمال قوی دربارۀ سقوط بغداد و كشتار مردم این شهر به دست مغول سروده شده است (صفا، ۳ / ۳۹۷- ۳۹۸).

مآخذ

آذربیگدلی، لطفعلی، آتشكدۀ ‌آذر، به كوشش جعفر شهیدی، تهران، ۱۳۳۷ ش؛ انصاری كازرونی، ابوالقاسم، مرقوم پنجم كتاب سُلّم السموات، به كوشش یحیی قریب، تهران، ۱۳۴۰ ش؛ اوحدی بلیانی، محمد، عرفات العاشقین، نسخۀ خطی كتابخانۀ‌ ملی ملك، شم‍ ۵۳۲۴؛ بینش، تقی، «اثیرالدین اومانی (زندگی و شعر)»، مجلۀ دانشكدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی، س ۱۱، شم‍ ۱؛ جاجرمی، محمد، مونس الاحرار فی دقائق الاشعار، به كوشش میرصالح طبیبی، ‌تهران، ۱۳۵۰ ش؛ حمدالله مستوفی، تاریخ گزیده، به كوشش عبدالحسین نوایی، تهران، ۱۳۶۲ ش؛ خواندمیر، غیاث‌الدین، حبیب السیر، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، ۱۳۶۲ ش؛ دولتشاه سمرقندی، تذكرة الشعراء، به كوشش محمد رمضانی، تهران، ۱۳۳۸ ش؛ رازی، امین احمد، هفت اقلیم، به كوشش جواد فاضل، تهران، ۱۳۴۰ ش؛ صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، تهران، ۱۳۶۶ ش؛ علیشیر نوایی، مجالس النفائس، به كوشش علی‌اصغر حكمت، تهران، ۱۳۶۴ ش؛ منزوی، خطی؛ وصاف، تاریخ، بمبئی، ۱۲۶۹ ق؛ هدایت، رضاقلی، مجمع الفصحا، به كوشش مظاهر صفا، تهران، ۱۳۳۶ ش؛ یاقوت، بلدان

ارسال نظر