به گزارش پایگاه خبری دانا ماده اولیه کارخانههای تولید فاکتور ۸ و ۹ و همچنین آلبومین و IVIG برای تولید پلاسمای خون است. سالها مواد اولیه این کارخانهها از منابع خونهای اهدایی تأمین میگردید. اما روز به روز با شناسایی بیماران عملاً این منابع اهدایی خون پاسخگوی نیازهای دارویی بیماران نبود.
این نیاز منجر به شکل گیری صنعتی در دنیا گردید که صنعت پلاسما نامیده میشود. تکنولوژی به وجود آمد که در سایه آن فرد به دستگاهی متصل میشد که فقط پلاسمای خون فرد را دریافت و مابقی اجزای خون به بدن فرد باز میگشت.
این تحول موجب پیشرفت جدی صنعت پلاسما گردید.
در حالی که یک مرد حداکثر بتواند در سال ۴ بار و یک زن سه بار در سال خون اهدا کند، در صنعت نوین پلاسما که سابقهای ۳۵ ساله دارد هر فرد میتواند هر هفته پلاسما اهدا نماید بدون آنکه به سلامتی وی لطمه وارد آید.
با توجه به اینکه این نوع گرفتن پلاسما برای فرد مخاطراتی در حوزه سلامت نداشت و یک سو بیماران زیادی در جهان نیازمند داروهای حاصل از پلاسما بودند، این صنعت فراگیر شد.
نکته مهم و امنیتی که در صنعت پلاسما و استانداردهای آن پیش بینی شده بود، ایمنی روش جمع آوری در رابطه با انتقال ویروسهای ناشی از انتقال خون بود. در این روش پلاسمای جمع آوری شده از هر فردی از نوبت اول تا سه ماه به چرخه تولید دارو وارد نمیشود و هر بار آزمایشهای ویروسی از فردی که میخواهد پلاسما بدهد تکرار میشود.
این روش میتواند از انتقال ویروسهای قابل انتقال و شناخته شده به دیگران جلوگیری نماید.
صنعت پلاسما و اهدای خون
در صنعت پلاسما روابط اقتصادی همانند هر صنعت دیگری ناظر بر مناسبات آن است. بدیهی است که هر فردی که هر هفته (دقت کنید هر هفته این زحمت را تقبل مینماید که به مراکز جمع آوری پلاسما مراجعه کند و تحمل مسیر آزمایشگاهی و اتصال به دستگاه را بنماید در حالی که جمع آوری کننده از منافع اقتصادی برخوردار میشود حق دارد به عنوان یکی از دی نفعان این صنعت وجهی در رابطه با اهدای پلاسمای خود دریافت نماید. این مرز مهم صنعت پلاسما و فرآیند اهدای خون است.
در اهدای خون فرد بدون توقع خون خود را اهدا مینماید و با توجه به محدود بودن تعداد مراجعه حداکثر در سه یا چهار بار در سال اختلالی در زندگی عادی فرد ایجاد نمیکند و از همه مهمتر مناسبات ناظر بر فرآیند اهدای خون اساساً اقتصادی نیست. اما در صنعت پلاسما با توجه به حاکم بودن این مناسبات اقتصادی و سودی که جمع آوری کننده میبرد، حق فرد است که وجهی متناسب با قیمت جهانی پلاسما برای هر نوبت دریافت کند.
جمع آوری کنندگان پلاسما این پلاسماهای جمع آوری شده را به شرکتهای تولید کننده دارو میفروشند و انتفاع به حق خود را میبرند.
پس اساساً بخشی از پلاسمایی که منابع خونی جمع آوری میشود در جهان سهم اهدای خون و بخشی نیز حاصل فعالیت صنعت پلاسما است.
موانع ورود صنعت پلاسما به ایران
با توجه به اینکه در ایران قبل از تشکیل سازمان انتقال خون ایران قبل از انقلاب پدیده مذموم خون فروشی جاری بوده است. سایه سنگین این سابقه بر روی صنعت پلاسما افتاد و ورود این صنعت به ایران با یک فرآیند معیوب فرهنگی ورود پیدا کرد.
پایه گذاران صنعت پلاسما در ایران با توجه به این موانع ذهنی و فرهنگی، به جای تولید ادبیات خاص این صنعت برای متقاعد کردن مسئولین و مردم از ادبیات اهدای خون برای جمع آوری پلاسما در کشور استفاده نمودند.
جمع آوری پلاسما در کشور با شعار اهدای پلاسما وارد شد و اساساً وجهی که بابت اهدای پلاسما پرداخت میشود در اطلاع رسانیها استفاده نمیشود و تلاش میشود کمرنگ شود.
بی تعارف این ورود معیوب از نظر فرهنگی حتی در اذهان اهدا کنندگان پلاسما اثر گذاشته و دائماً با موضوع خون فروشی همزاد پنداری میشود
سازمان انتقال خون نیز صنعت پلاسما را به عنوان رقیب تلقی و همواره از ذهنیتهای منفی استفاده کرد و به این ماجرا دامن میزند.
واقعیت این است که پلاسما صنعت است. پلاسماهای جمع آوری شده فروخته میشود و تابع مناسبات اقتصادی است و باید حق هر کسی که در این فرآیند پلاسمای خون خود را میدهد به قیمت جهانی پرداخت شود.
سازمان بهداشت جهانی امسال رسماً در پوستر خود به عنوان روز تجلیل از اهدا کنندگان خون از اهدا کنندگان پلاسما نیز تجلیل نمود. اما سازمان انتقال خون ایران به این پوستر بی توجهی نمود.
در بسیاری از کشورها مردم با چالش دسترسی به خون کافی و همچنین تضمین کیفیت و ایمنی آن روبرو هستند. یکی از راهبردهای سازمان بهداشت جهانی کمک به کشورهای با درآمد کم و متوسط در بهبود در دسترس بودن پلاسمای انسانی با کیفیت است.
پلاسمای انسانی میتواند نجات بخش زندگی بیماران نیازمند به پروتئینهای موجود در پلاسما از جمله بیماران هموفیلی باشد. از پلاسمای انسانی ۴ محصول مهم تولید میشود.