به گزارش پایگاه خبری دانا، بازیها، به عنوان یک ابزار چندان ساده نیستند و در واقع، یک دنیای پیچیده از چالشها و فرصتها را در اختیار کودکان قرار میدهند. از این رو، بررسی ابعاد شناختی، عملی و کاربردی این تجربهها به ما کمک میکند تا بهتر درک کنیم چگونه بازیها احساسات ما را برمیانگیزند.
ابعاد شناختی:
توانمندی کودکان در تمرکز و توجه به چالشهای بازیها، میتواند مهارتهای شناختی شان را بهبود بخشد. این مهارتها ممکن است شامل حل مسائل، تفکر منطقی و تحلیل مسائل باشد. احساس موفقیت در این زمینه میتواند اعتماد به نفس کودکان را افزایش دهد.
ابعاد عملی:
در زمینه عملی، بازیها به کودکان امکان میدهند تا مهارتهای اجتماعی و همکاری را تجربه کنند. همکاری در یک بازی گروهی، میتواند نقطه عطفی در ارتباطات کودکان با دیگران باشد و این تجربهها میتوانند به تقویت ارتباطات اجتماعی کودکان کمک کنند.
ابعاد کاربردی:
از نظر کاربردی، بازیها ممکن است به عنوان ابزاری برای مدیریت استرس و اضطراب در زندگی روزمره مورد استفاده قرار گیرند. تجربه مواجهه با چالشهای بازی، میتواند به کاهش استرس کودکان کمک کرده و به آنها اجازه دهد تا بهتر با مواقع مختلف روبرو شوند.
نگاه نوروساینس:
در دیدگاه نوروساینس، تحقیقات نشان میدهد که هنگام برانگیخته شدن احساسات در بازیها، ارتباطات بین نورونها در مغز فراوانتر میشود. این تغییرات در مغز میتوانند به بهبود تواناییهای شناختی و اجتماعی، و همچنین بهبود خلق و مزاج کودکان، کمک کنند.
بازیها به عنوان یک ابزار چند بعدی تأثیرات فراوانی در توسعه کودکان دارند. از ابعاد شناختی تا عملی و از کاربردی تا نوروساینس، تفکیک این ابعاد به ما این امکان را میدهد که به بهترین شکل ممکن از بازیها به عنوان یک عامل آموزشی و تربیتی بهرهمند شویم. با درک عمیقتر از این تأثیرات، میتوانیم در ساخت یک محیط موثر برای رشد و توسعه سالم کودکان سهم داشته باشیم.