زخمهای عاطفی به زخمهایی گفته میشود که در حوزهٔ احساسات ما به وجود میآیند و در طول روابط ما شکل میگیرند. بسیاری از این زخمهای عاطفی در سالهای اولین کودکی در خانوادهای که در آن به دنیا آمدهایم و در طول سالهای رشدمان ایجاد میشوند. همچنین، برخی از این زخمهای عاطفی در طول روابط دوستانه، زندگی مشترک با همسرمان، روابط با خانه، خانواده، محیط زندگی و ارتباط با افراد دیگر شکل میگیرند.
لازم به ذکر است که در هر جایی که دو یا چند نفر نزدیک هم قرار میگیرند، احتمال زخمخوردن و زخم زدن وجود دارد. اما ما ممکن است نتوانیم از زخمخوردن جلوگیری کنیم، با این حال، قطعاً میتوانیم راهکارهایی برای مواجهه با زخم و بهبودیابی و پیشروی در زندگی خود یاد بگیریم. در ادامه به این موضوع پرداخته خواهد شد.
درمان زخمهای عاطفی:
ما میتوانیم از زخمهای عاطفی خود بهبود یابیم، همانند درمان دردهای جسمی که برای آنها داروهایی وجود دارد، برای زخمهای عاطفی نیز روشهایی وجود دارد، فقط کافی است که به دنبال شفا باشیم.
زخمهای عاطفی عامل اصلی ضعف عزت نفس نیستند:
اگرچه این زخمها عمیق باشند، اما ضعف عزت نفس را نمیتوان به آنها نسبت داد. افراد زخمخورده ممکن است تمایل داشته باشند که به احساسات خود آسیب برسانند و به همین دلیل، تمام زندگی خود را در انتظار معجزهای برای درمان زخمها قرار میدهند. اما با پیشبینی و روشنکردن هفت مرحلهٔ مراحل درمانی، ما میتوانیم به تدریج خود را در راستای بهبود زخمهای روانی کمک کنیم.
1. بررسی
2. بیان
3. آرامش
4. جبران
5. نگرش
6. راهیابی
7. بخشش
جدایی، زخمی بیوفایی:
وقتی در یک خانواده، زوجین از طریق طلاق جدا میشوند، این موضوع تأثیرات غیرقابل بازپرداختی روی روح و روان فرزندان دارد. آنها را در مسیری ترسناک به سمت تکسرپرستی قرار میدهد و جدایی از مادر و پدر در فرزندان به یک عقده روانی تبدیل میشود.
طلاق در جامعه ما رشد منفی و هشداردهندهای دارد و والدین به دنبال رهایی از مشکلات، بدون در نظر گرفتن عواقب آن، به انتخاب راه آسان و مناسبتری میپردازند، به نام طلاق. این تبعات را فرزندان در جامعه تجربه میکنند و در آینده، رفتارهای خشونتآمیز فرزندانی که از طلاق رنج میبرند، آسیبهای جبرانناپذیر روحی و روانی را به همراه دارد.
باید توجه داشت که کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان از "اضطراب عاطفی" رنج میبرند.
اثرات و زخمهای عاطفی طلاق بر کودکان بسیار دشوار است و تنشها و مشکلات بین والدین قبل از جدایی پیامکهای بسیاری برای کودکان ایجاد میکند. کودکان پس از جدایی پدر و مادرشان، در واقع به صورت معمول از اضطراب عاطفی رنج میبرند و با ازدواج مجدد والدین که فرزندانشان را به خانوادههای جدید منتقل میکنند، مسائل و مشکلات آنها دو چندان میشود. افرادی که طلاق گرفتهاند، در ازدواج دوم انتظارات بیشتری دارند و در نتیجه، وقتی این انتظارات برآورده نمیشود، مشکلاتی را برای فرزندان به وجود میآورند.
سوءاستفاده عاطفی چیست؟
سوءاستفاده عاطفی، ماهیتی عاطفی و هیجانی دارد و به بدنی مربوط نمیشود. سوءاستفاده عاطفی هر چیزی را شامل میشود.
سوءاستفاده کلامی و اقداماتی مانند سرزنش و تحقیر، نمونههایی از سوءاستفاده عاطفی هستند. سوءاستفاده عاطفی مانند شستشوی مغزی است که درطلاق و جدایی والدین میتواند باعث ایجاد تنشها و مشکلات عاطفی در کودکان شود. آنها ممکن است احساس ترس، ناراحتی، اضطراب و ناامنی کنند. در برخی موارد، این تجربه میتواند به طور موقت یا دائمی روی رفتار و روانشان تأثیر بگذارد.
بنابراین، برای کاهش تأثیرات منفی جدایی بر کودکان، میتوان اقدامات زیر را انجام داد:
1. اطمینان و ثبات فراهم کنید: کودکان به استقرار و ثبات نیاز دارند. سعی کنید در این مرحله زمانی که والدین جدا میشوند، به کودکان اطمینان دهید و محیطی پایدار فراهم کنید.
2. صحبت کنید و گوش دهید: مکالمه با کودکان درباره جدایی و احساساتشان میتواند کمک کند. به آنها فرصت دهید تا درباره احساسات و نگرانیهایشان صحبت کنند و شنونده آنها باشید.
3. حفظ رابطه با هر دو والدین: تلاش کنید تا رابطه خوبی با هر دو والدین حفظ کنید تا کودکان احساس عشق و حمایت از هر دو والدین را تجربه کنند.
4. حمایت و استفاده از عناوین مثبت: به کودکان نشان دهید که هنوز عزیز و مهم هستند و میتوانند بر روی حمایت و عشق والدینشان حساب کنند.
5. تغییرات محیطی را کاهش دهید: تلاش کنید تا تغییرات بزرگ در محیط زندگی کودکان را کاهش دهید تا احساس امنیت و ثبات بیشتری داشته باشند.
6. حضور حرفهای: در برخی موارد، ممکن است نیاز به حضور یک مشاور یا روانشناس حرفهای باشد تا کودکان را در این مرحله یاری کنند.
در نهایت، هر کودک و خانواده ممکن است به طرز متفاوتی به جدایی واکنش نشان دهند. بنابراین، مهم است تا به نیازها و احساسات خاص هر کودک توجه کنید و روشهای مناسبی را برای حمایت ازشان انتخاب کنید.