به گزارش پایگاه خبری دانا، گروه دانش و فناوری:
کمبود آب، فرونشست زمین، خشک شدن تالابها و قناتها؛ اینها عناوین خبری هستند که این روزها به بخشی از زندگی روزمره ما تبدیل شدهاند. حل این بحران چندوجهی، نیازمند یک تحول دیجیتال در مدیریت منابع آب است. خوشبختانه، فناوریهای متعددی وجود دارند که میتوانند در جبهههای مختلف این نبرد به کار گرفته شوند.
کشاورزی هوشمند: بزرگترین مصرفکننده، بزرگترین فرصت
بخش کشاورزی با مصرف بیش از ۹۰ درصد آب ایران، بزرگترین نقطه اتلاف و در عین حال، بزرگترین فرصت برای صرفهجویی است.
سنسورهای رطوبت خاک:
این سنسورها که در اعماق مختلف خاک قرار میگیرند، به طور دقیق میزان رطوبت مورد نیاز ریشه گیاه را اندازهگیری میکنند. دادههای این سنسورها به صورت بیسیم به یک پلتفرم مرکزی ارسال شده و به کشاورز میگوید دقیقاً چه زمانی و به چه مقدار آبیاری لازم است. این کار از آبیاری بیش از حد و هدررفت آب جلوگیری میکند.
سیستمهای آبیاری هوشمند:
این سیستمها با ادغام دادههای سنسورهای رطوبت خاک و دادههای هواشناسی (مانند پیشبینی بارش و دما)، به طور خودکار برنامه آبیاری را تنظیم و اجرا میکنند.
شبکه آب شهری هوشمند: شکارچیان نامرئی اتلاف
حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد آب شرب در شبکهی توزیع شهری ایران به دلیل فرسودگی لولهها و نشت از بین میرود.
شنود صوتی هوشمند (Acoustic Sensors):
این سنسورها بر روی شیرهای آب و لولههای اصلی نصب میشوند و به طور دائم به صدای جریان آب گوش میدهند. آنها قادرند صدای خاص نشت آب از لوله (بسیار شبیه به دستگاه پزشکی stethoscope) را تشخیص داده و بلافاصله محل دقیق آن را به مرکز کنترل گزارش دهند.
سنسورهای فشار هوشمند:
با نصب این سنسورها در نقاط مختلف شبکه، میتوان نوسانات غیرعادی فشار که نشانهی شکستگی لوله است را instantly شناسایی کرد.
پلتفرام های مدیریت یکپارچه آب (Water Data Hubs)
این پلتفرمها، مغز متفکر سیستم هستند. آنها دادههای دریافتی از سنسورهای مختلف (میزان بارش، دبی رودخانهها، میزان مصرف خانگی، کشاورزی و صنعتی، کیفیت آب و ...) را جمعآوری و تجزیه و تحلیل میکنند. با استفاده از هوش مصنوعی و مدلسازی، میتوانند:
الگوی مصرف را پیشبینی کنند.
بهینهترین تخصیص آب بین بخشهای مختلف را پیشنهاد دهند.
بحرانهای آتی مانند خشکسالی
را مدتها قبل از وقوع پیشبینی کرده و هشدار دهند.
چالش اجرایی در ایران:
مانع اصلی، سرمایهگذاری اولیه برای نصب این سختافزارها و توسعه نرمافزارهای بومی است. علاوه بر این، نیاز به آموزش و فرهنگسازی برای بهرهبرداران (به ویژه کشاورزان) و جلب اعتماد آنان به فناوریهای جدید وجود دارد.
سخن پایانی:
فناوری به تنهایی بحران آب ایران را حل نمیکند. اما مانند یک چراغ قوه قدرتمند، مسیر درست را نشان میدهد و ابزارهای دقیقی برای مدیریت کارآمدتر در اختیار ما میگذارد. پیوند زدن "حکمرانی خوب آب" با "فناوریهای هوشمند" میتواند آخرین فرصت ما برای نجات بزرگترین دارایی ایران، یعنی "آب" باشد.