خبرگزاری دانا - احمد طبایی*: توسعه سامانههای نوین آبیاری به عنوان یکی از دستاوردهای ارزنده دانش کشاورزی، منافع زیادی برای این بخش و بهرهبرداران آن به دنبال دارد که از آن جمله میتوان به تسهیل کار کشاورزان و کاهش هزینههای جاری آنان، افزایش یکنواختی توزیع آب در سطح مزرعه، خنک کردن هوای اطراف گیاه در فصول گرم سال، جلوگیری از سرمازدگی گیاهان در فصول سرد سال، به تاخیر انداختن گلدهی و... اشاره کرد.
اما بهراستی مهمترین کاربرد این سامانهها، کاهش هدررفت آب و صرفهجویی در مصرف این مایع حیاتبخش است. بنابراین استفاده از سامانههای نوین آبیاری برای کشوری چون ایران که در کمربند خشک و نیمهخشک جهان قرار دارد و از کمبود منابع آب و تبخیر بالا رنج میبرد، ضرورتی انکارناپذیر به حساب میآید.
بنابر آمار ارایه شده از سوی معاونت آب و خاک وزارت جهاد کشاورزی، جایگزین کردن سامانههای نوین آبیاری با روشهای سنتی آبیاری سطحی باعث صرفهجویی ۴۴۰۰ مترمکعب آب در هر هکتار میشود. افزون بر این، با استفاده از این سامانهها، پتانسیل عملکرد محصول ۳۰ درصد افزایش و پتانسیل مصرف سموم و کودهای شیمیایی ۳۰ درصد کاهش مییابد.
از این رو، توسعه سامانههای آبیاری تحت فشار و کمفشار در سالهای اخیر در دستور کار دولت و مجلس قرار گرفته است و اعتبارات خوبی هم به این امر اختصاص یافته است. تا آنجا که در حال حاضر از مجموع ۸٫۷ میلیون هکتار اراضی آبی کشور قریب به ۲ میلیون هکتار با بهرهگیری از روشهای نوین، آبیاری میشوند.
اما از سوی دیگر، انتقاداتی هم از جانب برخی کارشناسان و مدیران صنعت آب به سیاست توسعه سامانههای نوین آبیاری وارد شده است، به نحوی که اثربخشی این سامانهها برای صرفهجویی در مصرف آب و کاهش اضافه برداشت از سفرههای آب زیرزمینی را مورد تردید قرار دادهاند.
اغلب این منتقدان بر این نکته پای میفشارند که با وجود صرف هزینههای هنگفت و گسترش کمّی سامانههای نوین آبیاری، تفاوت معناداری در مصرف آب بخش کشاورزی و بیلان منفی سفرههای آب زیرزمینی اتفاق نیفتاده و این، بدان معناست که آب صرفهجویی شده در اثر کاربرد این سامانهها، صرف توسعه اراضی کشاورزی شده است.
اگرچه این انتقاد، چندان پربیراه نیست و نمیتوان انکار کرد که توسعه چشمگیر سامانههای نوین آبیاری، صرفهجویی مورد انتظار در مصرف آب کشاورزی را رقم نزده است اما نفی کارآیی این سامانهها در کاهش مصرف آب، خلاف تمام واقعیات علمی و یافتههای پژوهشی است که راندمان کاربرد آب در سامانههای آبیاری بارانی را ۷۰ و سامانههای آبیاری میکرو را تا بیش از ۹۰ درصد برآورد میکنند. این در حالی است که راندمان آبیاری با روشهای سنتی تنها ۳۰ تا ۳۵ درصد است.
حال پرسش اساسی این است که چرا با وجود راندمان بالای کاربرد آب در سامانههای نوین آبیاری، شاهد تفاوت محسوس در مصرف آب بخش کشاورزی نیستیم؟ به نظر میرسد پاسخ به این پرسش در مدیریت ناکارآمد آب نهفته باشد. مدیریتی که حتی در شناخت ریشههای مشکل هم ناتوان است تا چه رسد به ارایه راهکار!
وقتی که مزرعه یا باغی با استفاده از اعتبارات بلاعوض دولتی به سامانههای آبیاری تحت فشار یا کمفشار مجهز میشود، انتظار آن است که نهاد متولی مدیریت آب کشور با بررسی دقیق شرایط اقلیمی و جغرافیایی منطقه و در نظر گرفتن حداکثر آب مورد نیاز در فصول مختلف سال، اولا نسبت به اصلاح حقابه آن مزرعه و باغ اقدام کند و ثانیا تجهیزات فنی مناسب برای اعمال این حقابه را نصب و راهاندازی نماید. در این صورت میتوان اطمینان حاصل کرد که کاهش مصرف آب با اجرای سامانههای نوین به صرفهجویی در برداشت از سفرههای آب زیرزمینی منجر خواهد شد.
به هر روی، نباید فراموش کرد که حفظ و صیانت از منابع ارزشمند آب کشور، اول از همه در گروی برنامههای مناسب مدیریتی است و هنر مدیران این است که با استفاده از ابزارهای مدیریتی چون سامانههای نوین آبیاری، برنامههای خود را به بهترین شکل ممکن اجرا کنند.
* کارشناس ارشد آبیاری و زهکشی