در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۱۵۴۹۲۷
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۹۲ - ۲۱:۵۹
گروه راهبرد بررسی می‌کند؛ چرا ما از نظم گریزانیم؟ فلسفه بی‌نظمی‌های اجتماعی و سیاسی چیست؟/ 2
دو علت به وجود آمده که مشکل بی نظمی را برای ما به وجود آورده است. یکی تهاجم هایی است که اجنبی ها به ایران به صورت فیزیکی کرده اند و دومی هم مربوط به صد سال اخیر است. امروز 105 سال است که نفت مسجد سلیمان به بهره برداری رسیده است. نفت، نه از ابتدا، بلکه به صورت خزنده مفت‌خوری را برای ما به شکل یک فرهنگ درآورده است. اگر ضوابط گزینش‌های مختلف سمت‌ها به صورت عادلانه و عالمانه مدون و اجرایی شود، مشکلات ساختاری ما تا حدودی حل می شود.
خبرگزاری دانا- گروه راهبرد: مولفه‌های مختلفی برای تبلور تجمیع انسان ها در قالب یک جامعه از دید جامعه شناسان مطرح شده است. نظریه هایی از قبیل کارکردگرایی تا حوزه عمومی و کنش متقابل نمادین به نوعی درگیر مسایل نظم نوینی بودند که در عرصه اجتماعی شکل گرفته اند. گروه راهبرد خبرگزاری دانا با در نظر گرفتن چالش های اجتماعی سعی در بررسی این مسایل از دید متخصصان اجتماعی دارد. بی شک مساله نظم یکی از المان های تفکیک ناپذیر از زندگی جمعی ماست. یک سوال کلیدی در جامعه امروزی ما وجود دارد و آن اینکه چرا ما چندان به نظم گرایش نداریم. این سوال را با صاحبنظران علوم انسانی مطرح کرده ایم و جواب های مفیدی گرفته ایم. بخش دوم سلسله مباحث نظم پذیری و نظم گریزی ایرانیان، گفت و گویی است با دکتر حسین باهر، استاد برجسته روانشناسی و بازنشسته دانشگاه شهید بهشتی، که از نظرتان می گذرد.
 
از گذشته خود دور افتاده ایم
من بحثی که دارم در مورد آسیب شناسی بی نظمی ما ایرانی های معاصر است. در ایران باستان نظم جزو مراتب آیینی بوده است؛ زیرا که عقیده پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک، حاکی از سه گونه نظم پنداری و گفتاری و کرداری بوده و تقریبا همگان هم – چه حکام و چه رعایا- به آن عمل می کردند. یعنی نظم امری بوده که ابرقدرتی ایران را رقم زده است. در واقع یک ابرقدرت نمی تواند بدون نظم و نزاکت برای مدت مدیدی دوام بیاورد. پس آن دوران ابرقدرتی ایران به دلیل محوریت نظم بوده است. بعد از اسلام، آموزه های دینی هم نظم را جزوی از باورها کرده است. مثلا پیامبر اکرم در یک وصیتی می فرماید: اوصیکم به تقوی الله و نظم امرکم و صلاح ذات بینکم. یعنی شما را به تقوای الهی و نظم در امور و اصلاح روابطتان توصیه می کنم. بر این باورها بوده که علم، ادب، اخلاق و عرفان تا نزدیک به صد سال پیش در ایران، تقریبا در بالاترین سطح جهانی قرار داشت. یعنی تا قبل از رنسانس و انقلاب صنعتی، انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی انگلستان و پیدایش کانادا و آمریکا و... ایران در سطوح مختلف علمی و ادبی حرفی برای گفتن داشت. الان هم از نظر ادبی باید گفت که ایران حرفی برای زدن دارد. اما از نظر علمی نه چندان! از نظر اخلاقی و عرفانی هم ما بیشتر به گذشته ها متوسل می شویم. ما آن فلسفه اخلاق و یا قرائت جدیدی عرفان را نداریم. ما اگر از عرفان بحث می کنیم، عرفان مولوی را مد نظر می گیریم که آن هم مربوط به هفتصد، هشتصد سال پیش است و یا اگر بحث اخلاق داریم به فردوسی اشاره داریم که او هم مربوط به هزار سال پیش است. همینطور علم و ادب که قدیمی هستند و به قول نظامی: گیرم پدر تو هست فاضل/ از فضل پدر تو را چه حاصل؟

الان نوعی ضد فرهنگ صوفی گری کاذب را تجربه می کنیم
اما دو علت به وجود آمده که مشکل بی نظمی را برای ما به وجود آورده است. یکی تهاجم هایی است که اجنبی ها به ایران به صورت فیزیکی کرده اند و دومی هم مربوط به صد سال اخیر است. امروز 105 سال است که نفت مسجد سلیمان به بهره برداری رسیده است. نفت، نه از ابتدا، بلکه به صورت خزنده مفت خوری را برای ما به شکل یک فرهنگ درآورده است.
ما الان نوعی ضد فرهنگ صوفی گری کاذب را تجربه می کنیم. یعنی یک گفتمان «باری به هر جهت»، «هرچه بادا باد» و در یک کلام بی بند و باری ذهنی داریم.
باید به این امر مسایل داخلی را هم اضافه کنیم که رابطه ای بین ارزش ها و تلاش ها وجود ندارد. مثلا شخصی که تحصیل می کند، نمی داند لزوما با تحصیلات خود به ثروت یا مقام خاصی می رسد یا نه؟ حافظ می گوید: فلک به مردم نادان دهد زمام مراد/ تو اهل فضلی و دانش همین گناهت بس. این بیت هنوز هم مصداق دارد.

نقطه ضعف ما مقام و ثروت است
بحث دیگری هم در این زمینه هست که مربوط به خارج از کشور است. چیزی که سیستم فرهنگی غربی و بمباران اطلاعاتی آنها به ما القا می کند. مثلا در این همه سریال های ماهواره ای، شخصیت ها مشغول خوش گذرانی و عیش و نوش هستند؛ ولی هیچ کس از خودش نمی پرسد منابع مالی و اقتصادی اینها از کجاست؟ کی کار می کنند؟ چه کاری می کنند؟ فقط مسایل غیر اخلاقی را به ایرانیان آموزش می دهند. به عبارت دیگر ما به غیر از اینکه تهاجم های گذشته را داشتیم، الان تهاجم فرهنگی شدیدی هم از داخل و هم از خارج را تجربه می کنیم. در داخل رابطه بین ارزش ها -به طور کلی ارزش های کار، شایسته سالاری و ...- با اعمال مقام نیست. یعنی در جامعه هر کسی ثروت فراوانی دارد، احیانا نوعی بدبینی نسبت به او وجود دارد. یعنی شما نمی توانید به شخصی متمول لزوما نگرش مثبتی داشته باشید. از طرفی دیگر خارجی ها هم بیکار ننشسته اند. نقطه ضعف ما مقام و ثروت است و آنها مسایل مال و مقام را از طریق سریال های تلویزیونی به ما القا می کنند.

ما نژاد یکدستی نداریم
این دو بعد داخلی و خارجی مربوط به سده های اخیر است و یک علت تاریخی هم دارد. در حال حاضر ما ایرانی ها یک نژاد یکدستی نداریم. ما یک پراکندگی نژادی داریم که هوشمند خوبی هستیم اما خردمند خوبی نیستیم. ایرانی ها یک ملغمه ژنتیکی دارند.
مساله ای هم که در مورد نفت گفتم، رابطه ها را با ارزش ها غیر مستقیم کرده است. مثلا اگر در دنیا ارزش کار هست، ما در ایران ارزش بیکاری داریم. یعنی آدم های بیکار و یا کم کار گاها جلوتر هم هستند.
به صورت کلی در مورد خروج از این بحران بی نظمی،باید توجه داشت که این مسایل از بالا به پایین رسوخ می کند. الناس علي دين ملوكهم. اگر ضوابط گزینش های مختلف سمت ها به صورت عادلانه و عالمانه مدون و اجرایی شود، من تصور می کنم، مشکلات ساختاری ما تا حدودی حل می شود. ما ابتدا از نظر ساختاری بعد از منظر رفتاری مشکل داریم. مثلا یکی از مشکلات ساختاری ما این است که ما به جای شایسته محوری، بایسته محوری داریم. به قول حافظ: چندان که گفتم غم با طبیبان/درمان نکردند مسکین غریبان. به تعبیر عامیانه اگر در جامعه ما کسی پول و پارتی نداشته باشد، پزشک هم او را درمان نمی کند. ما باید این را از بین ببریم.

ربا و ریا باید از فرهنگ و اقتصاد زدوده شود
یک مساله دیگر هم مربوط به ربا و ریاست. ما باید این دو را از فرهنگ و اقتصادمان بیرون بکشیم. این کارهایی که بانک ها و بورس انجام می دهد، رباست. مساله بعد، ریا و تظاهرات دین مآبانه است. البته انسان باید متدین و اخلاقی باشد ولی تظاهر به این مسایل است که کشور ما الان گرفتارش شده است. به هر جهت اگر گوش شنوایی در سطح مدیریت بود و به این مسایل عمل کرد، من فکر می کنم در بلند مدت این قضییه به نفع همگان خواهد بود. 
ارسال نظر