مخالفان از چندین روز قبل با براه انداختن کمپین «تمرد» خود را برای برگزاری تظاهرات در میدان التحریر آماده کرده اند و هواداران مرسی نیز مسجد «رابعه العدویه» واقع در شمال قاهره را برای تجمع در حمایت از مرسی انتخاب کرده اند.
هر دو طرف ادعاها و اهداف خاص خود را دارند، اما مخالفان به صراحت خواهان کناره گیری محمد مرسی از قدرت و برگزاری انتخابات زودهنگام شده اند و موافقان رئیس جمهور هم خواهان تداوم قدرت او در مهلت چهارساله قانونی اش میباشند.
در همین حال نگرانی از درگیر شدن موافقان و مخالفان مرسی باعث شده است که نهادهای مذهبی و شخصیتهای برجسته دینی تظاهرات را مجاز، اما خشونت را حرام اعلام کنند و درباره بروز هرج و مرج در کشور هشدار دهند. با این حال ارتش و نیروهای دولتی در مصر به حال آماده باش درآمده و اعلام کرده اند که اجازه شورش را نخواهند داد و محمد مرسی نیز روشن ساخته است که تسلیم مخالفان نمی شود و ضمن پذیرش اشتباهاتی در عملکردها، وعده اصلاح امور را داده است. حقیقت آن است که مصر دچار شکافهای سیاسی- اجتماعی عمیق و قابل توجهی شده است که اگر راه حلی مسالمت آمیز و از طریق مذاکرات دموکراتیک برای آنها پیدا نشود، خطر بروز جنگ داخلی در این کشور وجود دارد. اکنون این پرسش مطرح شده است که محمد مرسی و جماعت اخوان المسلمین که در اولین انتخابات آزاد و دموکراتیک رأی اکثریت مردم مصر را به دست آوردهاند، چرا پس از یک سال با چنین بحرانی روبرو شدهاند؟
هرچند پاسخ ساده و روشنی وجود ندارد، اما بطور خلاصه میتوان گفت بخش سیاسی جماعت اخوان المسلمین یعنی حزب آزادی و عدالت، حداقل به 2 نیاز جامعه مصر پاسخ مساعد نداده است؛ «نیاز به امنیت» و «بهبود معیشت مردم» وعده هایی بودند که حزب آزادی و عدالت را به قدرت رساندند، اما در عمل این دو نیاز فوری پاسخ مناسب نیافتند. از نگاه دولت تلاش برای حل این دو نیاز در اولویت قرار دارد، اما شرایط به گونه ای نیست که در کوتاه مدت به آنها پاسخ داده شود. ظاهراً این استدلال دولت را حداقل گروهی که کمپین تمرد را به راه انداخته اند و مدعی جمع آوری 22 میلیون امضا به نفع خود هستند قبول نکرده اند. اما مشکل تنها این نیست و فراتر از این حرف ها قرار دارد. مشکل قدرت و انحصار طلبی در قدرت است که رهبران سیاسی و نخبگان به یکسان گرفتار آن شده اند.
محمد مرسی متهم است که قدرت را در انحصار جریان اخوانی و ایدئولوژیک درآورده است و از حکومت با چنین مختصاتی، دموکراسی بیرون نخواهد آمد. اتهامی که هواداران محمد مرسی نیز متوجه مخالفان میکنند و حرکت آنها را خلاف دموکراسی و حکومتی میدانند که از طریق انتخابات آزاد و دموکراتیک به قدرت رسیده است و میبایست به آن اجازه داد که در فضایی آرام به مسایل و مشکلات کشور بپردازد. هواداران مرسی و دولت لشکرکشی خیابانی را عملی غیر دموکراتیک میدانند و قصد مقاومت در برابر آن را دارند، درست همین جاست که خطر جنگ داخلی جدی تر میشود.
در یک ارزیابی مقدماتی میتوان گفت که محمد مرسی تحت فشار تجمعات مخالفانش از قدرت کناره گیری نمی کند و به نظر نمی رسد که همچون چالشهای سال قبل در برابر احزاب مخالف، عزم عقب نشینی هم داشته باشد. مخالفانش هم دست از اعتراض برنخواهند داشت و اگر آن طور که وعده داده اند میدان التحریر را محل تجمع خود تا کناره گیری مرسی، قرار دهند و میدانهای اصلی شهرهای بزرگ نیز از میدان التحریر تأسی کنند، آن وقت دو نیاز اصلی امنیت و معیشت به حاشیه خواهند رفت و هر دو طرف یعنی دولت اخوانی و مخالفانش بازنده نهایی خواهند بود، زیرا میدان برای بازگشت ژنرالها به قدرت در این نزاع باز خواهد شد. از این رو است که باید پرسید، آیا دستهای پشت پرده ای وجود دارند که هرج و مرج در مصر را در این شرایط دامن میزنند تا مردم از روی ناچاری تن به قدرت نظامیان بدهند؟