حوزه کتاب در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از حوزههای بسیار مهم است و در شرایط فعلی با گران شدن بیسابقه کاغذ به یکی از چالشهای مهم دولت آینده تبدیل شده است.
نکته اینجاست که مردم با افزایش قیمت هر چیز معمولا کنار می آیند، ولی با
گران شدن کتاب نه و این کنار نیامدن را می شد از استقبال مردم از نمایشگاه
کتاب امسال فهمید که اصلا راضی کننده نبود. یعنی مردم براحتی وقتی کتاب
گران می شود با یار مهربان، نامهربان شده و کتاب نمی خرند.
از گرانی کاغذ که بگذریم به بحث ممیزی یا به عبارتی کارشناسی اداره کتاب
می رسیم که همواره با اعتراض مولفان و مترجمان و جامعه نشر مواجه بوده است.
طولانی بودن فرآیند بررسی کتاب و تقریبا متمرکز بودن کارشناسی آن در تهران از معضلات این حوزه است.
شاید یکی از راه های کاهش مدت زمان این فرآیند واگذاری و برون سپاری کارشناسی کتاب یا حداقل بخشی از آن به ناشران باشد.
ناشرانی که سال هاست در حوزه کتاب فعالیت می کنند و بخصوص در حوزه علوم انسانی، که بیشترین حساسیت ممیزی کتاب هم در همین حوزه متمرکز است، قطعا پیش از فرستادن کتاب برای اخذ مجوز نشر کتاب را یک بار ارزیابی و کارشناسی می کنند و برای آن یک ارزش متوسط در نظر می گیرند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همان قدر که به کارشناسان خود در اداره کتاب
اعتماد دارد باید به کارشناسان ناشرانی که خود به آنها مجوز داده است نیز
اعتماد کند و روند زمانی و میزان خطای کارشناسی و ممیزی کتاب را در اداره
کتاب کاهش دهد ، وگرنه این معضل همچنان به قوت خود باقی خواهد بود.
بارها شنیده ام که اهالی فرهنگ، کتاب و روزنامه را با هم قیاس کرده اند و
گفته اند که چرا روزنامه ابتدا منتشر شده و بعد کارشناسی می شود، ولی کتاب
ابتدا باید کارشناسی شده و بعد منتشر شود.
در صورتی که شمارگان روزنامه و سرعت توزیع و اثر گذاری و انتشار مطالب آن به مراتب از کتاب بیشتر است و گاهی قابل قیاس نیست، که همواره جواب مدیران فرهنگی هم این بوده که کارشناسی پیش از چاپ روزنامه به دلیل سرعت آن عملا امکان پذیر نیست و اگر روزنامه ای از قانون مطبوعات عدول کند، معمولا بعد از انتشار با تذکر و برخوردهای قانونی مواجه خواهد شد.
به نظر می رسد روند فعلی صدور مجوز برای کتاب که گاهی با آمد و رفت دولت ها به اعمال سلیقه های فرهنگی و سیاسی هم دچار می شود، نیاز به یک بازبینی اساسی دارد و قانون نشر بیش از هر چیز باید به کیفیت و بار معنایی کتاب ارزش دهد تا این که مواظب خط قرمزها باشد.
بارها شاهد نشر کتاب هایی بوده ایم و بخصوص کتاب های شعر که از نظر فنی هیچ کدام شعر نبوده و انتشار آنها فقط به باد دادن کاغذ و بودجه بوده است؛ چرا که قانون نشر درخصوص ارزش معنایی کتاب همواره سکوت کرده است.
منبع: روزنامه جام جم