وی در ادامه تصریح کرد: برخی از قدما مثل شیخ مفید حتی استفاده از لفظ خلاقیت را برای انسان مکروه دانستند و استعمال آن را در مورد انسان و کارهای او جایز نمی شمردند. استاد ما مرحوم دکتر فردید در خصوص استفاده از لفظ خلاقیت در دوره جدید و در عرصه فرهنگ، هنر و فلسفه تذکراتی داشتند. ایشان نظرشان بر این بود که در عصر جدید این صراحت افزایش پیدا می کند چون عصر خودبنیادی و بشر انگاری است اما وقتی لفظ خلاقیت در مورد ابداعات بشری بکار گرفته می شود دیگر شبهه خودبنیادی و غرب زدگی و بشرانگاری در کار نیست.
وی افزود: نکته دیگر این است که مسئله ابداع در پشت پرده خلاقیت قرار می گیرد. در اینجا منظور از خلاقیت تفکری است که سیر متعالی به خود می گیرد و جنبه انجماد و توقف پیدا نمی کند و جهت آن همواره به سمت کشف حقیقت است.
وی یادآور شد: حقیقت همواره پرسش اصلی حکمت و فلسفه بوده است. در واقع شان و مقام حقیقی حکمت و فلسفه نیز سیر در جهت حقیقت است. در این خصوص دکتر فردید اشاره به گفتار مولای متقیان حضرت علی (ع) دارد که وقتی کمیل می پرسد: حقیقت چیست؟ حضرت این طور پاسخ می دهد: کشف شبهات من غیر اشاره. حضرت امیر در ادامه می فرماید: کشف شبهات و محو موهوم و سهو معلوم است. این حدیث که به حدیث حقیقت معروف است از اهمیت بسیاری برخودار است طوری که مفسرین و اهل عرفان و تصوف تفسیرهای مختلفی بر آن نوشتند.
فرنو خاطرنشان کرد: در واقع تفکر در جهت کشف حجب و رسیدن به حقیقت متعالی است. در لفظ یونانی نیز حقیقت به معنی نامستوری عنوان شده است، یعنی حقیقتی که رفع حجاب است. به طور کلی کشف حقیقت در پی خلاقیت حاصل می شود و خلاقیت ابداع یا حرکت یا قیامی است برای کشف حجب و رسیدن به واقعیتی که شبهه ایجاد می کرده است.