حسن روحانی بعد از استقرار در دفتر ریاست جمهوری با نظرها، نقدها و حتی انتظارهای زیادی روبه رو شد. برخی از منتقدان دولت قبلی، بر این باورند که روحانی ویرانه ای از اقتصاد و دیپلماسی را از احمدی نژاد به ارث برده و برخی معتقدند نباید سیاه نمایی کرد.
فارغ از نقدها و نظرهای مطرح شده، زمان آن رسیده است که به چالش های پیش روی روحانی دقت بیشتری شود و نقاط ضعف و قوت کابینه وی مورد واکاوی و ارزیابی دقیق قرار گیرد. اگر بخواهیم واقع بینانه به وضعیت ایران نگاه کنیم، با چند چالش اساسی در حوزه های مختلف مواجه ایم. در عرصه اقتصادی نوسان های شدید ارزی، بیکاری تورم و مسکن مهر از چالش های اساسی کابینه تدبیر و امید است.
به نظر می رسد مسایل اقتصادی چنان در هم تنیدگی مستحکمی با مسایل سیاست خارجی دارند که این حوزه هم اقتضائات خاص خود را دارد. در حوزه سیاست خارجی، مساله هسته ای ایران، سطح روابط دیپلماتیک با کشورهای غربی و عربی و تحریم ها از مسایل قابل بحث است
دولت روحانی شاید اگر مسایل اقتصادی را با دیپلماسی قوی حل کند، در ابتدای مسیری قرار می گیرد که فشارهای سیاست داخلی از طرف جریان های مختلف به وجود بیاید در سیاست داخلی نحوه کنش و تعامل با جریان های مختلف سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح طلب، مساله اقوام و اقلیت های مذهبی و تعامل با قوا مطرح می شود که باید به طور ریشه ای به آنها پرداخته شود.
این چالش ها در حوزه فرهنگ رنگ دیگری به خود می گیرد و از نحوه تعامل با رسانه ها و قانون مطبوعات تا سینما و مساله آموزش در دانشگاه ها و مسایل مربوط به ممیزی ها را شامل می شود.
چالش های اجتماعی دولت روحانی را اگر چه می توان متاثر از سه حوزه قبلی دانست، اما بحث کاهش ناهنجاری های اجتماعی ناشی از بیکاری، سامان دادن به وضعیت ازدواج جوانان و تقویت بنیان خانواده، مسایل مربوط به اقشار ضعیف جامعه درباره بیمه، تامین دارو برای بیماران و رفاه اجتماعی برجسته تر است.
گروه راهبرد خبرگزاری دانا با مد نظر قرار دادن مسایل مذکور، این سوالات را مطرح می کند که چالش های اساسی دولت اعتدال چیست؟ این دولت چگونه به جنگ چالش های پیش رو خواهد رفت؟ نقاط قوت و پاشنه آشیل کابینه روحانی چیست؟ آیا کابینه یازدهم می تواند سربلند از این کارزار سخت بیرون آید؟
این موضوعات را با کارشناسان و متخصصین در 4 حوزه اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در میان گذاشته ایم. آنچه در پی می آید گفت وگویی با دکتر حشمت الله فلاحت پیشه است. وی معتقد است پاشنه آشیل دولت آقای دکتر روحانی در سیاست خارجی این است که در داخل این امکان وجود ندارد که ایشان در عرصه بین المللی مبتکرانه و خلاقانه عمل کند.
حشمت الله فلاحت پیشه در گفت وگو با گروه راهبرد خبرگزاری دانا در زمینه چالش های سیاست خارجی دولت روحانی گفت: این که هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد و هم چرخ معیشت مردم، مستلزم کارهای زیادی است که روی دولت آقای روحانی قرار دارد و این واقعا چالش بسیار بزرگی پیش روی کابینه آقای دکتر روحانی است و به این سادگی هم قابل حل نیست. آقای روحانی با دو نظم سیاسی خاص مواجه است که یکی از آنها نظم سیاسی بین المللی است که این نظم علیه جمهوری اسلامی ایران صف آرایی کرده است و دیگری نظم سیاسی داخلی است که گاهی اوقات به آقای روحانی اجازه نمی دهد هر کاری که می خواهد انجام بدهد و لذا آقای روحانی ناچار است بین این دو نظم تعادل برقرار کند.
رای اعتماد مشروط مجلس به ظریف
نماینده سابق مجلس در ادامه با اشاره به نحوه تعامل مجلس با وزیر امور خارجه اظهار داشت: روندی که در رای اعتماد دادن مجلس به کابینه و وزرای آقای روحانی و به خصوص وزیر امور خارجه پیش آمد، اگر چه رای بالایی آورد اما ضمن آن به دکتر ظریف هشدار داده شد که شما تصور کنید مساله هسته ای به سادگی قابل حل است و مجلس اصلا موضع انفعالی در موضوع هسته ای برنتافتند و این اساسا گوشه هایی از نظم سیاسی داخلی است.
این استاد دانشگاه در ادامه تصریح کرد: آنچه که در عرصه بین الملل هم اتفاق می افتد صف آرایی های زیادی است که علیه نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده که در شکل افزایش تحریم ها، فشارهای سیاسی حاد، در شکل ایجاد محدودیت های مختلف قابل رویت است. این دو نظم اساسا نظام های متضادی هستند و حالا آقای دکتر روحانی چگونه می تواند بین این دو نظم آشتی برقرار کند، واقعا به هنر ایشان برمی گردد و من این مساله بسیار دشوار می بینم و معتقدم ایجاد این تعادل بسیار دشوار خواهد بود.
مشکل گفتمانی غرب و ایران
وی افزود: مشکلات ایران با غرب جنبه ایدئولوژیک، معنایی و گفتمانی دارد و ما به این سادگی نمی توانیم غرب را دریابیم و غرب هم اینگونه است و به راحتی نمی تواند گفتمان جمهوری اسلامی ایران را بفهمد.
فلاحت پیشه در ادامه به سه رویکرد دیپلماتیک اظهار داشت: به نظر من کشورها در سیاست خارجی خودشان سه نوع سیاست را در پیش می گیرند. این سیاست ها یا تدافعی، یا تهاجمی است و یا انطباقی. استفاده از این رویکردها وابسته به شرایط است. یعنی بسته به شرایط های خاص این نوع سیاست ها اتخاذ می شود. مثلا زمانی کشور چین تحت فشار بود ناچار شد، سیاست انطباقی را در پیش بگیرد. چین قبل از اتخاذ این سیاست و در دوره مائو سیاست تهاجمی داشت و بعد از آن ناچار به اتخاذ سیاست انطباقی شد. بنیان فکری سیاست چین بر این بود که می گفتند ما باید ابتدا در عرصه جهانی قدرتمند شویم و به قدرت هایی برسیم که ایالات متحده آمریکا را به چالش بکشد.
وی افزود: من معتقدم ما باید بر اساس شرایط بین المللی و عوامل قدرتی که در دست داریم، اهداف خودمان را تعریف کنیم. یعنی اهداف ما باید منطبق با قدرتمان باشد. منتها آن آرمان هایی که مد نظر ماست، محفوظ بماند تا زمانی که شرایط برای تحقق آنها فراهم شود.
سیاست خارجی تبعی کشورهای عربی
این کارشناس مسایل بین الملل با اشاره به چالش های سیاست خارجی دولت روحانی در برخورد با کشورهای عربی و حوزه خلیج فارس گفت: سیاست خارجی برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس مثل عربستان، اردن، قطر و ... سیاست خارجی تبعی است. یعنی این کشورها از ایالات متحده آمریکا تبعیت می کنند. لذا مادامی که ما روابط با آمریکا یا اروپا درست تنظیم نشود، سیاست های تنش زای اینها تصحیح نخواهد شد. گاهی اوقات این برداشت هم وجود دارد که می شود بر اساس رویکرد همین دولت ها به عنوان واحدهای سیاسی مستقل سیاست خارجی مستقلی هم تدوین کرد.
وی افزود: البته این اشکالی هم ندارد ولی من معتقدم اینها عمدتا به عنوان کشورهایی هستند که در دنباله سیاست های خارجی ایالات متحده حرکت می کنند و کمترین بهبودی در روابط ایران و آمریکا، باعث خواهد شد که این کشورها خود به خود، به سمت ایران حرکت کنند و اگر حتی گزینه امریکا را از این بحث حذف کنیم، حداقل اگر میزان مناسبات ما با اروپا تغییر کند و بیشتر شود، باز هم شاهد تغییر در رویکرد این کشورها در قبال ایران خواهیم بود. در حالت کلی اگر روابط خارجی ما با کشورهای مختلف گسترش پیدا کند و تعامل هایی برقرار شود، اینها هم کوتاه خواهند امد. ولی مادامی که تصور بر این باشد که ایران روابط سازنده ای با کشورهای دیگر ندارد، سیاست تهاجمی آنها هم علیه ایران افزایش پیدا خواهد کرد.
سوریه و نقش ایران
این استاد دانشگاه با اشاره به مساله سوریه و نقش ایران در این موضع گفت: در مورد سوریه هم باید بگویم که چالش سوریه علت سردی روابط ایران با کشورهای غربی و عربی نبوده است بلکه بحران سوریه معلول تنش های ما کشورهای دیگر است. یعنی چون ما با دو گفتمان متفاوت مواجه هستیم و این دو گفتمان یکی مربوط به جمهوری اسلامی و دیگری گفتمان غربی است که تفاوت ها و تعارض هایی هم باهم دارند، این تعارض های گفتمانی در میدان عمل، در جاهایی متظاهر می شود که یکی از این جاها سوریه است و لذا من معتقدم که اختلاف های ایران با کشورهای عربی و غربی در سطح سوریه حل شود، بعد از آن اختلاف های دیگری هم رخ خواهد داد.
فلاحت پیشه در پایان اظهار داشت: به نظر من پاشنه آشیل دولت آقای دکتر روحانی در سیاست خارجی این است که در داخل این امکان وجود ندارد که ایشان در عرصه بین المللی مبتکرانه و خلاقانه عمل کند.