دکتر افشار سلیمانی، سفیر دولت خاتمی در جمهوری آذربایجان و تحلیلگر مسایل سیاست خارجی ایران در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی با اشاره به مذاکرات پیش روی ایران و گروه 1+5 در ژنو معتقد است غرب ایران را تحت فشار می داند و لذا در مذاکرات قرار نیست امتیازات زیادی به ایران دهد. با این حال این مذاکرات نباید قطع شود تا سبب تقویت افراط گری در داخل و خارج شود. این یادداشت را در گروه راهبرد خبرگزاری دانا بخوانید:
به رغم اینکه پس از مکالمه تلفنی اوباما- روحانی و گفت وگوی کری-ظریف در نیویورک و مذاکرات رییس جمهور کشورمان و وزیرخارجه اش با برخی همتایان غربی شان، ظاهرا فضای مثبت برای ادامه گفت وگو میان ایران -آمریکا و اروپایی ها فراهم شده بود اما پس از بازگشت حسن روحانی از نیویورک برخی مقامات آمریکایی با اظهاراتی، تردیدهایی را در روند مذاکرات پیش رو موجب شدند. بویژه پس از آنکه اوباما با نتانیاهو دیدار کرد جمله مقامات آمریکایی مبنی بر ماندن همه گزینه ها درقبال ایران بر روی میز را تکرار کرد و تمایل ایران برای مذاکره با غرب را به دلیل تاثیر تحریم ها دانست. هرچند که سخنگوی کاخ سفید با اظهاراتی تلاش نمود این اظهارات اوباما را تلطیف کند اما با توجه به مواضع اعلام شده از سوی وزیر امورخارجه و نماینده آمریکا در سازمان ملل پیرامون انتظاراتشان در قبال ایران در موضوع هسته ای، به نظر می رسد محمد جواد ظریف در نشست قریب الوقوع با وزرای امورخارجه 5+1در ژنو که 15 و16 ماه جاری میلادی برگزار خواهد شد مذاکره چندان سهلی نخواهد داشت.
از فحوای کلام آمریکایی ها واروپایی ها چنین برمی آید که در مذاکرات پیش رو پیشنهاد مهمشان به ایران عدم تشدید تحریم ها علیه ایران در قبال درخواست هایی از قبیل بازدید از سایت فردو، تعطیلی غنی سازی اورانیوم 20 درصد، ضرورت تصویب پروتکل الحاقی ان.پی.تی و... خواهد بود. در عین حال محتمل است در قبال برآورده شدن این خواست ها از سوی ایران نسبت به لغو برخی تحریم هایی که ازاهمیت کمتری برخوردارند چراغ سبز نشان دهند .
درهمین حال هنوز این موضع اوباما که «حقوق ایران برای تولید انرژی هسته ای را می پذیرد» به طور واضح و دقیق تبیین نشده است؛ نماینده امریکا در سازمان ملل گفت منظور اوباما ازاین جمله، غنی سازی نیست!
ازسوی دیگر و در اظهار نظری دیگر جان کری، رییس دستگاه دیپلماسی آمریکا نیز سخن از بازشدن درهای سایت فردو به روی بازرسان آژانس بین المللی انرژی هسته ای به میان آورد. دیگر مقامات هم به صورت پراکنده متناوبا یا متوالیا برضرورت تصویب واجرای پروتکل الحاقی، مصاحبه با متخصصین انرژی هسته ای ایران، بازدید از مرکز پارچین، محدود کردن تعداد سانتریفیوژهای ایران و فراهم شدن امکان بازرسی های سرزده از اماکنی که درآنها فعالیت هسته ای صورت می گیرد از جمله سایت نطنز، فردو، راکتور آب سنگین اراک و تعطیل شدن غنی سازی 20 درصدی اورانیوم و یا تحویل اورانیوم های 20 درصد غنی شده موجود نموده ا ند.
مهمتر از این اظهار نظرها این که هیچ مقام امریکایی یا اروپایی بصورت آشکار سخن از به رسمیت شناختن غنی سازی 5 درصدی اورانیوم برای ایران و حتی غنی سازی اورانیوم بدون اشاره به درصد آن به زبان نیاورده است. از سوی دیگر تمامی قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل برضرورت تعطیلی غنی سازی اورانیوم تاکید دارد و تاکنون آمریکا و متحدانش بر اجرای کامل این قطعنامه ها تاکید نموده اند و به بهانه عدم اجرای مفاد این قطعنامه ها ایران را با تحریم های سخت مواجه نموده اند که آثار سو فراوانی بر ملت ایران برجای گذاشته است.
شاید اگر چراغ سبزی که امروز برای حسن روحانی روشن شد تا بتواند با آمریکایی ها مذاکره کند 16 سال پیش و در دوره ریاست جمهوی سید محمد خاتمی روشن شده بود، دستاورد بهتری داشت. چرا که در آن زمان ایران اینگونه تحت فشار و تحریم نبود، ارزش پول ملی اش دو برابر کاهش نیافته بود، وجهه ملی کشور در جهان آسیب ندیده بود و اقتصاد کشور دچار رکود تورمی و تورم چند ده درصدی نبود. شاید اگر آن زمان فضا برای مذاکره با آمریکا فراهم شده بود فرصت ها ی بسیاری برای تامین حداکثری منافع ملی فراهم می گردید. اما اینک که اوضاع کشور چنین است و بحران های اقتصادی در کشور مشهود است، این چراغ سبز سبب شده است روحانی آنرا چراغ زرد تلقی کند و عبور با احتیاط را شاخه ای از مشی اعتدال بداند؛ زیرا آمریکا واروپا معتقدند ایران از تحریمها آسیب دیده و شرایط خوبی ندارد و مجبور به مذاکره وامتیاز دادن به آنهاست.
به نظر می رسد در نشست نیمه اکتبر تیم دیپلماتیک ایرانی با تبسمها و لبخندهای خود مذاکره سختی پیش رو خواهد داشت و با تقاضاهای زیادی از سوی طرف مقابل مواجه خواهند شد. استراتژی امریکا به تاسی از اسراییل به احتمال زیاد تهدید ایران به تشدید تحریمها و روی میز بودن همه گزینه ها ازجمله گزینه نظامی در برابر دریافت امتیازاتی از قبیل آنچه درسطور قبلی بدان اشارت رفت خواهد بود.
حتی اگر امریکا و متحدانش به احتمال اندک حق غنی سازی اورانیوم برای ایران را با غلظت زیر 5 درصد به رسمیت بشناسد، شاید در نهایت و در مذاکرات غایی که زمان آن مشخص نیست به آن رضایت دهد. آنهم دربرابر مطالباتی که معلوم نیست تا چه میزان تیم ایرانی اجازه موافقت با آنها را داشته باشد!
اگر فضای مذاکرات اینگونه باشد احتمال اینکه تحریمها بویژه تحریمهای مهمتر کاهش یابند یا لغو شوند اندک خواهد بود هرچند که اگر تصمیم به لغو تحریمهای بین الملی و یکجانبه هم اتخاذ شود فرایندی زمانبر خواهد بود؛ زیرا عبور از سد کنگره امریکا و شورای امنیت سازمان ملل ضروری است؛ مگر در مواردی که اهمیت کمتری دارند که اوباما می تواند دستور لغو آنها را صادرکند.
آنچه مسلم است این بار تیم دیپلماتیک متخصص و مجرب ایرانی با پشتوانه رای قریب 19 میلیونی مردم ایران به دکتر حسن روحانی و فضای مثبت ایجاد شده در داخل وصحنه بین الملل و چراغ سبزی که منجر به شکسته شدن تابوی مذکره با امریکا گردید، درنشست ژنو حضور خواهد یافت. همه اینها عوامل مثبت لازم برای انجام یک مذاکره دیپلماتیک است؛ اما کافی نیست. مولفه های قدرت به طور جبری انسان را وادار به واقع بینی می کند. برای نیل به منافع ملی نه خوش بین و نه بدبین بلکه باید واقع بین بود.
آنچه مسلم است مذاکرات هسته ای تحت تاثیر مولفه های قدرت و بده بستانهای طرفها درحوزه های مختلف داخلی و منطقه ای وبین المللی قرار خواهد گرفت. شناسایی دقیق این مولفه ها و نیازمندیهای متقابل می تواند تیم ایرانی را در رسیدن به منافع ملی حداکثری رهنمون گردد. آنچه نباید فراموش کرد این است که نباید این مذاکرات قطع گردد تا سبب تقویت افراط گری در داخل و خارج و وارد شدن آسیبهای بیشتر به ایران وایرانی در شرایط سخت گردد. امید است دولت اعتدال گرای دکتر روحانی بتواند با تدابیرعالمانه امید را دردل ایرانیان زنده نگهدارد و به مرور با برداشتن مشکلات پیش رو در همه عرصه ها موجبات تقویت کشور و عزت ملت ایران را فراهم نماید.