به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا و به نقل از مهر، محور روز جهانی فلسفه امسال «جوامع شمول گرا؛ سیاره پایدار» است. جوامع شمول گرا یعنی جوامعی که هویت های مختلف در کنار هم زندگی می کنند و هویت های متکثر را به رسمیت می شناسند و هویت خاصی را اصالت نمی دهند و هویت خاصی را حذف نمی کنند.
حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان عضو هیات علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیه در مورد اینکه فلسفه چگونه می تواند به تشکیل چنین جوامعی کمک کند گفت: بحث شمول گرایی درفلسفه یک تفسیر آن در شمول گرایی در بحث معرفت شناسی است که آیا هر معرفتی را می توانیم حقیقت بدانیم و مطابق با واقعیت قلمداد کنیم.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیه افزود: آیا حقیقت نسبی یا مطلق است؟ این بحث قابل قبول نیست که در حیطه حقیقت و صدق گزاره های علمی با واقع قائل به شمول گرایی و پلورالیزم و قرائت های مختلفی بشویم.
آیت الله محسن غرویان درادامه گفت: درباب گزاره های اخلاقی و گزاره های سیاسی اجتماعی و فرهنگی فلسفه بسیار می تواند به یحث شمول گرایی کمک کند و همچنین در بحث آموزه های نجات به کار رود اینکه نجات از آن چه کسانی است این هم یک بحثی است که فلسفه در حوزه اخلاق و فلسفه اخلاق می تواند به تبیین بحث شمول گرایی در کنار سایر مکاتب و دیدگاه ها کمک بکند.
وی افزود: زیرا فلسفه وقتی اضافه به رشته های علمی دیگری می شود تحت عنوان فلسفه های مضاف نامیده می شود و یکی از این فلسفه های مضاف هم فلسفه اخلاق است. فلسفه به چرایی ها و به مبانی و مبادی تصوریه و تصدیقیه علوم انسانی می پردازد و آنها را تبیین می کند این کمک به فلسفه در حوزه شمول گرایی در باب اخلاق یا معرفت گرایی و سایر رشته های علوم انسانی است.
این محقق و پژوهشگر مسایل دینی و فلسفی در مورد اینکه چه بسترهای فکری ای باعث می شوند تا هویتی خود را اصیل و درست بداند و سایر هویت ها را حذف کند هم اظهار داشت: اساس فلسفه بر منطق و استدلال و برهان استوار است فلسفه مبتنی بر تعقل و استفاده از روش برهانی است هویت ها هم وقتی اصیل و پایدار هستند که بر اساس برهان و یک اساس منطقی استواری مبتنی بشوند اگر هویتی در یک جامعه یا کشور بر اساس منطق قوی باشد آن پایه ای می ماند.
عضو هیات علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیه یادآورشد: اما اگر هویتی شکل بگیرد که پایه های فلسفی عمیق و محکمی نداشته باشد این بزودی حذف خواهد شد. بنابراین بقا و استمرار و یا عدم بقاء و زوال یک هویت یستگی به آن پایه های فلسفی و منطقی و تعقلی آن هویت دارد.