به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا و به نقل از عصر ایران، اگر کسی بدون آن که متن سوال و جواب را بداند، خبر عدم اقناع مجلس در خصوص پاسخ های وزیر را بشنود، قاعدتا چنین می گوید که لابد مساله مهمی در بین بوده که یک مجلس ، یک وزیر را احضار کرده و وقت و جلسه گذاشته و رای گیری کرده و خلاصه بعد از طی مراحل مختلف، یک سوم رای اعتماد داده شده را از او سلب کرده است.
اما آیا در عمل این گونه بوده است؟
سوال از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مختصرا دو بخش داشت:
« - چرا تک خوانی زنان را مجاز دانسته اید؟
- چرا وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته از توقیف روزنامه بهار متاسف است؟ »
لبّ پاسخ های وزیر نیز چنین بوده است:
« - ما به هیچ خانمی مجوز تک خوانی نداده ایم و آن عکسی هم که پخش کرده اند ، مربوط به خارج است. اگر کسی یک مجوز از ما دارد که چنین اجازه ای داده ایم ، ارائه کند.
من گفته ام در فتاوای علما نیز قید این است که تک خوانی و جمع خوانی هیچ فرقی ندارد. مهم این است که مفسده انگیز نباشد. البته برخی از رسانه ها تلاش کردند که قسمت دوم را حذف کرده و تنها بگویند که تک خوانی اشکالی ندارد. این در حالی است که آنچه مشهور است قید مفسده انگیز است.
- درباره روزنامه بهار ، وظیفه قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این بود که پرونده را به هیات نظارت بر مطبوعات ارسال کند که این کار را انجام داد و هیات نیز رای به توقیف بهار داد. بنده برای این موضوع اظهار تاسف کردم که نباید به سمت توقیف روزنامه ها رفت. چون راه های دیگری همچون تذکر شفاهی، کتبی و ارجاع به دادگاه و در نهایت توقیف و لغو پروانه وجود دارد. هنر این نیست که بلافاصله روزنامه ای را توقیف کنیم بلکه باید تا آنجایی که می توان موارد دیگر را اعمال کرد. »
حال ، هر گرایش سیاسی که دارید کنار بگذارید و تنها با وجدان و انصاف خود به سوال و جواب ها بنگرید.
عکسی پخش می کنند که زنی در حال تک خوانی است و می گویند وزارت ارشاد به او مجوز داده ولی کاشف به عمل می آید که عکس در خارج از کشور گرفته شده است.
از وزیر ارشاد درباره تک خوانی زنان سوال می کنند و او ، نظرات مراجع تقلید در این باره را بیان می کند.
بعد می گویند تو چرا از توقیف یک روزنامه ابراز تاسف کردی؟
واقعا انتظار داشتند وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بیاید و از این که در کشور یک روزنامه توقیف شده ، ابراز خوشحالی و مسرت کند؟ وظیفه قانونی وزیر این بوده که پرونده را به هیات نظارت بفرستد که فرستاد و اتفاقا نشریه هم توقیف شده است. وزیر هم در کنار عمل به این وظیفه قانونی ، نظر شخصی اش را گفته است که اتفاقا بسیار هم متین بوده است.
سوال اینجاست که مجلس باید عملکرد وزیر را با قانون تطابق دهد و در صورت عدم تطابق برخورد نماید یا این که به فکر افراد هم کار دارند؟ مگر در اینجا وزیر به وظیفه قانونی اش به طور کامل عمل نکرده است؟
واقع مطلب این است که جریانی در مجلس است که به بهانه نظارت ، رسما وارد فاز لجاجت شده است. این هایی که امروز به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گیر می دهند که چرا جمله ای مبنی بر اظهار تاسف از توقیف یک روزنامه گفتی؟ همان هایی هستند که در برابر هزاران جمله عجیب و غریب و بعضا دروغ های دولت قبلی، سکوت می کردند و در برابر اقدامات مخرب دولتمردان سابق صمٌ بکم بودند و حتی در تایید خرابکاری ها از یکدیگر سبقت می گرفتند! حالا همان ها ، آنقدر حس نظارت شان گل کرده که فکر می کنند باید به خاطر این که یک وزیر در کنار انجام وظیفه اش - که انجام هم داده - از توقیف یک روزنامه ابراز تأسف کرده ، باید به او کارت زرد بدهند و به استیضاح نزدیکش کنند!
به همین دلیل است که تا کنون که تنها چند ماه از عمر دولت گذشته، به سه وزیر به بهانه هایی یکی نازل تر از دیگری ، کارت زرد داده اند.
مجلسی ها بدانند که مردم دارند آنها را می بینند و می فهمند که چه خبر است ؛ این را هم متوجه باشند که ادامه این کارهای حقیرانه ، تنها به لوث شدن ابزار نظارتی مجلس می انجامد به طوری که اگر فردا ، به دلیلی موجه نیز از این ابزار استفاده کنند ، دیگر کارایی سابق را نخواهد داشت.
می گویند حفظ حرمت امامزاده با متولی آن است ؛ مجلسیان نیز حرمت خانه ملت را نگه دارند ؛ همین!