به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا و به نقل از مهر، سه دوره حضور در مجلس شورای اسلامی، ریاست سازمان مناطق آزاد تجاری و حضور در راس شهرداری تهران از جمله مسوولیت هایی است که مرتضی الویری تجربه کرده است و این روزها در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور دارد.
این فعال سیاسی اصلاح طلب، معتقد است که نگرش روحانی و دوستان ایشان که گرایش به اعتدال دارند به نحوی است که جمع وسیعی از اصلاح طلبان و اصولگرایان را در بر می گیرد اما این جمع دارای دو نقیصه است. اول اینکه فاقد دیدگاه مدون و مشخص در حوزه های سیاسی،اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هستند و دوم اینکه فاقد حزب یا احزاب فراگیری هستند که بتواند نیروهایشان را سامان دهند. اما در جریان های اصلاح طلبی چهارچوب های مدونی در حوزه های مختلف در طول سالیان پس از 76 مخصوصا توسط آقای خاتمی و یارانش تدوین شده و چندین حزب سیاسی اصلاح طلب برای بسیج مردم موجود است.
وی همچنین معتقد است که در سیاست داخلی، سرعت تغییرات کند بوده است. روحانی تمرکز خود را بر مسایل سیاست خارجی متمرکز کرد اما همین تغییرات جزئی مغتنم و مفید است. مردم هنوز به این دولت و آینده آن امید دارند و خدا نیاورد روزی را که این امیدها به هر دلیلی به ناامیدی بیانجامد.
مشروح مصاحبه خبرگزاری مهر با مرتضی الویری را که در مرکز تحقیقات استراتژیک انجام شد را در ادامه بخوانید:
حضور شما در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص جالب توجه است. در اینجا به چه کاری مشغول هستید؟
در مرکز کار اجرایی ندارم و کار من اینجا صرفا کار مشاورهای است. هرچند که عضو شورای برنامه و بودجه مرکز تحقیقات استراتژیک هستم. اما کار اصلی من همکاری مشاوره ای در مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
با تغییرات به وجود آمده در مرکز و ریاست آقای ولایتی، مرکز چه تغییراتی به نسبت زمان ریاست آقای روحانی کرده است؟
دکتر ولایتی حدود یک ماه است که آمده و هنوز زود است در مورد آثار تغییر مدیریت صحبت کرد. باید زمان بیشتری بگذرد.با توجه به اینکه دکتر ولایتی عضو مجمع تشخیص مصلحت است و در مدیریت های کلان حضور داشته؛ لذا میتوان امیدوار بود از همه نیروها با سلیقه های مختلف استفاده کند و مسیر مرکز تحقیقات به صورت فراجناحی جلو رود.
پس از انتخابات تغییراتی در فضای سیاسی به وجود آمد ارزیابی شما از جایگاه کنونی اصلاح طلبان چیست؟
اتفاقاتی که در 24 خرداد رخ داد برای ما غیر منتظره بود. تصور می کردیم محدودیت های زیاد موجب شود که نه تنها اصلاح طلبان، بلکه حتی افراد معتدل هم پیروز نشوند. اما چند اتفاق دست به دست هم داد و همه آن ها در انتخاب روحانی تاثیر خود را گذاشت. یکی از اتفاقات هماهنگی کامل هاشمی و خاتمی و تمرکز کردن روی یک کاندیدا بود. اشتباهات رقیب و ورود چند نفر در صحنه و همچنین عملکرد شورای نگهبان برای رد صلاحیت هاشمی توانست مردم را برای رای دادن به روحانی هوشیارتر کند. کناره گیری هوشمندانه عارف از صحنه رقابت انتخابات نیز عامل دیگر بود. بیان دو موضع صریح مقام معظم رهبری مبنی بر حق الناس دانستن رای مردم و کسانی که نظام را قبول ندارند اما کشورشان را دوست دارند رای بدهند، موجب شد که مجریان انتخابات دست از پا خطا نکنند و منتقدین هم پای صندوق بیایند.
همه اینها دست به دست هم داد و روحانی رییس جمهور شد. اما این ملاحظه را باید در نظر داشت که نه روحانی خود را اصلاح طلب می داند و نه اصلاح طلبان به روحانی به عنوان یک اصلاح طلب رای دادند. اصلاح طلبان دیدند در این شرایط روحانی بهترین گزینه است.اتفاقات رضایت بخشی پس از انتخابات روی داد؛ اگر چه آثار تصمیمات جدید در خیلی زمینه ها محسوس نیست ولی صاحب نظران اقتصادی می دانند اصلاحات اقتصادی زمان بسیار بیشتری می طلبد اما چرخش در نظام تصمیم گیری کاملا محسوس است و جلوی بسیاری از اشتباهات گذشته گرفته شده است. جایگاه اصلاح طلبان در شرایط فعلی این است که به میزانی که روحانی بخواهد به او کمک کنند و از آن مهمتر در فضای فراهم شده به فعالیت های قانونی احزاب خود و شکل دادن نهادهای مدنی بپردازند.
فضای امنیتی کاهش یافته ولی امکان برپایی راهپیمایی نیست
در دوره گذشته بسیاری از احزاب اصلاح طلب منفعل بودند در این دوره آیا شاهد پویایی این احزاب هستیم؟
در سیاست داخلی، سرعت تغییرات کند بوده است. روحانی تمرکز خود را بر مسایل سیاست خارجی متمرکز کرد اما همین تغییرات جزیی مغتنم و مفید است. یک موضوع که به طور محسوس دیده می شود «فضای امنیتی» است که دیگر در حوزه سیاست داخلی به صورت گذشته نیست. من فراموش نمی کنم شاید کمتر از یک سال قبل ما برای حضور در مجلس ختم دیگران نیز با ترس و لرز مواجه بودیم و اینکه آیا این مراسم برگزار می شود یا خیر؛ حتی برای برگزاری یک مراسم افطاری ساده هم با مشکل مواجه بودیم. اکنون احزاب اصلاح طلب توفیق پیدا کرده اند مجامع عمومی خود را برگزار کنند و به راحتی دور هم جمع می شوند. تا این جا قدم های موثری برداشته شده است. اما تنگناهای سیاست داخلی بیشتر از اینها است.
فضای امنیتی کاهش یافته ولی در هر حال فضای مناسبی برای برگزاری تجمعات بزرگ وجود ندارد. امکان راهپیمایی مستقل نیست. هنوز فعالیت مشارکت و مجاهدین انقلاب در هاله ای از ابهام است. این احزاب از فعالیت منع شدند و پاسخ روشنی هم به این ها داده نمی شود. انتظار این بود با این فضای جدید به وجود آمده، محیط آشتی جویانه ای به وجود آید که این گونه نشده است. می توان گفت در حوزه سیاست داخلی اتفاقات مورد نظر شکل نگرفته است. اما دوستان ما تحمل می کنند تا در قدم اول مشکلات بین المللی و اقتصادی حل شود هر چند که حل مشکلات سیاسی و اجتماعی داخلی میتواند به حل هرچه بهتر مشکلات اقتصادی و بین المللی کمک کند.
آستانه تحمل مردم برای تامین مطالباتشان از روحانی تا کجا خواهد بود. آیا پس از حل مشکلات اقتصادی و بین المللی دولت سعی در حل مشکلات داخلی خواهد داشت؟
مطالبات اقتصادی مردم و حل مسایل بین المللی در دست دولت است. البته در حوزه های بین المللی تدابیر رهبری نقش کلیدی دارد که خوشبختانه ایشان با موضع محکمی که در حمایت از تیم دیپلماسی داشتند راه را باز کردند. اما مسایل زندانیان سیاسی جز اختیارات رییس جمهور نیست. اگر چه رییس جمهور سوگند خورده پاسدار قانون اساسی باشد. لذا این را مردم توجه دارند که برخی از تمام مطالبات را از رییس جمهور درخواست کنند. برخی مسایل مانند ممنوعیت ماهواره به مجلس مربوط می شود که حدود ٢٠ سال قبل استفاده از شبکه های ماهواره ای را ممنوع کرد. من در همان زمان در مصاحبه ای گفتم که چنین مصوبه ای قابل اجرا نیست. حتی برای بیان عامیانه حرفم از یک ضرب المثل دماوندی استفاده کردم که فلانی نردبان را برداشته تا کلاغ نرود گردوهایش را از سر پشت بام بردارد!
با توجه به تکنولوژی های موجود هرگز امکان جلوگیری از ماهواره نیست (ولو اینکه این منع را منطقی بدانیم). پس این مصوبه نیاز به بازنگری دارد. اما حداقل در این مسئله جای تردید نیست که پارازیت اندازی بر روی ماهوارهها جزء وظایف حاکمیت نیست بلکه بر عکس به دلیل شبهه زیان بر سلامتی انسانها منع قانونی دارد و دولت میتواند در این مساله ورود کند. برگزاری کنسرت توسط چهره های درخشانی مانند شجریان ( حالا بگذریم که حتی پخش ربنای او هم از مردم دریغ شد)میتواند به بهبود فضا کمک کند. من فکر می کنم در حوزه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی دولت می تواند کارهای خوبی انجام دهد که جزء مطالبات به حق مردم است و بر عکس مطالبات اقتصادی زمانبر نیست و زود کام مردم را شیرین می کند.مردم هنوز به این دولت و آینده اش امید دارند. خدا نیاورد روزی را که این امیدها به هر دلیلی به ناامیدی بیانجامد.
فقط در ویکیپدیا عضو حزب کارگزاران هستم!
وضعیت حزب کارگزاران در دوره جدید به چه صورتی پیش می رود آیا قصد بازنگری در درون خود را ندارند؟
من را در ویکی پدیا به عنوان عضو کارگزاران معرفی کرده اند. من عضو کارگزاران نیستم اما آنها را جز خدمتگزاران صادق نظام می دانم. اطلاعات جزیی را باید از خودشان بپرسید. من هیچ وقت عضو کارگزاران نبودم اما دیدگاهم در زمینه مسایل اقتصادی به کارگزاران نزدیک بود و هست. لذا این تصور می شد و می شود که من عضو کارگزاران هستم. امیدوارم در فضای جدید بتوانند به بازسازی خود بپردازند.
در انتخابات مجلس آینده رقیب اصلاح طلبان، اصولگرایان هستند یا طرفداران دولت؟ ممکن است شاهد شکل گیری ائتلاف میان اصلاح طلبان و اعتدالگرایان باشیم؟
ماههای زیادی به انتخابات مجلس مانده است ومعادلات زیادی تا آن موقع شکل می گیرد و بنابراین پیش بینی مشکل است . نگرش روحانی و دوستان آقای روحانی که گرایش به اعتدال دارند به نحوی است که جمع وسیعی از اصلاح طلبان و اصولگرایان را در بر می گیرد اما این جمع دارای دو نقیصه است.
روحانی اگر مطالبات اصلاحطلبان را محقق کند با وی ائتلاف میکنیم
اول اینکه فاقد دیدگاه مدون و مشخص در حوزه های سیاسی،اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی هستند. دوم اینکه فاقد حزب یا احزاب فراگیری هستند که بتواند نیروهای آنان را سامان دهد. اما درجریان های اصلاح طلبی چهارچوب های مدونی در حوزه های مختلف در طول سالیان پس از 76 مخصوصا توسط آقای خاتمی و یارانش تدوین شده و چندین حزب سیاسی اصلاح طلب برای بسیج مردم موجود است. دغدغه جدی و بحث اساسی که در جریان اصلاح طلبی وجود دارد این است که مکانیزمی را تعبیه کنند که بتوانند در شرایط مختلف با نامزدهای واحد به میدان آیند تا شانس پیروزی خود را بیشتر کنند. این کار دارد انجام می شود و مشورت هایی صورت می گیرد تا مکانیزمی را تهیه کنند که از تک روی ها جلوگیری کنند و همچنین بتوانند یک خرد جمعی را برای تصمیم گیری های کلان شکل دهند که نگرانی تکثر و تنوع تصمیمات نباشند. بدون تردید هم پوشانی فراوانی بین اصلاح طلبان و جریان اعتدال وجود دارد و اگر دولت روحانی بتواند مطالبات مورد تاکید اصلاح طلبان را محقق کند طبیعتا این هم پوشانی بیشتر خواهد شد و ممکن است به ائتلاف در انتخابات بیانجامد.
اصلاحطلبان برخلاف اصولگرایان اختلافی با هم ندارند
باهنر در یک نشست خبری اعلام کرده که اصلاح طلبان با هم اختلافات جدی دارند و ما به دنبال رقیب تو سری خور نیستیم وبهتر است هم اصولگرایان و هم اصلاح طلبان نیز اختلافات خود را کنار بگذارند، تا چه میزان این تحلیل را مبتنی بر واقعیت میدانید؟
انتخابات اخیر نشان می دهد که این تحلیل درستی نیست. اصلاح طلبان نه تنها در انتخابات ریاست جمهوری به وحدت رسیدند بلکه توانستند برخی از اصولگرایان را با خود همراه کنند. در حالی که جریان اصولگرا با تعدد کاندیداها روبرو بودند و حتی نامزدهائی که قرار بود به نفع هم کنار بروند این کار را نکردند. جریان اصولگرایی پس از انتخابات 24 خرداد نیز دچار تشتت است و در مورد مسایل مهم کشور از جمله تعامل با دولت موضع گیری متفاوت از خود نشان می دهد.
چقدر نقش افراطیون اصلاح طلب و اصولگرا را در به وجود آمدن فضای امنیتی موثر می دانید؟
جریان های تندرو نظرات خود را اصل و پایه قرار می دهند و تصور می کنند بقیه نظرات باطل بوده و باید کاملا حذف شوند. خودمطقبینی و تمامت خواهی نگرشی است که چه ناحیه اصلاح طلبان و چه اصولگرایان مردود است.
به اعتقاد من زمانی به یک کشور توسعه یافته می رسیم که هیچکس در بیرون چتر نظام نباشد و ما بتوانیم همه سلیقه ها را داشته باشیم. به عبارت دیگر به یک تکثر برسیم که همه حضور داشته باشند. تا زمان رسیدن به آن مرحله حاکمیت باید کلیه سلیقه ها را تحمل کند و فضای امنیتی توجیه ندارد. بار ها شنیده ایم که علی(ع) حتی خوارج را که به او دشنام می دادند تحمل کرد و تا زمانی که دست به اسلحه نبردند با آنها برخورد نکرد. ایجاد فضای امنیتی حتی به بهانه مقابله با افراطیون توجیه ندارد.
جایگاه اصلاح طلبان در این دولت کجاست؟
بهترین جایگاهی که اصلاح طلبان می توانند داشته باشند اینست که از فضای موجود برای شکل دادن نهادهای مدنی نظیر اتحادیه ها و NGO ها و احزاب سیاسی استفاده کنند. این اولویت اول است، در درجه بعد کمک کردن به دولت با حضور در هیات دولت و مدیریت های اجرائی است.
در فضای کنونی جریان اصلاح طلب بیشتر از فضاها بهره برده است یا جریان اصولگرا؟
اصولگراها قبلا از فضاها برخوردار بودند. اصولگرایان جریانی هستند که شورای نگهبان همواره حمایتش کرده و به راحتی فضای انتخابات را برای آنها فراهم کرده و دستشان در محاکم قضائی باز بوده و هر وقت اراده می کردند می توانستند راهپیمایی و تجمع و تحزب مورد سلیقه خودشان را داشته باشند. آنها چیز جدیدی به دست نیاوردند و همان امکانات و قدرت مانورهای گذشته را که بسیار بیشتر از اصلاح طلبان بود باز هم خواهند داشت. الان جریانی که توانسته نفسی بکشد اصلاح طلبان هستند که از یک فضای بسته و دشوار بیرون آمده اند و حضور کمرنگی در عرصه مسوولیت ها پیدا کرده اند.
هنوز بدنه حاکمیت و دستگاهها دست اصولگرایان است
البته اصولگرایان این ادعا را قبول ندارند و معتقدند الان مسوولیتها در اختیار اصلاح طلبان است؟
من چنین نگرشی ندارم. بدنه حاکمیت چه در دولت و سایر قوا در دست اصولگرایان است. قوه قضائیه دست اصولگرایان هست. قوه مقننه دست اصولگراهاست. شورای نگهبان دست اصولگراهاست. صدا و سیما دست اصولگراهاست. دولت هم ترکیبش تغییرات جزئی داشته و در انتخاب استانداران هم که ترکیبی از دو گروه است.
حاکمیت و مردم اقبالی به احزاب ندارند / دموکراسی بدون احزاب پلوی بدون برنج است
توصیه ای به احزاب اصلاح طلب و یا دولت دارید؟
تصور می کنم اکنون بهار احزاب برای بازنگری تشکل ها و تثبیت جایگاه خودشان است. احزاب باید از این موقعیت به دست آمده بهترین استفاده را برای بازسازی خود بکنند چرا که جایگاه احزاب ضعیف است و حاکمیت اقبال خوبی به احزاب ندارند و مردم نیزسابقه خوبی از احزاب در ذهنشان ندارند. نمی توانید نظام مردم سالار داشته باشید بدون این که احزاب در فرآیند کار باشند. دموکراسی بدون احزاب پلوی بدون برنج است. احزاب می توانند روی افکار مردم تاثیرگذار باشند و جلوی حرکت های پوپولیستی را بگیرند. ما باید تثبیت جایگاه احزاب در نظام را جدی بگیریم. الان بهترین موقعیت است برای نهادینه کردن نهادهای مدنی و احزاب است و بدانیم تنها راه نهادینه کردن مردم سالاری، نهادینه کردن احزاب است. انتخابات مجلس یکی از عرصه ها برای مشاهده نقش احزاب است و طبعاً احزاب اصلاح طلب از این موضوع مهم غافل نیستند.