به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا، مراسم «سالکان حکمت و فکرت» با حضور اساتید فلسفه برای بزرگداشت دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه تهران و چهره ماندگار فلسفه و دکتر غلامرضا اعوانی استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه شهید بهشتی و چهره ماندگار فلسفه عصر روز گذشته، 18 اسفندماه برگزار شد.
در این مراسم که در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد، جمعی از اساتید حکمت و فلسفه سخن گفتند. در پایان این مراسم از دو جلد کتاب «سالک حکمت» ارج نامه دکتر غلامرضا اعوانی و «سالک فکرت» ارج نامه دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی با حضور اساتید رونمایی شد.
خلاصه سخنان مطرح شده در این مراسم را در زیر و به نقل از خبرآنلاین می خوانید.
دکتر رضا داوری اردکانی، رییس فرهنگستان علوم
*نباید به سخن لغوگویان توجهی کنیم. البته سخن نقدگویان را باید شنید اما کسی که تهمت میزند و ناسزا میگوید و برچسب میزند، حسابش جداست. مگر عیب است کسی منتسب به ملاصدرا یا کانت یا فیلسوفان دیگر باشد؟
* مشکل فلسفه در زمان ما سیاست است، البته منظورم این نیست که از سیاست بپرهیزیم اما سوال آن است که آیا می توان فلسفه را تابع سیاست کنیم؟ همین که ما اینجا هستیم و می گوییم سیاست تابع فلسفه است جای تامل دارد، اما امروز کار جهان سیاست شده و سیاست همه کاره است و در همه جا از تولد تا مرگ نفوذ دارد.
* دکتر دینانی و دکتر اعوانی مثل همه اهالی فلسفه یک هنر دارند یعنی نه اینکه سیاسی نباشند اما سیاست را بر کارشان دخالت نداده اند به عبارت دیگر به بی پروایی سیاست همواره به کار فلسفه پرداخته اند در حالی که من چنین نبودم. پرداختن به کم سودترین چیزی که در جهان است یعنی فلسفه و در عین حال بنیادی ترین که اگر نبود امور بی بنیاد می شد امر شریفی است و من شهادت می دهم که 40 سال است این دو را می شناسم و جز فلسفه به چیز دیگری نپرداخته اند.
* فردید هنر بزرگی داشت و هنر وی این بود که روز و شب کتاب می خواند، اگر با فکر و اخلاقش مخالفید با آن زندگی نکنید چرا که فلسفه مقام بحث و ایراد است و نه اینکه مقام دشمنی. مشکل فلسفه در این است که در آن باید وابستگی داشت، جمع میان پلورانس و وابستگی در فلسفه مشکل است اما با این وصف چنانچه دکتر اعوانی افلاطونی است اما برای ارسطو نیز احترام قائل است و یا اینکه زمانه ما فلسفه را دوست ندارد اما همین زمانه به فلسفه احترام گذاشته و دکتر دینانی و اعوانی را مورد تقدیر قرار می دهد.
آیتالله محقق داماد، استاد حوزه و دانشگاه
* یکی از مهمترین ویژگیهای این دو استاد داشتن صفا و اهل علم و فکر بودن است. این شهادت، شهادت نیم قرن آشنایی با این اساتید است که در این مدت بیصفایی از ایشان ندیدیم و خداوند موقعیتهای زیادی به آنها داده و بهترین استادها را نصیبشان کرده است.
* استاد دینانی کسی است که همواره انس با قرآن دارد. او در هر سخن فلسفی خود بعید است از آیات قرآن استفاده نکند. او حکمت، علم، تخصص و دانش را با تواضع جمع کرد و مظهر تواضع است که یک ذره غرور و تکبر در او ندیدم.
* استاد اعوانی نیز شخصیتی با صفا و اهل دانش و بینش است که در ایران همانند او کسی سراغ ندارم که آشنا به اصطلاحات اسلامی به چند زبان باشد.
سیدعباس صالحی، معاون فرهنگی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
* استاد دینانی طلسم تدریس علنی فلسفه را در مشهد شکستند، جایی که سالها جریان ضدعقلگرای خراسان بر آنجا هیمنه داشت و کسی جرات درس فلسفه گفتن نداشت.
* استاد دینانی در سال 58 درس علنی فلسفه را در خراسان پایهگذاری کرد و یکی از ویژگیهای او بیان فلسفه به زبان روان و آسان بود که تلاش نداشت فلسفه را لایهپیچی و رموزپیچی کند.
* سال 58 بود که توفیق یافتم و خدمت دکتر دینانی رسیدم. او عاشق بحث بود و هرگز عصبانی نمیشد گفتوگو را صبور و کاملا روان ادامه میداد تا اندازهای که بدون تکلف به شاگردان نوجواناش پاسخ میداد و آنقدر به سوالات کودکانه آنان ارج مینهاد که در حقیقت قلب تفکر را با این نگرش در حرکت فلسفی میکاشت.
* استاد اعوانی نیز آشنا به چند زبان زنده دنیاست که آنها را به خوبی میداند و استاد اعوانی ترکیبی از چند ویژگی مختلف است و او استاد و نگهبان فلسفه اسلامی در محیطهای بینالمللی و افتخاری برای فلسفه اسلامی است.
دکتر عبدالحسین خسروپناه، رییس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران
* بارها شنیدهایم فلسفه و حکمت مادر علوم است و معنای این جمله آن است که همه علوم به فلسفه و حکمت نیازمندند و اگر این نیازمندی را بپذیریم گزارهای دیگر را باید پذیرفت و آن اینکه همه عالمان و دانشمندان به فیلسوفان و حکیمان نیز نیازمندند.
* برگزاری این نکوداشت که برای دو حکیم بزرگ دکتر دینانی و دکتر اعوانی بوده در واقع برای قدردانی از حکمت و فلسفه است تا بتوان از این طریق خدمتی به علم داشت.
*دکتر دینانی و دکتر اعوانی تاکنون کارهای بزرگی را انجام دادهاند از جمله اینکه در زمینه ترجمه آثار فیلسوفان گذشته به زبان امروزی تلاش زیادی کردهاند تا بتوانند اندیشه و حکمت و فلسفه فیلسوفان و حکمایی همچون خواجه نصیر، ملاصدرا، سهروردی و ابن سینا را به زبان امروزی تبدیل کنند و اقدام مهمتر آنکه بتوانند با اندیشه آنان سوالات فلسفی جدید را پاسخ دهند.
* آنها حتی توانستهاند بر مردم عامه نیز تأثیراتی گذاشته باشند. یک فیلسوف، زمانی فیلسوفی است که حتی بر کودکان زمان خود نیز بتواند تأثیر بگذارد.
دکتر کریم مجتهدی، استاد فلسفه و چهره ماندگار فلسفه
* در جامعه امروزی ما گفته میشود که حرف مهم نیست؛ عمل مهم است و حرف بدون عمل به درد نمیخورد. این گفته اعتبار دارد اما آیا به این فکر کردهایم عملی که فکر در آن نباشد، چقدر خطرناک است؟ تمام عظمت یونانیها این بود که نظر را فهمیدند و تمام نبوغ فلسفه یونان در همین است که بیتامل و بدون نظر صحبت نکن و شعار هر فیلسوفی باید این باشد.
* بدون فلسفه، علم معنی خود را از دست میدهد. هر علمی و عملی که پشتوانه فکری نداشته باشد، به درد نخواهند خورد و بدترین نوع غربزدگی، این است که مانع از تفکر شوند و هر چیزی که مانع از تفکر شود منفی است.
* دکتر دینانی و دکتر اعوانی از اساتید به نام و ماندگار فلسفه و حکمت هستند. امید دارم این دو استاد با همان شهامت و درستکاری به کار فلسفه ادامه دهند زیرا موفقیت یک فیلسوف در نهایت موفقیت جامعه است و جامعه با وجود فیلسوف بیدار میشود.
دکتر شهرام پازوکی، عضو هیات علمی موسسه حکمت و فلسفه ایران
* هر دو استاد در عقاید خویش بسیار راسخ هستند اما با کمال سعه صدر حرفهای منتقدان و مخالفان را گوش میکنند و کتابهای سایر مکاتب و اندیشهها را مطالعه میکنند و این نشانه سعه صدر آنان است.
* مقابله با جریان سنتزدایی از تفکر اسلامی که جریان خطرناکی است، از سوی این دو استاد پیگیری میشود. سنتزدایی در تفکر اسلامی به صورت ایدئولوژیک کردن اسلام است و اسلام ایدئولوژیک یکی از خطرناکترین جریانهای سنتزدایی از تفکر اسلامی است.
* دومین نوع تفکر که میتواند به عنوان آسیب مطرح باشد، اسلام فقهمدار است بنابراین اینکه بگوییم تنها فقه است یا در اسلام فقه نیست، حرف بیربطی است. سومین نوع تفکر، نواندیشی اسلامی است که برخی روشنفکران ما میگویند حکمت و فلسفه مانع پیشرفت شده است اما باید گفت آنها یا حکمت و فلسفه را نمیشناسند یا نمیدانند پیشرفت چیست.
* اگر شخصیتهای همچون دینانی، اعوانی، داوری و... نباشند و بخواهیم هر کدام را با یک برچسب از دایره تفکر اسلامی بیرون کنیم، پس چه باقی خواهد ماند و آن وقت ما میخواهیم از چه دفاع کنیم؟