به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا، دومین پیشهمایش بزرگداشت آقا علی مدرس زنوزی (حکیم طهران) امروز اول اردیبهشت با حضور علامحسین ابراهیمی دینانی، حجتالاسلام حسن معلمی، سیدهزهرا مصطفوی، حجتالاسلام امام، منوچهر صدوقی سها و دیگر استادان و پژوهشگران در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران برگزار شد.
ابراهیمی دینانی در این مراسم با بیان اینکه آقا علی مدرس زنوزی حکیمی است که تا امروز مهجور مانده، افزود: کتابفروشیهای ما پر است از آثار فیلسوفان غربی که به هر شکلی ترجمه شده و در اختیار مردم قرار گرفته است، اما کمتر کتابی از حکیم طهران را در کتابفروشیهای همین شهر میبینیم. این در حالی است که من به تحقیق میگویم پس از صدرالمتالهین حکیمی نظیر آقا علی مدرس ظهور نکرده است. حکیمی به دقت، بلندنظری و با اندیشه موشکاف مانند او در طول این سالهای پس از ملاصدرا نداشتیم، چه در غرب چه در شرق.
وی گفت باعث تاسف است که آثار این حکیم خوانده نشده و نمیشود، او کم نوشته ولی همان مقدار کم را عمیق نوشته است.
ابراهیمی دینانی به طرح 2 مساله مهم در فلسفه اسلامی توسط حکیم طهران اشاره کرد و گفت: من دو کتاب درباره 2 مسالهای که او طرح کرده نوشتم و اعتقاد دارم آقا علی نتوانسته این دو مساله را حل کند ولی لااقل درگیر آنها بوده و این بسیار ارزشمند است. هیچ کس در طول تاریخ اندیشه به اندازه آقا علی به این دو مساله توجه نداشته است. این دو مساله یکی مربوط به اصول اعتقادی ما است و از این جهت بسیار حساس و مهم است و باید حل شود، دیگری مسالهای فلسفی و تخصصی است که اگر حل هم نشود به کسی برنمیخورد. یکی مساله وجود رابط و دیگری مساله معاد است.
استاد بازنشته دانشگاه تهران درباره مساله معاد گفت: معاد از اصول دین همه ادیان الهی است ولی همه به آن یکسان نگاه نمیکنند. در توحید چندان اختلاف نظر وجود ندارد ولی در خصوص مساله معاد اختلاف نظرها زیاد است. ابن سینا میگفت اثبات عقلانی معاد جسمانی غیرممکن است ولی همه فلسفه ملاصدرا در خدمت اثبات معاد جسمانی است و راه حل ویژه خود را هم ارائه میدهد.
وی ادامه داد: البته بسیاری از علما و حکما و مراجع ما نظر ملاصدرا را نپذیرفتهاند و همین امروز هم بسیاری نمیپذیرند؛ اما امام راحل(ره) که تفکر صدرایی داشتند پذیرفته بودند.
دینانی درباره دیگاه حکیم طهران درباره معاد جسمانی گفت: همه معاد را بازگشت روح به بدن تعریف کردهاند ولی آقا علی مدرس میگوید روح به بدن برنمیگردد بلکه بدن به سمت روح میرود و با آن متصل میشود. زیرا مراجعت بالفعل به بالقوه محال است و روح که بالفعل است دوباره نمیآید به سمت بدن بلکه بدن خود را به آن میرساند.
چهره ماندگار فلسفه اسلامی سپس درباره مسوله دوم «وجود رابط» در فلسفه اسلامی گفت: ظاهرا همه میدانند که ارتباط و رابطه چه معنایی دارد ولی وقتی از ماهیت آن بپرسیم کسی نمیداند واقعا رابطه و ارتباط چیست؟ برای پاسخ به این پرسش دو راه وجود دارد، عدهای گفتهاند رابطه در ذهن وجود دارد و امری ذهنی است، اگر این را بپذیریم مجبوریم بگوییم همه ارتباطها و چیزهای مرتبط در عالم خارج ساخته ذهن ما است که این پذیرفته شده نیست.
وی افزود: راه دوم این است که بگوییم رابطه امری بیرونی و خارجی است، در این صورت این اشکال پیش میآید که اگر رابطه الف و ب در بیرون باشد، خود یک چیز است که میتوان آن را با ج مشخص کرد، حالا اگر کسی بپرسد رابطه ج با دیگر چیزها چیست با باید رابطه دیگری را پذیرفت یعنی رابطه د. باز میتوان پرسید د که یک وجود خارجی است چه ارتباطی با دیگر چیزها دارد و باز رابطه ه پدید میآید و همینطور روابط بیشتر و بیشتر و منجر به تسلسل میشود و میدانیم که تسلسل باطل است.
استاد دانشگاه طهران یادآور شد: بنابراین برخلاف آنچه تصور میکنیم که بحث رابطه ساده و قابل درک است اصلا اینطور نیست و ما نمیتوانیم ماهیت رابطه را مشخص کنیم. زیرا اگر ربط، ماهیت پیدا کند وجود مستقلی میشود که مشکل ما را بیشتر میکند. اگر هم برای آن ماهیت قائل نشویم پس باید وجود باشد که وجود هم به مستقل و رابط تقسیم میشود.
ابراهیمی دینانی با تاکید بر اینکه مساله رابطه یکی از دغدغههای آقا علی مدرس زنوزی بوده، افزود: شاید تا کنون هیچ کس مانند او این مساله را که ظاهرا ساده است، جدی نگرفته است. این مساله دغدغه کانت، فیلسوف آلمانی هم بوده که بسیار فیلسوف بزرگی است – البته من با او موافق نیستم ولی این مخالفت من چیزی از بزرگی او کم نمیکند- کانت میگوید وجود محمولی نیست و محمول یک موضوع قرار نمیگیرد. به عبارت دیگر ما نمیتوانیم وجود را در یک گزاره محمول قرار دهیم. این مسالهای است که حکمای ما زمانی که هنوز کانت متولد هم نشده بود به آن اندیشیده بودند و به نتایج مهمی هم رسیده بودند ولی ما معمولا به اندیشههای حکمای خودمان توجه نداریم و فکر میکنیم این حرف کانت جدید است.
این مورخ حکمت اسلامی با اشاره به پاسخ علامه طباطبایی درباره وجود رابط، اظهار کرد: علامه میگوید رابطه وجود فیغیره است یعنی در غیر وجود دارد. سوال این است که آیا این در غیر بود مانند ظرف و مظروف است؟ اساسا در غیر بودن چگونه است؟ ما برای این پرسشها نه در بدایه الحکمه مطلبی مییابیم و نه در نهایه الحکمه علامه طباطبایی. حتی پاسخ این سوال در اسفار ملاصدرا هم وجود ندارد. لذا مساله رابط مانند همان مساله معاد هنوز در فلسفه حل نشده است.
دینانی گفت: من هم نمیتوان این مسایل را حل کنم، فقط میخواهم بگویم که بعد از ملاصدرا هنوز حکیمی نداشتهایم که به این دقت و عمق به چنین مسایلی در فلسفه چه در غرب و چه در شرق پرداخته باشد، مگر آقا علی مدرس زنوزی. حتی هوسرل و هایدگر که در پدیدارشناسی به مسایلی از این دست توجه داشتهاند حرفهایشان به عمق و ژرفای نظرات آقا علی مدرس نمیرسد.
به گفته ایراهیمی دینانی زنوزی فیلسوفی تمام عیار و حکیمی بزرگ بود و من توصیه میکنم کتاب های منتشر نشده این حکیم را منتشر کنید و در دانشگاه ها درس بدهید. ما تنها وقتی میتوانیم در برابر تهاجم فرهنگی غرب بایستیم که امثال زنوزیها را علم کنیم. اگر زنوزی و ملاصدرا و سهرودی و دیگر حکما را معرفی کرده و به جهان بشناسانیم، هوسرل ها و هایدگرها و فرگهها را سر جایشان مینشینند.
وی گفت: تهاجم فرهنگی را نمیتوان با موعظه و نصیحت از میان برداشت، همچنین نمیتوان با زور در مقابل تهاجم فرهنگی ایستادگی کرد، با تهاجم فرهنگی، باید با فرهنگ و اندیشه مقابله کرد، نه مانند ملاعمرها و بنلادنها.
ابراهیمی دینانی تاکید کرد راه مقابله با تهاجم فرهنگی معرفی و پرداختن به زنوزی و ملاصدرا و ابنسینا و دیگر حکمای اسلامی است. با این معرفی دیگر غربیها نمیتوانند ما را به عقبماندگی متهم کنند. زیرا آنها هم متوجه میشوند که عمق حرفهای زنوزی و دیگر حکمای اسلامی بسیار بیشتر از حکمای خودشان است.