گروه راهبرد خبرگزاری دانا- دور جدید مذاکرات ایران با گروه 1+5 روز 23 اردیبهشت در حالی انجام خواهد شد که تخاصم عمیقی بین روسیه و آمریکا، 2 کشور از 6 کشور حاضر در مذاکرات، ایجاد شده است. این تخاصم و تقابل از بحران اوکراین نشات گرفته است و در عین حال آلمان، فرانسه و انگلستان هم با آمریکا همصدا هستند و تنها، چین رویکردی منفعلانه در مورد اوکراین دارد. نقش «بحران اوکراین» در سریال «مذاکرات هسته ای ایران» چیست؟ برای بررسی این نقش آفرینی چند سکانس از این سریال را از نظر می گذرانیم:
سکانس اول
بامداد 3 آذر 92 توافقی در ژنو، بین ایران و 6 قدرت جهانی رخ داد که قطعا می توان توافق ژنو را بزرگترین رفتار دیپلماتیک ایران بعد از پذیرش قطعنامه 598 بود. در مورد توافق برای «اقدام مشترک» مخالفانی در ایران، آمریکا و تلاویو پیدا شد که درباره خاستگاه و جنس این مخالفت ها بحث های بسیاری شده است. یکی از مخالفت های اخیر گردهمایی «دلواپسان» توافق بود که در محمدجواد ظریف، بدون دلواپسی و «دلارام» گفت: ما «دلاوریم» نه «دلواپس.»!
بعد از توافق ژنو شاید خیلی ها – از آمریکایی ها، روس ها و ایرانی ها- ابراز امیدواری کردند که شاید ظرف 6 ماه و شاید زودتر به توافق جامع دست یابیم. شاید همه چیز خوب پیش می رفت که یک «مجهول» وارد «معادله» مذاکرات هسته ای ایران با گروه 1+5 شد: بحران اوکراین.
سکانس دوم
18 فوریه 2014 ، (سه شنبه 29 بهمن 92)، یعنی 2 ماه و 26 روز بعد از توافق ژنو، جمعیتی بالغ بر 20 هزار نفر در کی یف تجمع کردند تا به سیاست های ایوان یانوکوویچ رییس جمهور اوکراین اعتراض کنند. البته ناآرامیهای اوکراین از نوامبر ۲۰۱۳ و زمانی آغاز شد که یانوکوویچ روس گرا، از امضای یک قرارداد تجاری با اتحادیه اروپا سر باز زد و روابط خود را با کشور روسیه نزدیکتر کرد.
دقیقا 3 ماه از توافق ژنو (۲۲ فوریه ۲۰۱۴) گذشته بود که معترضان کاخ ریاست جمهوری اوکراین را اشغال کردند و پارلمان این کشور به برکناری یانوکوویچ و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در ۲۵ مه ۲۰۱۴ رای داد.
همچنین پارلمان اوکراین دستور آزادی یولیا تیموشنکو نخست وزیر سابق این کشور را که به اتهام سو استفاده از قدرت محاکمه و به 7 سال زندان محکوم شده بود را نیز صادر کرد.
در نهایت انقلاب اوکراین منجر به وقوع بحران «شبه جزیره کریمه» شد و این بحران به اعتقاد برخی از تحلیلگران به بزرگترین بحران بین روسیه و غرب پس از جنگ سرد تبدیل شد.
به دنبال این بحران در ۱۶ مارس ۲۰۱۴ یک همهپرسی از مردم کریمه برای پیوستن به روسیه برگزار شد که ۸۱ درصد واجدان شرایط در این انتخابات شرکت کرده و ۹۶.۷۷ درصد به جدایی این شبه جزیره از اوکراین و الحاقش به روسیه رای مثبت دادند.
سکانس سوم
«روسیه تحریم شد» این تیتری بود که بعد از الحاق کریمه به روسیه روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت. کاخ سفید و اتحادیه اروپا در اقدامی مشابه در پاسخ به پیوستن کریمه به روسیه، شماری از مقامات روس را تحریم کردند. یک سوال اساسی در ذهن ها شکل گرفت: چرا کریمه برای غرب و روسیه اینقدر مهم است؟
تردیدی نیست که سایه جنگ سرد در دوران شوروی سابق و رقابت شرق و غرب بر بحران کریمه سایه انداخته است. نبرد کلاسیک سوسیالیسم با لیبرالیسم این بار در چهره اوکراین نمود یافت تا جایی که زیبیگنیو برژینسکی، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا و نویسنده کتاب «دیدگاه استراتژیک: آمریکا و بحران قدرت جهانی» ضمن انتقاد از اوباما به دلیل عدم اطلاع رسانی وی درباره بحران، معتقد است: درحالیکه برای مذاکره با روسیه تلاش میکنیم، باید برای کمک به اوکراین برای دفاع از خودش نیز حاضر باشیم. مردم اوکراین تنها در صورتی که از کمک غرب مطمئن باشند تن به مبارزه خواهند داد. آنها بهویژه به تسلیحات دفاع شهری نیاز دارند. آنها نمیتوانند روسیه را در میادین جنگی خارج از شهر شکست دهند. آنها فقط میتوانند با مقاومت درازمدت شهری روسیه را شکست دهند. با چنین مبارزهای هزینههای اقتصادی جنگ برای روسیه بهشدت افزایش خواهد یافت و از نظر سیاسی جنگیدن دیگر بیهوده و بینتیجه خواهد بود. البته برای دفاع از یک شهر به تسلیحات ضدتانک دستی، راکتهای دستی و سازمانهایی ویژه نیاز خواهد بود.
برژینسکی، اوباما را ملامت و تحریک می کند که با ارسال سلاح به غرب گرایان اوکراین، یک «جنگ پنهان شارژ شونده» و یا به عبارتی «نیابتی» در اوکراین به راه اندازد. این نشان می دهد که غرب و شرق نمی خواهند از «حوزه نفوذ» خود در اوکراین بکاهند.
بررسی رویکرد روسیه در قبال ایالات متحده از سال 2000 تاکنون نشان می دهد که روسیه بعد از بوریس یلتسین و روی کار آمدن ولادیمیر پوتین، کم کم روند همراهی با غرب را به کناری نهاده و به تقابل با آن دست زده است. این تقابل در ماجرای «بشار اسد» و حمایت تمام قد روسیه از سوریه، آشکار شد و در بحران اوکراین به اوج رسید و همچنان ادامه دارد.
سکانس چهارم
دور بعدی مذاکرات تهران با گروه 1+5 بر سر مساله هسته ای ایران قرار است روز 13 مه (23 اردیبهشت) در وین آغاز شود. اما برخی معتقدند که اختلافات عمیق ایالات متحده آمریکا و اروپا با روسیه ناشی از بحران اوکراین بر مذاکرات هسته ای ایران تاثیر منفی خواهد گذاشت. اما فرکانس های موجود در فضای سیاست بین الملل، خلاف این موضوع را ثابت می کند. توجه به 4 نکته اساسی، برهان این مدعا می تواند باشد:
1- شرکت نکردن ایران در جلسه مجمع عمومی سازمان ملل به منظور حفظ تمامیت ارضی اوکراین:
قطعنامه پیشنهادی اوکراین، در شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل، هفتم فروردین ۱۳۹۳ (۲۷ مارس ۲۰۱۴)، به تصویب رسید که در این قطعنامه بر تعهد کشورهای عضو سازمان ملل مبنی بر تضمین حق حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین تاکید شد؛ همچنین از کلیه طرفهای درگیر در بحران اوکراین خواسته شده است با اتخاذ رویکرد مسالمت آمیز برای حل بحران اوکراین از طریق گفتوگوی مستقیم سیاسی اقدام کنند.
در این قطعنامه همچنین آمده است که همه پرسی جمهوری خودمختار کریمه و شهر سواستوپول در ۱۶ مارس، بی اعتبار است و نمیتواند اصل جایگاه کریمه و سواستوپول را تغییر دهد.
از 193 عضو مجمع عمومی سازمان ملل، 100 کشور از جمله آمریکا، انگلستان، فرانسه و آلمان به «تمامیت ارضی اوکراین» رای موافق دادند. 11 کشور از جمله روسیه، کوبا، کرهی شمالی و ونزوئلا رای مخالف دادند. ۵۸ کشور از جمله چین، برزیل، هند، آفریقای جنوبی و ازبکستان رای ممتنع دادند. ۲۴ کشور نیز در جلسه رایگیری شرکت نکردند که یکی از اینها ایران بود. شرکت نکردن ایران در جلسه رای گیری نشان از نوعی مخالفت درجه دو بود که البته در نگاهی دیگر می توان آن را احتیاط ایران جهت حفظ وجهه خود برای پیش بردن سیاست های هسته ای خود در مذاکرات با 1+5 قلمداد کرد.
2- رای ممتنع چین در مجمع عمومی سازمان ملل به حفظ تمامیت ارضی اوکراین:
رای ممتنع کشوری مانند چین به همراه کشورهایی نظیر هند، برزیل و آفریقای جنوبی که از متحدان نزدیک روسیه در گروه اقتصادی موسوم به بریکس هستند، برای روسیه پرمعنا بود زیرا مسکو انتظار داشت این کشورها لااقل با رای منفی از موضع روسیه حمایت کنند، اما مشخص شد منافع اقتصادی گروه بریکس تاثیر چندانی بر مواضع سیاسی این کشورها، آن هم در مواردی که اکثریت کشورهای غربی را در جبهه مقابل قرار داده است، نخواهد داشت. البته چین به دلیل درگیر بودن در موضوع مشابهی چون تایوان، هنگ کنگ و ماکائو به صورت سنتی از جداییطلبی حتی اگر با اتکا به همهپرسی باشد، حمایت نمیکند. این موضوع نشان می دهد که جنگ سیاسی در دوران اخیر، رنگ ایدئولوژیک ندارد و چین هم می تواند خلاف روسیه عمل کند.
3- پالس های دریافتی از کرملین و کاخ سفید:
روز 16 اردیبهشت 2 اظهار نظر جالب از سوی دو مقام آمریکایی و روسیه در مورد توافق هسته ای با ایران، نظرها را به خود جلب کرد. سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه روسیه در مصاحبه با ریانووستی تصریح کرد: میتوان در دور آتی مذاکرات (23 اردیبهشت) بین ایران و 6 قدرت جهانی در وین در خصوص برخی مفاد توافقنامه نهایی هستهای در خصوص محدود کردن برنامه هستهای ایران به توافق دست یافت.
دقیقا بعد از ظهر همان روز رییس جمهوری آمریکا ناگهان وارد جلسه دیدار سوزان رایس مشاور امنیت ملی کاخ سفید با کاترین اشتون شد و گفت: «آمریکا و اروپا به پیشبرد مذاکرات جاری با ایران تعهد دارند».
رایس و اشتون در این دیدار موافقت کرده اند: «یک راه حل جامع باید به جامعه بین المللی اطمینان دهد برنامه اتمی ایران تنها مقاصد صلح آمیز دارد.»
این 2 اظهار نظر از 2 مقام روسی و آمریکایی نشان می دهد که این 2 قطب متخاصم امیدوار هستند که توافق جامع با ایران مقدور و میسر است و بحران اوکراین مانع توافق نخواهد شد. از طرفی دیگر محمدجواد ظریف هم در اظهارنظرهایی مشابه اظهار امیدواری کرده «توافق جامع» در راه است.
همچنین کاترین اشتون، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا طی نشستی (17 اردیبهشت) در شورای شیکاگو، گفت: ایران به تعهدات خود بر اساس توافق ژنو عمل کرده است.
4- بازار بزرگ ایران:
بالاخره مدام خبرهایی منتشر می شود که شرکت های آمریکایی و اروپایی منتظر هستند تا تحریم های ایران لغو شود و این شرکت ها در ایران بعد از دوران محمود احمدی نژاد سرمایه گذاری کنند. از طرفی روسیه بعد از تحریم شدن، دوست ندارد شرکای اقتصادی خود، از جمله ایران را، آن هم در این شرایط سخت از دست بدهد و با برداشته شدن تحریم های ایران، لااقل می تواند بخشی از معاملات محدود خود را با ایران انجام دهد.
17 اردیبهشت هم در دیدار «مهدی سنایی» سفیر ایران در مسکو و آلکسی ماییسیوف معاون امور بانکی وزارت دارایی فدراسیون روسیه بر ضرورت گسترش همکاری های اقتصادی دو کشور بویژه در زمینه امور بانکی و بیمه در قالب ایجاد موسسات مالی مشترک تاکید شد و ماییسیوف نیز با اشاره به تحریم های آمریکا و غرب علیه ایران و روسیه، خواستار بهره مندی از تجربیات ایران در این زمینه مقابله با تحریم ها شد و بر ضرورت گسترش هرچه بیشتر همکاری های اقتصادی دو کشور تاکید کرد. که خود این امر هم نشان می دهد روسیه به هیچ عنوان نمی خواهد در شرایط تحریم ایران را تنها بگذارد.
سکانس پنجم و پایانی
سخن آخر اینکه فارغ از برداشت های عجولانه از توافق ژنو و «دلواپسی» درباره آن و با مد نظر قرار دادن آرایش سیاسی در عرصه بین المللی، به نظر می رسد بحران اوکراین بر تاثیر آنچنانی بر مذاکرات هسته ای ایران نخواهد گذاشت و با مسایلی که مطرح شد امید می رود، گره نهایی مساله هسته ای ایران باز شود.