درباره شماره 9 جنجالی بارسلونا
در اینترنت می توان فیلمی یافت که 33 مورد از بی انضباطی های سوارز را نشان می دهد؛ از کشیدن موی حریف تا مشت زدن، لگد زدن، شوت کردن توپ به سوی تماشاگران و سرانجام گاز گرفتن. سال گذشته وقتی او در بازی لیورپول و چلسی، دست ایوانوویچ را گاز گرفت، این شایعات قوت گرفت که وقتي او دوباره به ميادين فوتبال بازگردد به باشگاه ديگري برود. این اتفاق پس از جام جهانی 2014 تحقق یافت و سوارز که از شروع سال 2011 در آنفيلد بازي كرده بود، راهی بارسلونا شد.
پشیمان نیستم
او ميگويد: «خيليها مثل من هستند. منظورم فوتباليستهايي هستند كه از جاهايي ميآيند كه من آمدهام. كساني كه براي هويت خود، ارزش قائل هستند. به هيچ وجه از آمدن به این جا پشيمان نيستم. زيرا رفتار باشگاه با من، بسيار خوب بوده است. وقتي سن و سال انسان كم است، طرفدار تيمهاي بزرگ است و من در نیز در کودکی چنین شرایطی را داشتم.»
به عقيده بسياري، استعداد خارقالعاده سوارز را نميتوان از غريزه پرخاشگر و حركات جنجالي و مشكلساز سوارز، جدا كرد. سوارز در ليورپول، تیم ملی اروگوئه ـ و پيش تر از آن ها در آژاكس ـ به دلايل مختلف، بارها و بارها با محروميت روبه رو شد. امّا آيا خودش اين مسأله را قبول دارد؟
حرف های دیگران اهمیتی ندارد!
او می گوید: «نه! اگر انساني بودم كه به عقايد ديگران در ارتباط با خودم اهميت ميدادم، اكنون به اين جا نرسيده بودم و اصلاً نميتوانستم فوتبال بازي كنم. اگر بخواهم به حرفهاي اين و آن گوش دهم، زندگي برايم بسيار دشوار ميشود. من هيچ وقت فراموش نميكنم كه چه خانوادهاي دارم. من دختري دارم كه هر وقت به خانه ميرسم، با وجود تمام اتفاقاتي كه برايم افتاده است، كاري ميكند كه سرشار از شادي شوم. آن زمان است كه احساس ميكنم چقدر سعادتمند هستم. اين شادي سبب ميشود كه ديگر هيچ چيزي برايم مهم نباشد. كساني كه با من زندگي ميكنند، برايم اهميت دارند. زيرا آنها مرا به خاطر خودم دوست دارند. نه به دلايل خودخواهانه و يا براي شهرت و ثروتم. همسرم مهمترين شخص در زندگيام است و حمايتهاي او مهمترين و باارزشترين مسأله در زندگيام است.
همچنين حمايت «سباستين كوارتس» و همسرش را فراموش نميكنم. آنها وقتي كه من از ساعت 7 صبح تا 10 شب در كميته انضباطي هستم، نميگذارند همسرم تنها باشد و در كنار او ميمانند.»
رکورددار گلزنی در اروگوئه
سال گذشته سوارز در جريان جام كنفدراسيونهاي برزيل، ركورد جديدي به ركوردهاي قبلي خود افزود. دومين گل سوارز در جريان پيروزي(8 ـ 0) اروگوئه مقابل تاهيتي، سي و پنجمين گل ملّي او بود و به اين ترتيب او ركورددار گلزني در تيم ملّي اروگوئه شد. امّا تيم ملّي اروگوئه در ماههاي اخير با وضعيت دشواري روبه رو شد و در جام جهانی نیز مقابل کاستاریکا تن به شکست داد. هر چند سوارز با گلزنی به انگلستان، تیم خود را نجات داد، اما اروگوئه در غیاب او با مشکل مواجه شد و به سادگی از کلمبیا شکست خودر تا به جمع هشت تیم برتر جام صعود نکند.
مغلوب کری های خودمان شدیم
مهاجم غایب بازی با کلمبیا می گوید: اتفاقي كه در یکی دو سال اخیر افتاد، باور كردن كركريهاي خودمان بوده است. اين اصطلاحي است كه در اروگوئه و آرژانتين به كار ميبرند. به عبارت ديگر باورمان شده بود كه اروگوئه شكستناپذير است و درخشش در جام جهاني نيز قطعي. تيم ملّي اروگوئه مدتهاست دست نخورده باقي مانده بود كه البته اين امر، می توانست عامل مثبتي به شمار آيد. ما مربي خود را به خوبي ميشناختيم و رابطه خوبي با او داشتيم امّا در هر مسابقه فوتبال، تنها 11 نفر با رقابت در برابر 11 نفر ديگر، همه چيز را تعيين ميكنند. ديگر هيچ تيمي پيشاپيش برنده نيست و حتی صعود به جام جهاني نیزدر تمام دنيا سختتر شده است؛ چه رسد به درخشش در این بازی ها. در اروپا تيمهاي بزرگ گهگاه با تيمهاي ضعيفتر بازي ميكنند و راحت به جام جهاني صعود ميكنند. ولي حتی صعود از آمريكاي جنوبي هم از صعود اروپایی ها سخت تر است. در جام جهانی نیز تمام مدعیان آمریکایی با هم برخورد کردند: برزیل، شیلی، کلمبیا و اروگوئه و اين مسأله كار را بسيار سخت کرد. سختتر از چيزي كه بتوان فكرش را كرد.
قهرمان یا یاغی؟ اهمیتی ندارد!
لوييس سوارز 27 ساله است و در اوج فوتبال خود قرار دارد. او زمان زيادي پيش روي خود دارد تا جايگاهش را به عنوان يكي از بزرگان تاريخ فوتبال اروگوئه تثبيت كند. امّا اين كه تاريخ از سوارز به عنوان قهرمان ياد كند يا ياغي، اهميت چنداني براي خودش ندارد. او ميگويد: «چيزهاي زيادي ياد گرفتهام. فوتبال در اين روزها دشوارتر شده است و انسان بايد باهوشتر باشد. نيازي نيست كه هميشه خود را به آب و آتش بزنيم. من در حال حاضر با فوتباليستهايي بازي ميكنم كه تجربه زيادي دارند و ميتوانند به من كمك كنند تا اشتباهاتم را تصحيح كنم.»
فارغ از اين كه سوارز در نیوکمپ به كجا ميرسد، در اين شكي نيست كه هميشه در مركز توجهات خواهد بود. چه در داخل و چه در خارج ميدان