به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) رییس فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت در خصوص برخی حاشیهنگاریها درباره جلسه استیضاح رضا فرجی دانا وزیر سابق علوم، توضیحاتی را بیان کرد.
بر اساس خبر ایسنا، در متن توضیحات کاظم جلالی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس، آمده است: اخیرا در یکی از سایتهای خبری، وابسته به یکی از نمایندگان مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، مطلبی تحت عنوان «ناگفتههای استیضاح وزیر علوم» خواندم که برایم بسیار تعجبآور بود، این سایت در خصوص جلسه استیضاح وزیر علوم چنین آورده است: «گفته شده آقای کاظم جلالی از طرف آقای لاریجانی ماموریت داشته تا در طول مذاکرات مجلس به رایزنی و ارزیابی خود ادامه دهد و سرانجام پس از نقطه نظرات موافقان و مخالفان استیضاح و نظرات وزیر، آقای جلالی به رییس مجلس اعلام میکند که احتمال رأی آوردن استیضاح ۵۰ – ۵۰ است. اینگونه بود که آقای لاریجانی در پایان جلسه آن موضِع حمایتگرانه را نسبت به وزیر گرفت و با پیشنهاد تلویحی برکناری دو معاون وزیر، خواستار حفظ او شد که این اظهار نظر برای وی هزینههای زیادی داشت. گفته می شود که آقای لاریجانی در میانه جلسه، کرسی ریاست را برای مذاکره تلفنی با رئیس جمهور ترک کرده است».
خواندن این ناگفتهها مرا به یاد خاطرهای از دوران دانشجویی انداخت.
در آن زمان کتابی به نام «خواجه تاجدار» را میخواندم که مولف آن یک نویسنده بیگانه و مترجم آن آقای ذبیح الله منصوری است، این کتاب به ظاهر در پیرامون زندگی آقا محمدخان قاجار است.
در این کتاب حتی به خوابهایی که آقا محمدخان قاجار دیده بود، یا سخنان در گوشی که با افراد مختلف داشت و حتی فراتر از اینها به منویات، افکار و آرزوهایی که در ذهن آقا محمدخان میگذشت، به شکل دقیقی اشاره شده است و انسان با خواندن این کتاب متعجب میشود که این نویسنده خارجی کیست که از کودکی آقا محمدخان تا مرگ او همانند یک همزاد، در کنار او میزیسته و این گونه بر ریزترین زوایای زندگی او مسلط بوده است.
این سوال مدتها در ذهن من بود تا اینکه یک روزی آن را با یکی از اساتید برجسته تاریخ در کلاس درس مطرح کردم.
وی گفت: آقای ذبیح الله منصوری یک رمان نویس است و قصه و داستان را در قالب تاریخ مینگارد و از آن جا که او بر این باور بود که کتب مولفان خارجی از بازار فروش بهتری برخوردار است لذا اسامی خارجی غیرواقعی را جعل می کرد و بر روی کتب خود میگذاشت حتی این استاد اذعان کرد که من خود مقاله ای 25 صفحه ای نوشته بودم که بعدها دیدم آقای منصوری آن را در قالب چند صد صفحه بازنویسی کرده است!
با خواندن ناگفتههای استیضاح وزیر سابق علوم، ناخودآگاه به یاد کتاب «خواجه تاجدار» و چگونگی رمان نویسی نویسنده یاد شده افتادم.
در این ناگفتهها، اشاره شده که رییس محترم مجلس از من خواستهاند تا فضاسنجی کرده و ببینم آرا موافقین و مخالفین در چه وضعیتی است، من نمیدانم دوستان حاشیهنویس از کجا به چنین دریافتی دست یافتهاند و کدام دستگاه استخباری قوی توانسته به چنین کشف بزرگی نایل شود، این دوستان در ادامه مطلب خود اضافه کردهاند که بنده، در لحظات پایانی جلسه استیضاح به ریاست محترم مجلس گفتهام که آرای موافقین و مخالفین استیضاح، 50-50 است. در حالیکه اگر فیلمهای مجلس نیز بازبینی شود، مشخص میشود که بنده در زمانهای نزدیک به پایان استیضاح، مراجعهای به جناب آقای دکتر لاریجانی نداشتم.
از طرف دیگر، نزدیکی آرای موافقین و مخالفین استیضاح، چنان امر روشنی بود که نیازمند فضاسنجی و یا اظهارنظر از طرف بنده نبود زیرا در گفتگوهای نمایندگان اعم از موافق و مخالف، مبهم بودن نتیجه استیضاح و نزدیک بودن آرا به هم مشهود بود.
اما نکته قابل تامل این جاست که بر فرض که اینجانب گفتگویی خصوصی و یا به تعبیر عامیانه درگوشی با جناب آقای دکتر لاریجانی داشتهام، برادران عزیز متولی سایت ...، از کجا و به چه طریقی مضمون این گفتگوی اختصاصی را شنود کردهاند؟ آیا در وجود ما دستگاه شنود کار گذاشتهاند؟
و اما جالبتر از اینها، نیتخوانی این دوستان است که ذهن جناب آقای دکتر لاریجانی را خواندهاند که او پس از این سخن درگوشی شنود شده جعلی، نتیجه گرفتهاند و سریعا ماشین حساب ذهن رییس محترم مجلس فعال شده و برای سنگین کردن کفه رای مخالفین استیضاح، آن جملات را بیان کردهاند؟
دیگر اینکه معمولا رییس محترم مجلس در بین جلسه علنی جهت تنفس و یا انجام برخی از ملاقاتها به دفتر خود میرود و جلسه را نواب رییس اداره می کنند، آن روز نیز رییس محترم مجلس جهت تنفس دقایقی را به دفتر خود مراجعه کردهاند و باز هم نمیدانم که در جریان استراحت و تجدید وضوی رییس مجلس، متولیان سایت ... چگونه به چنین کشف تاریخی و بزرگی دست یافتهاند که رییس محترم مجلس و رییس محترم جمهوری در آن فاصله با یکدیگر در خصوص استیضاح، گفتگوی تلفنی داشتهاند.
البته بر خوانندگان تیزهوش پوشیده نیست که در آن لحظات، رییس جمهوری محترم در مراسم استقبال مردم شریف اردبیل و یا احیانا در حال سخنرانی برای مردم آن دیار بود.
مردم عزیز!
ما اصولگرا هستیم و اتفاقا مشکل ما با بخشی از مدعیان اصولگرایی و بولتن نویسان در همین جاست که آنان با عمل خود نشان میدهند که برای اهداف بزرگی چون صیانت از انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی میتوان از هرگونه ابزار کثیف، غیراخلاقی و یا حتی بالاترین و نابخشودهترین گناه یعنی دروغ، در جهت حذف و خدشهدار کردن رقیب استفاده کرد و این همان میراثی است که ایدئولوژی ورشکسته مارکسیستی-ماکیاولیستی از آن با عنوان پرطمطراق «هدف وسیله را توجیه می کند» یاد میکرد.
بیتردید تماس تلفنی رییس محترم مجلس با رییس محترم جمهوری در روز استیضاح نه تنها کذب محض است، بلکه بر اساس اطلاعات مستند و دقیق، آن دو بزرگوار حتی در روزهای منتهی به استیضاح نیز هیچگونه تماس تلفنی نداشتهاند و حضوری نیز همدیگر را ندیدهاند و به تعبیر دقیقتر در خصوص موضوع استیضاح هیچگونه گفتگوی حضوری و یا تلفنی بین آن دو صورت نگرفته است.
نکته دیگر این که چند جمله پایانی دکتر لاریجانی در واکنش به مطالب مطرح شده مبنی بر واگذاری امر در مورد چند مسوول وزارت علوم از طرف آقای دکتر فرجی دانا به ایشان و همچنین یادداشت جناب آقای دکتر جهانگیری مبنی بر تایید و تاکید بر گفته وزیر سابق علوم در این مورد بود و چنانکه دیدیم جناب آقای دکتر لاریجانی قبلا بدون هیچ گونه محافظه کاری و ذرهای تردید خواستار برکناری آنان شده بود که اتفاقا این گفته آخر با یک رویکرد احتیاط آمیز بیان شد. بدیهی است اگر آقای دکتر فرجی دانا 10 رای مورد نیاز، مجددا رای آورده و همچنان وزیر علوم بود، لابد همین برادران امروز خواهان عملی شدن وعده وزیر میشدند و اگر آن چند جمله را جناب آقای دکتر لاریجانی مطرح نمی کرد، بر فرض بقای وزیر و باقی ماندن معاونین، بازهم کاسه و کوزه را بر سر جناب آقای دکتر لاریجانی میشکستند و میگفتند ما از قلب آقای دکتر لاریجانی خبر داشتیم و کشف کرده بودیم که او موافق باقی ماندن این معاونین در وزارت علوم بود.
سخن به درازکشید و اگرچه دروغها و خیال پردازیهای دیگری نیز در ناگفتههای حاشیه استیضاح از جمله دو جلسهای که هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت با وزیر سابق علوم داشته است، وجود دارد که اکنون از ذکر آن ها اجتناب می کنم و صد البته که ما ناگفتههای بسیاری از رفتار، کردار و قدرتطلبی عدهای معدود داریم که فعلا در مورد آنها لب فرو میبندیم و در زمان مناسب چنانچه ضرورت ایجاب کند آن ناگفتههای مبتنی بر صداقت و مستند را خواهیم گفت.
سخن آخر آنکه عدهای با انحصارگرایی تام و استفاده از ابزارهای خلاف شرع و انصاف و وجدان هر روز درصدد تخطئه دیگرانند و صد افسوس و تاثر و تاسف که همه این رفتارها از عصبانیت ناشی از باختن قافیه گردونه قدرت به نام اصولگرایی و دفاع از ارزشهای دینی و انقلابی نشات میگیرد.»
بر اساس خبر ایسنا، در متن توضیحات کاظم جلالی، رییس مرکز پژوهشهای مجلس، آمده است: اخیرا در یکی از سایتهای خبری، وابسته به یکی از نمایندگان مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، مطلبی تحت عنوان «ناگفتههای استیضاح وزیر علوم» خواندم که برایم بسیار تعجبآور بود، این سایت در خصوص جلسه استیضاح وزیر علوم چنین آورده است: «گفته شده آقای کاظم جلالی از طرف آقای لاریجانی ماموریت داشته تا در طول مذاکرات مجلس به رایزنی و ارزیابی خود ادامه دهد و سرانجام پس از نقطه نظرات موافقان و مخالفان استیضاح و نظرات وزیر، آقای جلالی به رییس مجلس اعلام میکند که احتمال رأی آوردن استیضاح ۵۰ – ۵۰ است. اینگونه بود که آقای لاریجانی در پایان جلسه آن موضِع حمایتگرانه را نسبت به وزیر گرفت و با پیشنهاد تلویحی برکناری دو معاون وزیر، خواستار حفظ او شد که این اظهار نظر برای وی هزینههای زیادی داشت. گفته می شود که آقای لاریجانی در میانه جلسه، کرسی ریاست را برای مذاکره تلفنی با رئیس جمهور ترک کرده است».
خواندن این ناگفتهها مرا به یاد خاطرهای از دوران دانشجویی انداخت.
در آن زمان کتابی به نام «خواجه تاجدار» را میخواندم که مولف آن یک نویسنده بیگانه و مترجم آن آقای ذبیح الله منصوری است، این کتاب به ظاهر در پیرامون زندگی آقا محمدخان قاجار است.
در این کتاب حتی به خوابهایی که آقا محمدخان قاجار دیده بود، یا سخنان در گوشی که با افراد مختلف داشت و حتی فراتر از اینها به منویات، افکار و آرزوهایی که در ذهن آقا محمدخان میگذشت، به شکل دقیقی اشاره شده است و انسان با خواندن این کتاب متعجب میشود که این نویسنده خارجی کیست که از کودکی آقا محمدخان تا مرگ او همانند یک همزاد، در کنار او میزیسته و این گونه بر ریزترین زوایای زندگی او مسلط بوده است.
این سوال مدتها در ذهن من بود تا اینکه یک روزی آن را با یکی از اساتید برجسته تاریخ در کلاس درس مطرح کردم.
وی گفت: آقای ذبیح الله منصوری یک رمان نویس است و قصه و داستان را در قالب تاریخ مینگارد و از آن جا که او بر این باور بود که کتب مولفان خارجی از بازار فروش بهتری برخوردار است لذا اسامی خارجی غیرواقعی را جعل می کرد و بر روی کتب خود میگذاشت حتی این استاد اذعان کرد که من خود مقاله ای 25 صفحه ای نوشته بودم که بعدها دیدم آقای منصوری آن را در قالب چند صد صفحه بازنویسی کرده است!
با خواندن ناگفتههای استیضاح وزیر سابق علوم، ناخودآگاه به یاد کتاب «خواجه تاجدار» و چگونگی رمان نویسی نویسنده یاد شده افتادم.
در این ناگفتهها، اشاره شده که رییس محترم مجلس از من خواستهاند تا فضاسنجی کرده و ببینم آرا موافقین و مخالفین در چه وضعیتی است، من نمیدانم دوستان حاشیهنویس از کجا به چنین دریافتی دست یافتهاند و کدام دستگاه استخباری قوی توانسته به چنین کشف بزرگی نایل شود، این دوستان در ادامه مطلب خود اضافه کردهاند که بنده، در لحظات پایانی جلسه استیضاح به ریاست محترم مجلس گفتهام که آرای موافقین و مخالفین استیضاح، 50-50 است. در حالیکه اگر فیلمهای مجلس نیز بازبینی شود، مشخص میشود که بنده در زمانهای نزدیک به پایان استیضاح، مراجعهای به جناب آقای دکتر لاریجانی نداشتم.
از طرف دیگر، نزدیکی آرای موافقین و مخالفین استیضاح، چنان امر روشنی بود که نیازمند فضاسنجی و یا اظهارنظر از طرف بنده نبود زیرا در گفتگوهای نمایندگان اعم از موافق و مخالف، مبهم بودن نتیجه استیضاح و نزدیک بودن آرا به هم مشهود بود.
اما نکته قابل تامل این جاست که بر فرض که اینجانب گفتگویی خصوصی و یا به تعبیر عامیانه درگوشی با جناب آقای دکتر لاریجانی داشتهام، برادران عزیز متولی سایت ...، از کجا و به چه طریقی مضمون این گفتگوی اختصاصی را شنود کردهاند؟ آیا در وجود ما دستگاه شنود کار گذاشتهاند؟
و اما جالبتر از اینها، نیتخوانی این دوستان است که ذهن جناب آقای دکتر لاریجانی را خواندهاند که او پس از این سخن درگوشی شنود شده جعلی، نتیجه گرفتهاند و سریعا ماشین حساب ذهن رییس محترم مجلس فعال شده و برای سنگین کردن کفه رای مخالفین استیضاح، آن جملات را بیان کردهاند؟
دیگر اینکه معمولا رییس محترم مجلس در بین جلسه علنی جهت تنفس و یا انجام برخی از ملاقاتها به دفتر خود میرود و جلسه را نواب رییس اداره می کنند، آن روز نیز رییس محترم مجلس جهت تنفس دقایقی را به دفتر خود مراجعه کردهاند و باز هم نمیدانم که در جریان استراحت و تجدید وضوی رییس مجلس، متولیان سایت ... چگونه به چنین کشف تاریخی و بزرگی دست یافتهاند که رییس محترم مجلس و رییس محترم جمهوری در آن فاصله با یکدیگر در خصوص استیضاح، گفتگوی تلفنی داشتهاند.
البته بر خوانندگان تیزهوش پوشیده نیست که در آن لحظات، رییس جمهوری محترم در مراسم استقبال مردم شریف اردبیل و یا احیانا در حال سخنرانی برای مردم آن دیار بود.
مردم عزیز!
ما اصولگرا هستیم و اتفاقا مشکل ما با بخشی از مدعیان اصولگرایی و بولتن نویسان در همین جاست که آنان با عمل خود نشان میدهند که برای اهداف بزرگی چون صیانت از انقلاب اسلامی و ارزشهای دینی میتوان از هرگونه ابزار کثیف، غیراخلاقی و یا حتی بالاترین و نابخشودهترین گناه یعنی دروغ، در جهت حذف و خدشهدار کردن رقیب استفاده کرد و این همان میراثی است که ایدئولوژی ورشکسته مارکسیستی-ماکیاولیستی از آن با عنوان پرطمطراق «هدف وسیله را توجیه می کند» یاد میکرد.
بیتردید تماس تلفنی رییس محترم مجلس با رییس محترم جمهوری در روز استیضاح نه تنها کذب محض است، بلکه بر اساس اطلاعات مستند و دقیق، آن دو بزرگوار حتی در روزهای منتهی به استیضاح نیز هیچگونه تماس تلفنی نداشتهاند و حضوری نیز همدیگر را ندیدهاند و به تعبیر دقیقتر در خصوص موضوع استیضاح هیچگونه گفتگوی حضوری و یا تلفنی بین آن دو صورت نگرفته است.
نکته دیگر این که چند جمله پایانی دکتر لاریجانی در واکنش به مطالب مطرح شده مبنی بر واگذاری امر در مورد چند مسوول وزارت علوم از طرف آقای دکتر فرجی دانا به ایشان و همچنین یادداشت جناب آقای دکتر جهانگیری مبنی بر تایید و تاکید بر گفته وزیر سابق علوم در این مورد بود و چنانکه دیدیم جناب آقای دکتر لاریجانی قبلا بدون هیچ گونه محافظه کاری و ذرهای تردید خواستار برکناری آنان شده بود که اتفاقا این گفته آخر با یک رویکرد احتیاط آمیز بیان شد. بدیهی است اگر آقای دکتر فرجی دانا 10 رای مورد نیاز، مجددا رای آورده و همچنان وزیر علوم بود، لابد همین برادران امروز خواهان عملی شدن وعده وزیر میشدند و اگر آن چند جمله را جناب آقای دکتر لاریجانی مطرح نمی کرد، بر فرض بقای وزیر و باقی ماندن معاونین، بازهم کاسه و کوزه را بر سر جناب آقای دکتر لاریجانی میشکستند و میگفتند ما از قلب آقای دکتر لاریجانی خبر داشتیم و کشف کرده بودیم که او موافق باقی ماندن این معاونین در وزارت علوم بود.
سخن به درازکشید و اگرچه دروغها و خیال پردازیهای دیگری نیز در ناگفتههای حاشیه استیضاح از جمله دو جلسهای که هیئت رئیسه فراکسیون اصولگرایان رهروان ولایت با وزیر سابق علوم داشته است، وجود دارد که اکنون از ذکر آن ها اجتناب می کنم و صد البته که ما ناگفتههای بسیاری از رفتار، کردار و قدرتطلبی عدهای معدود داریم که فعلا در مورد آنها لب فرو میبندیم و در زمان مناسب چنانچه ضرورت ایجاب کند آن ناگفتههای مبتنی بر صداقت و مستند را خواهیم گفت.
سخن آخر آنکه عدهای با انحصارگرایی تام و استفاده از ابزارهای خلاف شرع و انصاف و وجدان هر روز درصدد تخطئه دیگرانند و صد افسوس و تاثر و تاسف که همه این رفتارها از عصبانیت ناشی از باختن قافیه گردونه قدرت به نام اصولگرایی و دفاع از ارزشهای دینی و انقلابی نشات میگیرد.»