هم در میدان فوتبال باختیم و هم در آینده نگری
یک مقایسه با رقبا
همیشه تیم های پایه ایران در اولویت هایی بعد از تیم بزرگسالان قرار داشته اند. یک سال پیش، حتی باشگاه های ایرانی حاضر نشدند بازیکنان خود را به تیم ملی زیر 22 سال واگذار کنند. در حالی که بازیکنان آن تیم می توانستند طی یک سال به هماهنگی کافی رسیده و اکنون آماده درخشش در بازی های آسیایی و مقدماتی المپیک باشند. این در حالی است که به عنوان مثال، کره جنوبی با انبوهی از بازیکنان امید خود در جام جهانی شرکت کرد و حالا همه آن ها آماده قهرمانی در اینچئون و آن گاه صعود به المپیک هستند.
فراموش شدگان!
سال گذشته فدراسیون فوتبال حاضر شد خسارتی 30 هزار دلاری به مسوولان فوتبال بازی های غرب آسیا پرداخت کند؛ اما تیم ملی در این بازی ها شرکت نکند! در حالی که حضور در چنین مسابقات معتبری- که اکنون در تقویم فیفا نیز جای دارد- می توانست بهترین محک برای تیم های پایه ایران باشد. اما فدراسیون که همواره در هنگام اختلاف بین باشگاه ها و تیم های ملی با ضعف مدیریت مواجه است، از اعزام تیم ملی به بازی ها جلوگیری کرد و فرصتی طلایی از دست رفت.
اردوهاي تيمملي فوتبال اميد ايران نیز از ابتداي سال جاري به صورت مقطعي و حداقل در هشت نوبت انجام شد، اما به شکلی ناگهانی تا 10 شهريور تعطيل شد تا سه هفته از رقابت های لیگ برتر به شکلی فشرده برگزار شود. وینگادا نیز در هنگام آغاز لیگ برتر گفت: «ما مجموعاً با 30 بازيكن كه اساس و پايههاي تيممان تلقي ميشدهاند كار كردهايم اما فقط در يك اردو توانستيم همه افراد موردنظر را در خدمت داشته باشيم و در بسیاری اردوها به سبب مشكلات موجود منجمله آزادنشدن نفرات منتخب توسط باشگاههايشان هيچگاه نتوانستيم تمريناتي با شركت تمامي حاضران داشته باشيم. با اين حال تعدد اردوها و طول مدت كاركردن با نفرات منتخب سبب شده اطلاعاتمان پيرمون آنها دائما بيشتر شود. شروع مجدد ليگبرتر البته اين خاصيت و حسن را هم داشته كه ما بهترين و آمادهترينها را هر هفته ببينيم و اين بازيكنان به لطف حضور مستمر در ليگ به سطح و سطوحي برسند كه تيم اميد نيز به آن نياز دارد.»
بدون آزمون و جهانبخش
وينگادا از ابتدا روي حضور سردار آزمون و عليرضا جهانبخش در مسابقات فوتبال اينچئون حساب نکرد زيرا اين رقابتها زيرمجموعه فيفا نيست و باشگاههاي اروپايي آنان (روبين قازان و نايمخن) حق داشتند كه آنها را براي بازيهاي آسيايي آزاد نكنند. البته حضور بازیکنانی چون علی کریمی، مهدی شریفی، یعقوب کریمی، محمدرضا خانزاده، محسن مسلمان و..در این تیم، نشان می دهد که امیدهای زیر دست وینگادا چندان هم بی تجربه و گمنام نیستند.
ناگفته نماند مربی تیم امید مجبور است از حالا به دور مقدماتي فوتبال المپيك 2016 هم كه از اسفند امسال آغاز ميشود بيانديشد و براي آن برنامهريزي كند. مشكل ديگر او اين است كه چون مربی تیم ملی بزرگسالان مجبور است از 21 دي تا 11 بهمن ماه مليپوشان را در جام ملتهاي آسيا شركت دهد و طبعاً تعدادي از نفرات «اميد» نيز جزء مسافران هستند، وينگادا هم نميتواند توقع شركت اين نفرات را در اردوهاي اميد در آستانه شروع دور مقدماتي المپيك داشته باشد. او به وضوح از لزوم كمك به تیم بزرگسالان ميگويد و تأكيد ميكند: «برنامههاي سازمان ليگ و همچنين تيمملي بزرگسالان را ديديم و براساس آن برنامههايي را براي خودمان ريختيم كه تداخلي با برنامههاي ديگران نداشته باشد. اصولا هدف ما اين است كه تيمملي اميدي را بسازيم كه در كوتاه و بلندمدت به تيمملي بزرگسالان سرويس بدهد و نفراتش خوني تازه را در رگهاي اين تيم نيز جاري كنند. اين بيشتر از آن مهم است كه كيروش هم ميخواهد تيمملي بزرگسالان را براي جامجهاني 2018 جوان كند و از حالت فعلي كه ميانسالان آن زيادند، خارج سازد.»
گذشت از حق قانوني
وينگادا به درستی تصميم گرفت از حق قانوني هر تيم اميد شركتكننده در آوردگاه اينچئون كه ضميمهكردن 3 بازيكن بزرگسال (بالاي 23 سال) به جمع اميدها است استفاده نكند و اين را فرصتسازي براي جوانترها و رشد بيشتر آنها ميداند. او چندی پیش گفت: «اينچئون و قهرماني در آن براي ما بسيار مهم است اما مهمتر از آن بسترسازي براي تيمي است كه بايد در مقدماتي المپيك 2016 ريو دوژانيرو ما را به پيروزي برساند و مجوز صعود به اين پيكارها را بگيرد. من مطمئنم تيم اعزامي به اينچئون آنقدر خوب و موفق خواهد بود كه كيروش از بين نفراتش عدهاي را براي گسيل به استراليا (محل برگزاري جام ملتهاي آسيا) انتخاب خواهد كرد. نبردن بازيكنان بالاي 23 سال به اينچئون به معناي ايجاد فرصت براي شركت افراد مستعد بيشتر در ديدارهاي تيمملي بزرگسالان است و اين امر باعث ميشود گزينههاي جوانتر بيشتري فراروي خودمان و تيمملي بزرگسالان باشد.»
در تضاد با ادعاها
به رغم اظهارات و ادعاهاي فوق، تعداد بازيكناني كه بعد از اتمام آوردگاه اينچئون صلاحيت سني شركت در المپيك 2016 را از دست ميدهند و سنشان بالا ميزند، در فهرست انتخابي وينگادا كم نيست و نگاهي به اسامي ذيل و سنهايشان اين نكته را عيان ميسازد:
* روزبه چشمي از صبا (متولد 2 مرداد 72)
* محمدرضا اخباري از سايپا (26 بهمن 71)
* كاوه رضايي از سايپا (16 فروردين 71)
* محمد ناصري از سپاهان (29 فروردين 72)
* مهدي مهديپور از راهآهن (29 بهمن 73)
* يوسف وكيا از فولاد (8 مهر 72)
* مهدي شريفي از سپاهان (25 مرداد 71)
* يعقوب كريمي از استقلال (4 شهريور 70)
* وحيد حيدريه از پيكان (13 بهمن 71)
* حجت صدقي از مس كرمان (18 بهمن 71)
* محمد دانشگر از فجر سپاسي (30 دي 72)
* فرشيد اسماعيلي از فجرسپاسي (4 اسفند 72)
* شهريار شيروند از تراكتورسازي (اول فروردين 70)
* محمدحسين كنعاني از ملوان (11 دي 72)
* مرتضي پور علي گنجي از نفت تهران (30 فروردين 71)
* آرش رضاوند از نفت تهران (13 مهر 72)
* محمدرضا خانزاده از پرسپوليس (30 دي 70)
* احسان پهلوان از ذوبآهن (3 مرداد 72)
* محسن مسلمان از ذوبآهن (7 بهمن 69)
* علي كريمي از سپاهان (22 بهمن 72)
لازم به توضيح است كه سقف سني نفرات حاضر در اينچئون 11 دي 69 و حد نهايت سني حاضران در المپيك 2016، 11 دي 71 قيد شده است.
همیشه تیم های پایه ایران در اولویت هایی بعد از تیم بزرگسالان قرار داشته اند. یک سال پیش، حتی باشگاه های ایرانی حاضر نشدند بازیکنان خود را به تیم ملی زیر 22 سال واگذار کنند. در حالی که بازیکنان آن تیم می توانستند طی یک سال به هماهنگی کافی رسیده و اکنون آماده درخشش در بازی های آسیایی و مقدماتی المپیک باشند. این در حالی است که به عنوان مثال، کره جنوبی با انبوهی از بازیکنان امید خود در جام جهانی شرکت کرد و حالا همه آن ها آماده قهرمانی در اینچئون و آن گاه صعود به المپیک هستند.
فراموش شدگان!
سال گذشته فدراسیون فوتبال حاضر شد خسارتی 30 هزار دلاری به مسوولان فوتبال بازی های غرب آسیا پرداخت کند؛ اما تیم ملی در این بازی ها شرکت نکند! در حالی که حضور در چنین مسابقات معتبری- که اکنون در تقویم فیفا نیز جای دارد- می توانست بهترین محک برای تیم های پایه ایران باشد. اما فدراسیون که همواره در هنگام اختلاف بین باشگاه ها و تیم های ملی با ضعف مدیریت مواجه است، از اعزام تیم ملی به بازی ها جلوگیری کرد و فرصتی طلایی از دست رفت.
اردوهاي تيمملي فوتبال اميد ايران نیز از ابتداي سال جاري به صورت مقطعي و حداقل در هشت نوبت انجام شد، اما به شکلی ناگهانی تا 10 شهريور تعطيل شد تا سه هفته از رقابت های لیگ برتر به شکلی فشرده برگزار شود. وینگادا نیز در هنگام آغاز لیگ برتر گفت: «ما مجموعاً با 30 بازيكن كه اساس و پايههاي تيممان تلقي ميشدهاند كار كردهايم اما فقط در يك اردو توانستيم همه افراد موردنظر را در خدمت داشته باشيم و در بسیاری اردوها به سبب مشكلات موجود منجمله آزادنشدن نفرات منتخب توسط باشگاههايشان هيچگاه نتوانستيم تمريناتي با شركت تمامي حاضران داشته باشيم. با اين حال تعدد اردوها و طول مدت كاركردن با نفرات منتخب سبب شده اطلاعاتمان پيرمون آنها دائما بيشتر شود. شروع مجدد ليگبرتر البته اين خاصيت و حسن را هم داشته كه ما بهترين و آمادهترينها را هر هفته ببينيم و اين بازيكنان به لطف حضور مستمر در ليگ به سطح و سطوحي برسند كه تيم اميد نيز به آن نياز دارد.»
بدون آزمون و جهانبخش
وينگادا از ابتدا روي حضور سردار آزمون و عليرضا جهانبخش در مسابقات فوتبال اينچئون حساب نکرد زيرا اين رقابتها زيرمجموعه فيفا نيست و باشگاههاي اروپايي آنان (روبين قازان و نايمخن) حق داشتند كه آنها را براي بازيهاي آسيايي آزاد نكنند. البته حضور بازیکنانی چون علی کریمی، مهدی شریفی، یعقوب کریمی، محمدرضا خانزاده، محسن مسلمان و..در این تیم، نشان می دهد که امیدهای زیر دست وینگادا چندان هم بی تجربه و گمنام نیستند.
ناگفته نماند مربی تیم امید مجبور است از حالا به دور مقدماتي فوتبال المپيك 2016 هم كه از اسفند امسال آغاز ميشود بيانديشد و براي آن برنامهريزي كند. مشكل ديگر او اين است كه چون مربی تیم ملی بزرگسالان مجبور است از 21 دي تا 11 بهمن ماه مليپوشان را در جام ملتهاي آسيا شركت دهد و طبعاً تعدادي از نفرات «اميد» نيز جزء مسافران هستند، وينگادا هم نميتواند توقع شركت اين نفرات را در اردوهاي اميد در آستانه شروع دور مقدماتي المپيك داشته باشد. او به وضوح از لزوم كمك به تیم بزرگسالان ميگويد و تأكيد ميكند: «برنامههاي سازمان ليگ و همچنين تيمملي بزرگسالان را ديديم و براساس آن برنامههايي را براي خودمان ريختيم كه تداخلي با برنامههاي ديگران نداشته باشد. اصولا هدف ما اين است كه تيمملي اميدي را بسازيم كه در كوتاه و بلندمدت به تيمملي بزرگسالان سرويس بدهد و نفراتش خوني تازه را در رگهاي اين تيم نيز جاري كنند. اين بيشتر از آن مهم است كه كيروش هم ميخواهد تيمملي بزرگسالان را براي جامجهاني 2018 جوان كند و از حالت فعلي كه ميانسالان آن زيادند، خارج سازد.»
گذشت از حق قانوني
وينگادا به درستی تصميم گرفت از حق قانوني هر تيم اميد شركتكننده در آوردگاه اينچئون كه ضميمهكردن 3 بازيكن بزرگسال (بالاي 23 سال) به جمع اميدها است استفاده نكند و اين را فرصتسازي براي جوانترها و رشد بيشتر آنها ميداند. او چندی پیش گفت: «اينچئون و قهرماني در آن براي ما بسيار مهم است اما مهمتر از آن بسترسازي براي تيمي است كه بايد در مقدماتي المپيك 2016 ريو دوژانيرو ما را به پيروزي برساند و مجوز صعود به اين پيكارها را بگيرد. من مطمئنم تيم اعزامي به اينچئون آنقدر خوب و موفق خواهد بود كه كيروش از بين نفراتش عدهاي را براي گسيل به استراليا (محل برگزاري جام ملتهاي آسيا) انتخاب خواهد كرد. نبردن بازيكنان بالاي 23 سال به اينچئون به معناي ايجاد فرصت براي شركت افراد مستعد بيشتر در ديدارهاي تيمملي بزرگسالان است و اين امر باعث ميشود گزينههاي جوانتر بيشتري فراروي خودمان و تيمملي بزرگسالان باشد.»
در تضاد با ادعاها
به رغم اظهارات و ادعاهاي فوق، تعداد بازيكناني كه بعد از اتمام آوردگاه اينچئون صلاحيت سني شركت در المپيك 2016 را از دست ميدهند و سنشان بالا ميزند، در فهرست انتخابي وينگادا كم نيست و نگاهي به اسامي ذيل و سنهايشان اين نكته را عيان ميسازد:
* روزبه چشمي از صبا (متولد 2 مرداد 72)
* محمدرضا اخباري از سايپا (26 بهمن 71)
* كاوه رضايي از سايپا (16 فروردين 71)
* محمد ناصري از سپاهان (29 فروردين 72)
* مهدي مهديپور از راهآهن (29 بهمن 73)
* يوسف وكيا از فولاد (8 مهر 72)
* مهدي شريفي از سپاهان (25 مرداد 71)
* يعقوب كريمي از استقلال (4 شهريور 70)
* وحيد حيدريه از پيكان (13 بهمن 71)
* حجت صدقي از مس كرمان (18 بهمن 71)
* محمد دانشگر از فجر سپاسي (30 دي 72)
* فرشيد اسماعيلي از فجرسپاسي (4 اسفند 72)
* شهريار شيروند از تراكتورسازي (اول فروردين 70)
* محمدحسين كنعاني از ملوان (11 دي 72)
* مرتضي پور علي گنجي از نفت تهران (30 فروردين 71)
* آرش رضاوند از نفت تهران (13 مهر 72)
* محمدرضا خانزاده از پرسپوليس (30 دي 70)
* احسان پهلوان از ذوبآهن (3 مرداد 72)
* محسن مسلمان از ذوبآهن (7 بهمن 69)
* علي كريمي از سپاهان (22 بهمن 72)
لازم به توضيح است كه سقف سني نفرات حاضر در اينچئون 11 دي 69 و حد نهايت سني حاضران در المپيك 2016، 11 دي 71 قيد شده است.