به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری دانا، خاویر اگیره سرمربی مکزیکی کنونی تیم ملی ژاپن، در مصاحبه با سایت فیفا از فوتبال و مردم ژاپن بیشتر می گوید.
از هفتههای نخست كارتان در اردوگاه ساموراییها بگویید.
در این مدت با شرایط و محیط تطابق یافته و بخصوص درباره ملیپوشان مقیم ژاپن اطلاعات زیادی را كه پیش تر نداشتم كسب كردهام. از طرف دیگر كوشیدهام اطلاعاتم را درباره لیگ ژاپن (چیلیگ) دائما بیشتر كنم. بعد از آن میشود سر فرصت با لژیونرهای فوتبال ژاپن هم چانهزنی كرد.
آیا پیش از این هم به ژاپن سفر كرده بودید؟
بله، چند باری رفته بودم و عمدهترین آنها در سال 2002 بود كه برای شركت در دور نهایی جام جهانی به ژاپن رفتم. آن سال میزبانی به طور مشترك در دست ژاپن و كره جنوبی بود و من با تیم ملی مكزیك به ژاپن سفر كردم.
تفاوتها را با امروز در چه حدی میبینید؟
البته زیاد است اما شما هر مدتی به یك كشور با فرهنگ متفاوت سفر كنید، بحث تطابق را دارید و این كه بكوشید با شرایط و فرهنگ محل آشنا شوید. وقتی قرار است من برای ژاپنیها كارهایی انجام بدهم بدون مطلع بودن از اولویتها و علایق و اعتقاداتشان این كار امكانپذیر نخواهد بود.
پیشتر هرگز رخ نداده بود كه یك مربی متعلق به آمریكای مركزی سرمربی تیم ملی یك كشور متعلق به منطقهای دیگر شود. این انتصاب بیسابقه چگونه پدید آمد؟
تماس اولیه ژاپنیها با من به سال 2010 برمیگردد. بعد از اتمام رقابتهای آن سال جام جهانی، ژاپنیها از من خواستند كه سرمربیشان بشوم اما چون پسر كوچكم هنوز دوران دبستاناش را در مكزیكوسیتی میگذراند، صلاح ندیدم كه در آن قضیه وقفه بیاندازم. در نتیجه آنها با زاكهرونی كنار آمدند اما بعد از جام جهانی 2014 هم زاك مایل به رفتن بود و هم من مشكلی را كه پیشتر در ارتباط با بچهام داشتم، حس نمیكردم. خوشبختانه من از قبل به اطلاع سران باشگاه اسپانیول اسپانیا رسانده بودم كه ادامه حضورم در آن جا به خاطر كمبودهای مالی آنها بیفایده است و بهتر است پیشنهاد ژاپنیها را بپذیرم.
كدام بخشهای فوتبال ژاپن نیاز به ترمیم عاجل دارد و روی كدام موارد باید بیشتر كار كنید؟
كارهای تشكیلاتیشان قوی و سازماندهی لیگشان هم خوب است اما در همین لیگ تعداد مسابقات متوسط زیاد است و میزان كوشش و زرنگیهای حرفهای گاه به حد لازم نمیرسد و حتی بعضی وقتها احساس میكنم كه نكند این مسابقات دوستانه است و نه مربوط به یك لیگ رسمی.
آیا منظورتان این است كه تنبلیهای رایج در لیگ زیاد است؟
دقیقاً در یك بازی 90 دقیقهای حدود 10 بار توپ را بیرون زدند چون یك بازیكن روی زمین افتاده بود و نیاز به مداوا داشت و میخواستند مقررات بازی جوانمردانه را به جا بیاورند. داور هم وسط هر نیمه طبق قواعد جدید فیفا بازی را یك بار متوقف كرد تا بازیكنان خسته و تشنه آبی بنوشند. ركودها و تنبلیهایی از این دست ملكه ذهن بازیكنان میشود و آنهایی كه ملیپوشاند لاجرم این را به تیم ملی و بازیهای آن بخش منتقل میكنند و من به همین نقطه قضیه ایراد دارم. فوتبال روز جهان این را بر نمیتابد و باید از هر لحظه آن بهره گرفت. پیشرفت فقط با سختكوشی حاصل میآید.
آیا فضای فوتبال ژاپن همانی است كه میخواهید؟
از منظرهایی نه. اصولاً فرهنگ دنیا و نوع زندگیها عوض شده است. در گذشته بازیهای كوچه و خیابانی رایجتر بود و كشور من مهد این جور چیزها بود و نیروهای مستعد و تازه خود به خود رشد میكردند. خود من و نفرات همدورهام اساس و بنای این رشته را در كوچه و خیابانها و پاركینگها و حتی در كوچكترین فضاها در بین ماشینهای پارك شده یاد گرفتیم. این روزها مدارس فوتبال بیشتر از گذشته است اما نوع كوچه و خیابانی فوتبال كه در گذشته رایج بود بازیكنانی را پرورش میداد كه ذاتاً جنگندهتر بودند. اگر من عیبی را بر ژاپنیها قایل باشم، همین قضیه است. این كه آنها آنقدر اصولی و آرام و منطقی آموزش میبینند كه از برخی مرد رندیها و زرنگیها و مكاریها كه فقط در فوتبالهای خیابانی رواج دارد غافل میمانند و بدون این مرد رندیها پیروزی در مسابقات بینالمللی نزدیك به غیرممكن است.
طی دوران اقامتتان در ژاپن، كدام خصلتها را نزد مردم این كشور دیدهاید كه بیشتر برایتان جالب باشد؟
من از میزان احترامی كه مردم ژاپن به خودشان و خارجیها میگذارند، شگفتزده شدهام. آنها حتی به طبیعت هم بیشترین احترام را میگذارند و در كوچه و خیابان هر چه میبینند، كمك و مهربانی آدمها در حق یكدیگر است. ژاپنیها همه چیز را پاك و منظم نگه میدارند و بسیار دقیق و پركارند و این قسمتهایی از قضیه است كه به كار من نیز میآید زیرا كمك میكند من تیمی را در اختیار داشته باشم كه افرادش ذاتاً وظیفهشناساند. با این حال همان طور كه قبلاً گفتم باید برخی نگرشهای حرفهای و فوتبال متكی بر زرنگیها و خشونت به بازی ژاپن ضمیمه شود تا ما به سطح و بیلانی برسیم كه برای كسب تیم در مسابقات دشوار بینالمللی به آن نیاز است.
مقصد و هدف اولتان لابد جام ملتهای آسیا است.
همین طور است ولی هدف عمدهتر و اصلیتر ما رسیدن به مرحله نهایی جام جهانی 2018 و برنامهریزی برای حضوری كارساز در این مرحله است و ژاپنیها روی این قضیه بسیار حساستر هستند و این را بیشتر از جام ملتها میخواهند.
آیا مطمئناید كه تا آن زمان در ژاپن ماندنی هستید؟
خیر. در فوتبال مدرن بینالمللی چیزی به نام امنیت شغلی وجود ندارد و سه چهار نتیجه بد هم كافی است تا عذرتان را بخواهند اما این هم سبب نمیشود كه برنامهریزی نكنید و چون احتمال خلعتان هست كاری را كه جزء شرح وظایفتان به شمار میآید، انجام ندهید. من قدم به قدم پیش میروم و اگر در بین راه حذفم كردند از اختیارم خارج خواهد بود. مهم شروع حركت به سمت هدف و حداكثر كوشش در این راه است.
از هفتههای نخست كارتان در اردوگاه ساموراییها بگویید.
در این مدت با شرایط و محیط تطابق یافته و بخصوص درباره ملیپوشان مقیم ژاپن اطلاعات زیادی را كه پیش تر نداشتم كسب كردهام. از طرف دیگر كوشیدهام اطلاعاتم را درباره لیگ ژاپن (چیلیگ) دائما بیشتر كنم. بعد از آن میشود سر فرصت با لژیونرهای فوتبال ژاپن هم چانهزنی كرد.
آیا پیش از این هم به ژاپن سفر كرده بودید؟
بله، چند باری رفته بودم و عمدهترین آنها در سال 2002 بود كه برای شركت در دور نهایی جام جهانی به ژاپن رفتم. آن سال میزبانی به طور مشترك در دست ژاپن و كره جنوبی بود و من با تیم ملی مكزیك به ژاپن سفر كردم.
تفاوتها را با امروز در چه حدی میبینید؟
البته زیاد است اما شما هر مدتی به یك كشور با فرهنگ متفاوت سفر كنید، بحث تطابق را دارید و این كه بكوشید با شرایط و فرهنگ محل آشنا شوید. وقتی قرار است من برای ژاپنیها كارهایی انجام بدهم بدون مطلع بودن از اولویتها و علایق و اعتقاداتشان این كار امكانپذیر نخواهد بود.
پیشتر هرگز رخ نداده بود كه یك مربی متعلق به آمریكای مركزی سرمربی تیم ملی یك كشور متعلق به منطقهای دیگر شود. این انتصاب بیسابقه چگونه پدید آمد؟
تماس اولیه ژاپنیها با من به سال 2010 برمیگردد. بعد از اتمام رقابتهای آن سال جام جهانی، ژاپنیها از من خواستند كه سرمربیشان بشوم اما چون پسر كوچكم هنوز دوران دبستاناش را در مكزیكوسیتی میگذراند، صلاح ندیدم كه در آن قضیه وقفه بیاندازم. در نتیجه آنها با زاكهرونی كنار آمدند اما بعد از جام جهانی 2014 هم زاك مایل به رفتن بود و هم من مشكلی را كه پیشتر در ارتباط با بچهام داشتم، حس نمیكردم. خوشبختانه من از قبل به اطلاع سران باشگاه اسپانیول اسپانیا رسانده بودم كه ادامه حضورم در آن جا به خاطر كمبودهای مالی آنها بیفایده است و بهتر است پیشنهاد ژاپنیها را بپذیرم.
كدام بخشهای فوتبال ژاپن نیاز به ترمیم عاجل دارد و روی كدام موارد باید بیشتر كار كنید؟
كارهای تشكیلاتیشان قوی و سازماندهی لیگشان هم خوب است اما در همین لیگ تعداد مسابقات متوسط زیاد است و میزان كوشش و زرنگیهای حرفهای گاه به حد لازم نمیرسد و حتی بعضی وقتها احساس میكنم كه نكند این مسابقات دوستانه است و نه مربوط به یك لیگ رسمی.
آیا منظورتان این است كه تنبلیهای رایج در لیگ زیاد است؟
دقیقاً در یك بازی 90 دقیقهای حدود 10 بار توپ را بیرون زدند چون یك بازیكن روی زمین افتاده بود و نیاز به مداوا داشت و میخواستند مقررات بازی جوانمردانه را به جا بیاورند. داور هم وسط هر نیمه طبق قواعد جدید فیفا بازی را یك بار متوقف كرد تا بازیكنان خسته و تشنه آبی بنوشند. ركودها و تنبلیهایی از این دست ملكه ذهن بازیكنان میشود و آنهایی كه ملیپوشاند لاجرم این را به تیم ملی و بازیهای آن بخش منتقل میكنند و من به همین نقطه قضیه ایراد دارم. فوتبال روز جهان این را بر نمیتابد و باید از هر لحظه آن بهره گرفت. پیشرفت فقط با سختكوشی حاصل میآید.
آیا فضای فوتبال ژاپن همانی است كه میخواهید؟
از منظرهایی نه. اصولاً فرهنگ دنیا و نوع زندگیها عوض شده است. در گذشته بازیهای كوچه و خیابانی رایجتر بود و كشور من مهد این جور چیزها بود و نیروهای مستعد و تازه خود به خود رشد میكردند. خود من و نفرات همدورهام اساس و بنای این رشته را در كوچه و خیابانها و پاركینگها و حتی در كوچكترین فضاها در بین ماشینهای پارك شده یاد گرفتیم. این روزها مدارس فوتبال بیشتر از گذشته است اما نوع كوچه و خیابانی فوتبال كه در گذشته رایج بود بازیكنانی را پرورش میداد كه ذاتاً جنگندهتر بودند. اگر من عیبی را بر ژاپنیها قایل باشم، همین قضیه است. این كه آنها آنقدر اصولی و آرام و منطقی آموزش میبینند كه از برخی مرد رندیها و زرنگیها و مكاریها كه فقط در فوتبالهای خیابانی رواج دارد غافل میمانند و بدون این مرد رندیها پیروزی در مسابقات بینالمللی نزدیك به غیرممكن است.
طی دوران اقامتتان در ژاپن، كدام خصلتها را نزد مردم این كشور دیدهاید كه بیشتر برایتان جالب باشد؟
من از میزان احترامی كه مردم ژاپن به خودشان و خارجیها میگذارند، شگفتزده شدهام. آنها حتی به طبیعت هم بیشترین احترام را میگذارند و در كوچه و خیابان هر چه میبینند، كمك و مهربانی آدمها در حق یكدیگر است. ژاپنیها همه چیز را پاك و منظم نگه میدارند و بسیار دقیق و پركارند و این قسمتهایی از قضیه است كه به كار من نیز میآید زیرا كمك میكند من تیمی را در اختیار داشته باشم كه افرادش ذاتاً وظیفهشناساند. با این حال همان طور كه قبلاً گفتم باید برخی نگرشهای حرفهای و فوتبال متكی بر زرنگیها و خشونت به بازی ژاپن ضمیمه شود تا ما به سطح و بیلانی برسیم كه برای كسب تیم در مسابقات دشوار بینالمللی به آن نیاز است.
مقصد و هدف اولتان لابد جام ملتهای آسیا است.
همین طور است ولی هدف عمدهتر و اصلیتر ما رسیدن به مرحله نهایی جام جهانی 2018 و برنامهریزی برای حضوری كارساز در این مرحله است و ژاپنیها روی این قضیه بسیار حساستر هستند و این را بیشتر از جام ملتها میخواهند.
آیا مطمئناید كه تا آن زمان در ژاپن ماندنی هستید؟
خیر. در فوتبال مدرن بینالمللی چیزی به نام امنیت شغلی وجود ندارد و سه چهار نتیجه بد هم كافی است تا عذرتان را بخواهند اما این هم سبب نمیشود كه برنامهریزی نكنید و چون احتمال خلعتان هست كاری را كه جزء شرح وظایفتان به شمار میآید، انجام ندهید. من قدم به قدم پیش میروم و اگر در بین راه حذفم كردند از اختیارم خارج خواهد بود. مهم شروع حركت به سمت هدف و حداكثر كوشش در این راه است.