گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - تونس امروز شاهد یک تجربه دموکراتیک جدید خواهد بود. این تجربه همچنین آزمونی است برای میزان مشروعیت و موفقیت کشورهایی که انقلاب های موسوم به بهار عربی در آنها روی داد. از این رو نیاز مبرمی وجود دارد که تونس در این مرحله بتواند از رویکردهای سلطه جویانه دوران زین العابدین بن علی، رییس جمهوری برکنارشده این کشور فراتر رفته و شاهد دوران تازه ای در تجربه دموکراتیک باشد.
همچنین انتخابات پیش رو می تواند کشور را از دوران انتقالی عبور داده و به نهادهای دولتی قدرت و مشروعیت تازه ای بخشد. با وجود آنکه تعداد زیادی از تونسی ها به مزایا و محاسن «انقلاب یاسمن» شان دیگر کمتر اعتقادی دارند اما پیشبرد روند کنونی کشور نیازمند بسیج همگانی مردم در پشت سر نخبگان سیاسی و فرهنگی است.
تبلیغات انتخاباتی که از یک ماه پیش شروع شده تاکنون یک قطب بندی سیاسی بسیار جدی را بین نیروهای اسلامگرا از یک سو و نیروهای سیاسی دیگر با گرایشات مختلف به نمایش گذاشته است. در این میان به نظر می رسد نیروهای افراطی و تندرو از هر 2 سو به شدت در جامعه منزوی شده و احتمالا بخش هایی از آنها به جریانات تروریستی پیوسته اند.
در واقع بخش اعظم تونسی ها به این باور اساسی رسیده اند که توافق پیرامون مطالبات حداقلی شرط اصلی تمرین دموکراسی و استمرار آن است. این نخستین قاعده ای است که باید همه نسبت به آن التزام داشته باشند تا آشتی داخلی و ثبات جمعی در کشور محافظت شود.
بعد از دوسال نزاع بین جنبش اسلامگرای النهضه و دشمنان شان یعنی لیبرال ها و گروه های چپ در نهایت جنبش النهضه اصل تشکیل یک دولت تکنوکرات مستقل برای نظارت بر انتخابات را پذیرفت و به این ترتیب تونس را از کشمکش های داخلی نجات داد.
چالش مهمی که اکنون انتخابات تونس با آن مواجه است، حضور تعداد زیادی از چهره های سیاسی وابسته به نظام بن علی در این انتخابات و نیز انتخابات ریاست جمهوری است که قرار است یک ماه پس از آن برگزار شود. این چهره ها مدعی آن هستند که از تجربه و فرهنگ مستحکمی برخوردار بوده و قادر به اداره امور دولت هستند. آنها همچنین ادعا می کنند در اقدامات سرکوب گرانه نظام سابق مشارکتی نداشته اند. حال آنکه نخبگان فرهنگی تونس و جوانان انقلابی این کشور بر این باورند که بازگشت این چهره ها یکی از بزرگ ترین مخاطراتی است که در کنار نیروهای تندرو مذهبی، می تواند تجربه دموکراتیک در تونس را تهدید کند.
واقعیت این است که بحث و جدل درباره بقایای نظام گذشته چالشی است که به این آسانی نمی توان از آن عبور کرد، زیرا از یک جهت بسیاری تا آنجا پیش می روند که می گویند نظامی که برای سال های متمادی بر کشور حکومت کرده برای خود، نهادها و شخصیت هایی را ساخته و پرورش داده است که دارای توانمندی های زیادی بوده و به صلاح کشور نیست، این نیروها کنار گذاشته شوند. از جهت دیگر کسانی این نکته را بیان می کنند که ورود دوباره این افراد به عرصه قدرت، باعث می شود دوباره همان نهادها و روش های سابق باز تولیدشده و در نهایت به بازگشت دوباره استبداد و آن نظام فاسد منجر شود. با این حال نظر اکثریت جامعه این است که نظام جدید از درون نظام قدیم سر بلند می کند و نمی توان همه چیز را در داخل دولت ها و جوامع قطع کرد و در گردونه ای از هرج ومرج و آشوب گرفتار نشد.
در انتخابات پیش رو حتی جنبش اسلامگرای النهضه نیز تلاش کرده است با چهره های جدیدی وارد عرصه شود. این جنبش در دور قبلی توانسته بود اکثریت کرسی های پارلمان را به دست آورد. النهضه می خواهد به رقبایش اثبات کند که به اصل گردش مسالمت آمیز قدرت واقعا باور دارد. این گروه می گوید اشتباهات گذشته اش در زمان زمامداری دولت سابق به دو عامل مهم برمی گردد: یکی کمبود تجربه و مهارت افرادش برای اداره امور، زیرا آنها سال های گذشته را در زندان بودند و دیگری دشواری مرحله انتقالی که موجب می شد تا بخش اعظم تونسی ها خواستار چیدن میوه های انقلاب و دست یافتن هرچه زودتر به مطالباتشان باشند.
در مقابل، دشمنان این جریان می گویند ناکامی النهضه در مرحله انتقالی ناشی از زیربنای فکری آنها و تصوراتی بود که داشتند؛ تصوراتی که مبتنی بر طرد دیگران و گرایش های سلطه جویانه است و تقریبا در بیشتر جریان های مشابه آنها اعم از تندرو یا کندرو وجود دارد. حتی جریان هایی که مدعی میانه روی هستند این اعتدال و میانه روی شان چیزی جز یک روپوش ساختگی بر ایدئولوژی تمامیت خواه آنها نیست.
در این میان حزب «ندای تونس» که ریاست آن را «باجی قاید السبسی» برعهده دارد و یک جریان بزرگ لیبرال به شمار می رود، قصد دارد اجازه ندهد یک بار دیگر چهره هایی مانند النهضه به قدرت برسند. از این رو تلاش می کند بخش اعظمی از نیروهای مدنی لیبرال و چپگرا را در این راه با خود همراه کرده و در نهایت بتواند اکثریت کرسی های مجلس را به دست آورد. هدف از این حرکت آن است که با یک شکست سنگین، به دوران النهضه خاتمه داده شود و تونس به یک مسیر جدید هدایت شود؛ مسیری که در آن قادر باشد دوباره روند نوگرایی و مدرنیسم در کشور را دنبال کند؛ حرکتی که پایه های فکری اش را «خیرالدین تونسی» ریخت و «حبیب بورقیبه»، رهبر جنبش ملی تونس آن را هدایت کرد.
بسیاری از تحلیلگران امور تونس بر این اعتقادند که میراث بورقیبه هم اکنون یکی از برگ های برنده در رقابت های انتخاباتی پارلمانی و ریاست جمهوری تونس است. بین وعده هایی که النهضه می دهد و طرح و پروژه هایی که جریان «ندای تونس» مطرح می کند، این مردم تونس هستند که باید تلاش کنند یک فرمول میانه و متوازن پیدا کنند که بتواند موجب ثبات دولت و تداوم آن باشد. به نظر می رسد تونسی ها دارند آهسته آهسته درمی یابند که راه رشد و توسعه بسیار سخت و دشوار بوده و تنها با اشک ها و عرق ریختن ها می توان آن را پیمود.
منبع: شرق
همچنین انتخابات پیش رو می تواند کشور را از دوران انتقالی عبور داده و به نهادهای دولتی قدرت و مشروعیت تازه ای بخشد. با وجود آنکه تعداد زیادی از تونسی ها به مزایا و محاسن «انقلاب یاسمن» شان دیگر کمتر اعتقادی دارند اما پیشبرد روند کنونی کشور نیازمند بسیج همگانی مردم در پشت سر نخبگان سیاسی و فرهنگی است.
تبلیغات انتخاباتی که از یک ماه پیش شروع شده تاکنون یک قطب بندی سیاسی بسیار جدی را بین نیروهای اسلامگرا از یک سو و نیروهای سیاسی دیگر با گرایشات مختلف به نمایش گذاشته است. در این میان به نظر می رسد نیروهای افراطی و تندرو از هر 2 سو به شدت در جامعه منزوی شده و احتمالا بخش هایی از آنها به جریانات تروریستی پیوسته اند.
در واقع بخش اعظم تونسی ها به این باور اساسی رسیده اند که توافق پیرامون مطالبات حداقلی شرط اصلی تمرین دموکراسی و استمرار آن است. این نخستین قاعده ای است که باید همه نسبت به آن التزام داشته باشند تا آشتی داخلی و ثبات جمعی در کشور محافظت شود.
بعد از دوسال نزاع بین جنبش اسلامگرای النهضه و دشمنان شان یعنی لیبرال ها و گروه های چپ در نهایت جنبش النهضه اصل تشکیل یک دولت تکنوکرات مستقل برای نظارت بر انتخابات را پذیرفت و به این ترتیب تونس را از کشمکش های داخلی نجات داد.
چالش مهمی که اکنون انتخابات تونس با آن مواجه است، حضور تعداد زیادی از چهره های سیاسی وابسته به نظام بن علی در این انتخابات و نیز انتخابات ریاست جمهوری است که قرار است یک ماه پس از آن برگزار شود. این چهره ها مدعی آن هستند که از تجربه و فرهنگ مستحکمی برخوردار بوده و قادر به اداره امور دولت هستند. آنها همچنین ادعا می کنند در اقدامات سرکوب گرانه نظام سابق مشارکتی نداشته اند. حال آنکه نخبگان فرهنگی تونس و جوانان انقلابی این کشور بر این باورند که بازگشت این چهره ها یکی از بزرگ ترین مخاطراتی است که در کنار نیروهای تندرو مذهبی، می تواند تجربه دموکراتیک در تونس را تهدید کند.
واقعیت این است که بحث و جدل درباره بقایای نظام گذشته چالشی است که به این آسانی نمی توان از آن عبور کرد، زیرا از یک جهت بسیاری تا آنجا پیش می روند که می گویند نظامی که برای سال های متمادی بر کشور حکومت کرده برای خود، نهادها و شخصیت هایی را ساخته و پرورش داده است که دارای توانمندی های زیادی بوده و به صلاح کشور نیست، این نیروها کنار گذاشته شوند. از جهت دیگر کسانی این نکته را بیان می کنند که ورود دوباره این افراد به عرصه قدرت، باعث می شود دوباره همان نهادها و روش های سابق باز تولیدشده و در نهایت به بازگشت دوباره استبداد و آن نظام فاسد منجر شود. با این حال نظر اکثریت جامعه این است که نظام جدید از درون نظام قدیم سر بلند می کند و نمی توان همه چیز را در داخل دولت ها و جوامع قطع کرد و در گردونه ای از هرج ومرج و آشوب گرفتار نشد.
در انتخابات پیش رو حتی جنبش اسلامگرای النهضه نیز تلاش کرده است با چهره های جدیدی وارد عرصه شود. این جنبش در دور قبلی توانسته بود اکثریت کرسی های پارلمان را به دست آورد. النهضه می خواهد به رقبایش اثبات کند که به اصل گردش مسالمت آمیز قدرت واقعا باور دارد. این گروه می گوید اشتباهات گذشته اش در زمان زمامداری دولت سابق به دو عامل مهم برمی گردد: یکی کمبود تجربه و مهارت افرادش برای اداره امور، زیرا آنها سال های گذشته را در زندان بودند و دیگری دشواری مرحله انتقالی که موجب می شد تا بخش اعظم تونسی ها خواستار چیدن میوه های انقلاب و دست یافتن هرچه زودتر به مطالباتشان باشند.
در مقابل، دشمنان این جریان می گویند ناکامی النهضه در مرحله انتقالی ناشی از زیربنای فکری آنها و تصوراتی بود که داشتند؛ تصوراتی که مبتنی بر طرد دیگران و گرایش های سلطه جویانه است و تقریبا در بیشتر جریان های مشابه آنها اعم از تندرو یا کندرو وجود دارد. حتی جریان هایی که مدعی میانه روی هستند این اعتدال و میانه روی شان چیزی جز یک روپوش ساختگی بر ایدئولوژی تمامیت خواه آنها نیست.
در این میان حزب «ندای تونس» که ریاست آن را «باجی قاید السبسی» برعهده دارد و یک جریان بزرگ لیبرال به شمار می رود، قصد دارد اجازه ندهد یک بار دیگر چهره هایی مانند النهضه به قدرت برسند. از این رو تلاش می کند بخش اعظمی از نیروهای مدنی لیبرال و چپگرا را در این راه با خود همراه کرده و در نهایت بتواند اکثریت کرسی های مجلس را به دست آورد. هدف از این حرکت آن است که با یک شکست سنگین، به دوران النهضه خاتمه داده شود و تونس به یک مسیر جدید هدایت شود؛ مسیری که در آن قادر باشد دوباره روند نوگرایی و مدرنیسم در کشور را دنبال کند؛ حرکتی که پایه های فکری اش را «خیرالدین تونسی» ریخت و «حبیب بورقیبه»، رهبر جنبش ملی تونس آن را هدایت کرد.
بسیاری از تحلیلگران امور تونس بر این اعتقادند که میراث بورقیبه هم اکنون یکی از برگ های برنده در رقابت های انتخاباتی پارلمانی و ریاست جمهوری تونس است. بین وعده هایی که النهضه می دهد و طرح و پروژه هایی که جریان «ندای تونس» مطرح می کند، این مردم تونس هستند که باید تلاش کنند یک فرمول میانه و متوازن پیدا کنند که بتواند موجب ثبات دولت و تداوم آن باشد. به نظر می رسد تونسی ها دارند آهسته آهسته درمی یابند که راه رشد و توسعه بسیار سخت و دشوار بوده و تنها با اشک ها و عرق ریختن ها می توان آن را پیمود.
منبع: شرق