برنامههای كارلوس دونگا برای اوجگیری دوباره برزیل:
به گزارش گروه ورزش خبرگزاری دانا( داناخبر)، دونگا درباره آن شکست تحقیر آمیز(7-1) برزیل مقابل آلمان معتقد است « آلمان همان بلایی را بر سر تیمملی فوتبال برزیل آورد كه خود این كشور سالها بر سر سایرین میآورد. آنها ابتدا در گوشهای با ایجاد مثلثها و یا یك ـ دو های متوالی حواس برزیلیها را پرت و سپس با یك پاس قطری از فاصله 40 متر همه چیز را عوض میكردند و دفاع كند و ایستای برزیل، را در مقابل عمل انجام شده قرار میدادند.» اما او در این مصاحبه از برنامه های خود برای بهبود شرایط برزیل، بیشتر می گوید.
در جام جهانی 2014، ایراد بزرگ تیمملی برزیل در چه بود؟
این كه به اندازه كافی «تیم» و یكدست نبود. تیمملی فقط با ایستادن بهترینهای یك كشور كنار یكدیگر ایجاد نمیشود بلكه مجموعهای از فرآیندها این مساله را شكل میدهد. شما باید نه فقط ستارهها بلكه كسانی را فراخوانید كه قادر به ارایه چیزهایی باشند كه فتح جامجهانی آنها را میطلبد و ما چنین متاعی را در تیم امسال برزیل كمتر داشتیم.
و ایرادات دیگر؟
سالها است كه میگویم و ناله میكنم كه به رغم حضور و درخشش مسیها و نیمارها عصر فوتبال انفرادی به پایان رسیده و باید چند تاكتیك زبده كه روی آن كار كرده باشید در اختیار گیرید و در هر مسابقه به فراخور رقیبی كه پیش رویتان است از یكی از آنها استفاده كنید.
وقتی برزیل با آن قاطعیت جام كنفدراسیونهای 2013 را برد، این توقع پیش آمد كه حتماً جام جهانی 2014 را هم قبضه كند. از این منظر آیا آن قهرمانی واقعه مضری نبود؟
هیچ قهرمانی به خودی خود ضررساز نیست مگر این كه برنامهای نداشته باشید و در هر جامی با همان برنامه جام قبلی به میدان آیید. حسن جام كنفدراسیونها این بود كه ملیپوشان ما را مهیای چیزهایی كرد كه یك سال بعد از آن در جام جهانی انتظارشان را میكشید و حال اگر كادر فنی نتوانست از آن آگاهیها بدرستی برای جام اصلیتر (جهانی) استفاده كند، تقصیر ملیپوشان نیست.
آیا فكر میكنید در این یكی دو ساله به اندازه كافی از تیم ملی برزیل حمایت شد؟
صد درصد شد. دوره من اوضاع بسیار نامساعدتر بود. یادم میآید در یك مسابقه دوستانه كه در برابر تیم ملی آرژانتین در شهر میناس برزیل انجام دادیم، مردم از دقیقه اول تا 90 ما را هو كردند و با این وجود من نگذاشتم وحدت تیم ملی از دست برود.
حالا چه باید كرد تا تیم برزیل عاری و رها از ایرادات اخیر شده و قدمی بلند به سمت جلو بردارد؟
من فكر میكنم میزان تمرینات تیم ملی برزیل و طول مدت كمپهای تداركاتی در آستانه جام جهانی اخیر به حدی نرسید كه مورد نیاز بود و فیل بزرگ با این تصور كه تیمش رو براه است و چیزی كم و كسر ندارد، تیم را رها كرد و به اندازه كافی به آن فشار نیاورد. در دوره من به تعداد كمپهای تمرینی و بازیهای دوستانهمان ایراد گرفتند و گفتند بیش از حد بوده اما دیدید كه از درون همانها یك تیم هماهنگ و بسیار قدرتمندتر از تیم سال 2014 كشورمان بیرون آمد.
یعنی با قدری تمرین بیشتر مشكلات برزیل حل میشد.
منظورم این است كه شما جام جهانی را نمیبرید مگر این كه به شدت و سختی كار كرده باشید. آلمان بهترین نمونه پیش روی ما است. یواخیم لو سالها روی این تیم كار و تمرین كرد و وقتی ژرمنها به برزیل آمدند یك تیم كاملاً كارآزموده بودند ولی ما حتی وحدت تاكتیكی نداشتیم. در گذشته امكانپذیر بود كه فقط با تكیه بر استعدادهای وسیع و شگرف فوتبالیستهای برزیلی جامها را درو كرد اما الان دیگر كافی نیست و باید تیمی داشته باشید كه طبق الگوی اروپاییها روزی دو جلسه و مجموعاً 6 ساعت تمرین كند. اسكولاری و بسیاری فكر میكنند استعداد ذاتی بازیكنان برزیل به تمرینات زیاد برای متبلور شدن نیاز ندارد اما نتایج وحشتناك جام جهانی اخیر خط بطلان تلخی بر این گونه اندیشیدنها بود.
مساله بازیابی روحی و زدودن خاطرات هولناك جام جهانی امسال از ذهن برزیلیها مساله بسیار مهمی است. چه طرحی در این خصوص دارید؟
به ملیپوشان گفتهام كه باختهای اخیر اصلاً به این معنا نیست كه از این پس در قالب یك بازنده همیشگی و نیروی درجه دوم و سوم در این ورزش هستیم بلكه هركس كه در این ورزش تلاش كند و فكر رویش بگذارد، بهرهاش را خواهد گرفت و این شامل ما هم میشود. جایی برای ناامیدی نیست.
از نظر شما تركیب جدید برزیل چگونه باید باشد؟
این كه همه ملیپوشان دو سه سال اخیر را به خاطر آن چه در جام جهانی بیستم روی داد دور بریزیم و یك تیم صددرصد تازه بسازیم اشتباه بزرگی است چون تا آن تیم، «تیم» شود، فوتبال برزیل هم نابود شده است. باید تیمی ساخت كه ادغامی از همان نفرات و بازیكنان جوانتر غایب در جام جهانی باشد.
آیا تعداد ستارههای ذاتی در فوتبال برزیل كم نشده است؟
ظهور نیمار در سالهای اخیر و حضور اسكار و فرناندینیو در تیم فعلی كشورمان جواب سوال را با یك كلمه قاطع «نه» میدهد. فوتبالیستهای خوب همیشه و هر ماه در برزیل ظهور میكنند و این هنر شما است كه از آنها به درستی بهره بگیرید.
با توجه به این كه لغزشهای دفاعی ضعف بزرگ سلهسائو در جام جهانی امسال بود و شما سالها در فوتبال اروپا حاضر بوده و درس آموخته تیمهایی چون اشتوتگارت هستید، آیا این خطر وجود ندارد كه برزیل را بیش از حد دفاعی كنید؟
من هر كاری را كه برای احیای روزهای روشن فوتبال برزیل لازم است انجام میدهم و اگر لازمه آن دفاعی شدن زرد و آبیها است این كار را هم خواهم كرد. چه فایدهای دارد كه مظهر بازی تهاجمی باشید و 1ـ7 ببازید و یك ملت را نابود كنید؟
در جام جهانی 2014، ایراد بزرگ تیمملی برزیل در چه بود؟
این كه به اندازه كافی «تیم» و یكدست نبود. تیمملی فقط با ایستادن بهترینهای یك كشور كنار یكدیگر ایجاد نمیشود بلكه مجموعهای از فرآیندها این مساله را شكل میدهد. شما باید نه فقط ستارهها بلكه كسانی را فراخوانید كه قادر به ارایه چیزهایی باشند كه فتح جامجهانی آنها را میطلبد و ما چنین متاعی را در تیم امسال برزیل كمتر داشتیم.
و ایرادات دیگر؟
سالها است كه میگویم و ناله میكنم كه به رغم حضور و درخشش مسیها و نیمارها عصر فوتبال انفرادی به پایان رسیده و باید چند تاكتیك زبده كه روی آن كار كرده باشید در اختیار گیرید و در هر مسابقه به فراخور رقیبی كه پیش رویتان است از یكی از آنها استفاده كنید.
وقتی برزیل با آن قاطعیت جام كنفدراسیونهای 2013 را برد، این توقع پیش آمد كه حتماً جام جهانی 2014 را هم قبضه كند. از این منظر آیا آن قهرمانی واقعه مضری نبود؟
هیچ قهرمانی به خودی خود ضررساز نیست مگر این كه برنامهای نداشته باشید و در هر جامی با همان برنامه جام قبلی به میدان آیید. حسن جام كنفدراسیونها این بود كه ملیپوشان ما را مهیای چیزهایی كرد كه یك سال بعد از آن در جام جهانی انتظارشان را میكشید و حال اگر كادر فنی نتوانست از آن آگاهیها بدرستی برای جام اصلیتر (جهانی) استفاده كند، تقصیر ملیپوشان نیست.
آیا فكر میكنید در این یكی دو ساله به اندازه كافی از تیم ملی برزیل حمایت شد؟
صد درصد شد. دوره من اوضاع بسیار نامساعدتر بود. یادم میآید در یك مسابقه دوستانه كه در برابر تیم ملی آرژانتین در شهر میناس برزیل انجام دادیم، مردم از دقیقه اول تا 90 ما را هو كردند و با این وجود من نگذاشتم وحدت تیم ملی از دست برود.
حالا چه باید كرد تا تیم برزیل عاری و رها از ایرادات اخیر شده و قدمی بلند به سمت جلو بردارد؟
من فكر میكنم میزان تمرینات تیم ملی برزیل و طول مدت كمپهای تداركاتی در آستانه جام جهانی اخیر به حدی نرسید كه مورد نیاز بود و فیل بزرگ با این تصور كه تیمش رو براه است و چیزی كم و كسر ندارد، تیم را رها كرد و به اندازه كافی به آن فشار نیاورد. در دوره من به تعداد كمپهای تمرینی و بازیهای دوستانهمان ایراد گرفتند و گفتند بیش از حد بوده اما دیدید كه از درون همانها یك تیم هماهنگ و بسیار قدرتمندتر از تیم سال 2014 كشورمان بیرون آمد.
یعنی با قدری تمرین بیشتر مشكلات برزیل حل میشد.
منظورم این است كه شما جام جهانی را نمیبرید مگر این كه به شدت و سختی كار كرده باشید. آلمان بهترین نمونه پیش روی ما است. یواخیم لو سالها روی این تیم كار و تمرین كرد و وقتی ژرمنها به برزیل آمدند یك تیم كاملاً كارآزموده بودند ولی ما حتی وحدت تاكتیكی نداشتیم. در گذشته امكانپذیر بود كه فقط با تكیه بر استعدادهای وسیع و شگرف فوتبالیستهای برزیلی جامها را درو كرد اما الان دیگر كافی نیست و باید تیمی داشته باشید كه طبق الگوی اروپاییها روزی دو جلسه و مجموعاً 6 ساعت تمرین كند. اسكولاری و بسیاری فكر میكنند استعداد ذاتی بازیكنان برزیل به تمرینات زیاد برای متبلور شدن نیاز ندارد اما نتایج وحشتناك جام جهانی اخیر خط بطلان تلخی بر این گونه اندیشیدنها بود.
مساله بازیابی روحی و زدودن خاطرات هولناك جام جهانی امسال از ذهن برزیلیها مساله بسیار مهمی است. چه طرحی در این خصوص دارید؟
به ملیپوشان گفتهام كه باختهای اخیر اصلاً به این معنا نیست كه از این پس در قالب یك بازنده همیشگی و نیروی درجه دوم و سوم در این ورزش هستیم بلكه هركس كه در این ورزش تلاش كند و فكر رویش بگذارد، بهرهاش را خواهد گرفت و این شامل ما هم میشود. جایی برای ناامیدی نیست.
از نظر شما تركیب جدید برزیل چگونه باید باشد؟
این كه همه ملیپوشان دو سه سال اخیر را به خاطر آن چه در جام جهانی بیستم روی داد دور بریزیم و یك تیم صددرصد تازه بسازیم اشتباه بزرگی است چون تا آن تیم، «تیم» شود، فوتبال برزیل هم نابود شده است. باید تیمی ساخت كه ادغامی از همان نفرات و بازیكنان جوانتر غایب در جام جهانی باشد.
آیا تعداد ستارههای ذاتی در فوتبال برزیل كم نشده است؟
ظهور نیمار در سالهای اخیر و حضور اسكار و فرناندینیو در تیم فعلی كشورمان جواب سوال را با یك كلمه قاطع «نه» میدهد. فوتبالیستهای خوب همیشه و هر ماه در برزیل ظهور میكنند و این هنر شما است كه از آنها به درستی بهره بگیرید.
با توجه به این كه لغزشهای دفاعی ضعف بزرگ سلهسائو در جام جهانی امسال بود و شما سالها در فوتبال اروپا حاضر بوده و درس آموخته تیمهایی چون اشتوتگارت هستید، آیا این خطر وجود ندارد كه برزیل را بیش از حد دفاعی كنید؟
من هر كاری را كه برای احیای روزهای روشن فوتبال برزیل لازم است انجام میدهم و اگر لازمه آن دفاعی شدن زرد و آبیها است این كار را هم خواهم كرد. چه فایدهای دارد كه مظهر بازی تهاجمی باشید و 1ـ7 ببازید و یك ملت را نابود كنید؟