گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - زمان چندانی به پایان مذاکرات وین باقی نمانده است؛ خبرهای ارسالی از مقر دیپلماتها با هیجان بالا در تهران و پایتختهای غربی دنبال میشود. صرف نظر از نتیجهای که ماراتن چانهزنی وین در برخواهد داشت، در ایران باب یک قضاوت تاریخی گشوده شده است؛ قضاوت درباره حاصل و محصول کار دیپلماتهایی که قریب 16 ماه مسوولیت این پرونده را در دست داشتهاند.
البته فقط ظریف و همکارانش نیستند که چنین بی محابا در معرض قضاوت محافل سیاسی قرار گرفتهاند؛ در آن سوی میدان، ناظران سیاسی نتیجه کار اوباما و همراهانش را زیر ذرهبین داوری قرار دادهاند.
برای دولت روحانی، موضوع هستهای اولویتی فراتر از دیگر امور سیاسی داشته و اکنون که کارنامه او در این عرصه به ایستگاه پایانی نزدیک شده است، میتوان نتایج تیم دیپلماسی اعتدال را در ترازوی قضاوت سنجید.
خوشبختانه برای داوری کار دیپلماتها عیار و معیاری روشن در دست است؛ به یمن قدرت امواج رسانهها، میدان دیپلماسی امروز به مانند میادین رقابت ورزشی در معرض دید همگان قرار گرفته است. در کشوری مثل ایران حتی اگر خانه سیاست، شفافیت کافی نداشته باشد اما محفل و منزل دیپلماتها زیر نورافکن دوربینها و رسانهها واقع است و هیچ اتفاقی در آن از نگاه افکار عمومی پنهان نمیماند. از همین روست که به رغم همه ابهامها و نقاط پنهانی که درباره کارهای اقتصادی و اجتماعی دولت پیشین وجود دارد اما همه رفتارهای تیم دیپلماسی و هستهای هشت سال گذشته در دفتر خبرنگاران و افکار عمومی ثبت و ضبط است. به طور مثال هواداران تیم هستهای سابق هر اندازه برای تبرئه عملکرد خویش تلاش کنند یا کار تیم کنونی را سیاه جلوه دهند متاع تبلیغاتیشان در بازار خبری و رسانهای خریدار ندارد. تصویر 2 دوره سیاست خارجی ایران در دولت قبلی و دولت اعتدال، شفافتر از آن است که با پروپاگاند یا جنجالهای تبلیغی بتوان پرده انکار بر واقعیتها کشید.
روحانی در یکی از گفتارهای خویش به روشنی این تصویر دوره حضیض و دوره اوج دیپلماسی ایران را نمایان کرد. او به خاطر آورد که سکه دیپلماسی ایران در دورهای چنان از اعتبار ساقط شده بود که شمار دوستان ایران از انگشتان دست فراتر نمیرفت. او همچنین به خاطر آورد که هر 6 قدرتی که امروز در صف مذاکره و توافق با ایران حاضر شدهاند دیروز برای تحریم و انزوای ایران از همدیگر سبقت میگرفتند.
اکنون یک سال از زمانی که روحانی تیم دیپلماسی خویش به ریاست محمدجواد ظریف را برای ماموریت خطیر تفاهم با 6 قدرت جهانی راهی ژنو کرد میگذرد. راه یک ساله ژنو 92 تا وین 93 ایرانیها را با حقایق تازهای از دنیای ناشناخته دیپلماسی آشنا کرد. مخالفت و مانعتراشی هواداران دولت و تیم هستهای سابق چنان دامنگستر بود که بدبینی به مذاکره با غرب به میان برخی حلقههای تصمیمساز راه یافته بود.
کار بزرگ تیم هستهای این بوده که همزمان با شکستن طلسم بدبینی جهان غرب، رشتههای بدبینی که تندروها به پای اراده نظام تنیده بودند را از هم گسست. در این مدت ظریف و همکارانش توانستند پندارها و تصوراتی که چند سال، پایه تصمیمهای پرهزینه و نادرست شده بودند را از درجه اعتبار ساقط کنند. باورهایی از این دست که دیپلماسی ایران محکوم به تهاجم یا تقابل در جهان غرب است. سیاست خارجی کارزار زورآزمایی و جدال است و جامعه جهانی جز زبان پرخاش و تهدید نمیشناسد.
پیدا بود که در چنین تصوری بدبینانه از جهان سیاست، هرگونه مذاکره و گفتوگو مترادف سازش و وادادگی پنداشته میشد. به همین دلیل همه نشستها و دیدارهای دولتمردان سابق به بنبست میانجامید یا به تعبیر روحانی به قرائت یک بیانیه محکومیت از سوی تیم مذاکره کننده ختم می شد.
بنابراین از منظر دانشآموختگان سیاست ملموسترین نتیجه کار دیپلماتهای در دولت اعتدال این بود که هم تلقی ایرانیها از مقوله مذاکره و میدان دیپلماسی را تغییر دادند هم زاویه نگاه دولتهای دیگر به توانایی دیپلماسی ایران را عوض کردند.
به نظر می آید تیم دیپلمات های دولت اعتدال صرف نظر از اینکه نشست وین به چه نتایجی منجر خواهد شد در پایان 16 ماه مذاکره توانسته اند بسیاری از مطالبات شهروندان ایرانی را در صحنه بین المللی جامه عمل بپوشانند مطالباتی نظیر: شکستن حصار انزوا، خارج کردن اقتصاد کشور از گردآب تحریم های پیاپی جهانی و نهایتا اثبات منطق و مرام صلح طلبی ایرانیان.
منبع: ایران
البته فقط ظریف و همکارانش نیستند که چنین بی محابا در معرض قضاوت محافل سیاسی قرار گرفتهاند؛ در آن سوی میدان، ناظران سیاسی نتیجه کار اوباما و همراهانش را زیر ذرهبین داوری قرار دادهاند.
برای دولت روحانی، موضوع هستهای اولویتی فراتر از دیگر امور سیاسی داشته و اکنون که کارنامه او در این عرصه به ایستگاه پایانی نزدیک شده است، میتوان نتایج تیم دیپلماسی اعتدال را در ترازوی قضاوت سنجید.
خوشبختانه برای داوری کار دیپلماتها عیار و معیاری روشن در دست است؛ به یمن قدرت امواج رسانهها، میدان دیپلماسی امروز به مانند میادین رقابت ورزشی در معرض دید همگان قرار گرفته است. در کشوری مثل ایران حتی اگر خانه سیاست، شفافیت کافی نداشته باشد اما محفل و منزل دیپلماتها زیر نورافکن دوربینها و رسانهها واقع است و هیچ اتفاقی در آن از نگاه افکار عمومی پنهان نمیماند. از همین روست که به رغم همه ابهامها و نقاط پنهانی که درباره کارهای اقتصادی و اجتماعی دولت پیشین وجود دارد اما همه رفتارهای تیم دیپلماسی و هستهای هشت سال گذشته در دفتر خبرنگاران و افکار عمومی ثبت و ضبط است. به طور مثال هواداران تیم هستهای سابق هر اندازه برای تبرئه عملکرد خویش تلاش کنند یا کار تیم کنونی را سیاه جلوه دهند متاع تبلیغاتیشان در بازار خبری و رسانهای خریدار ندارد. تصویر 2 دوره سیاست خارجی ایران در دولت قبلی و دولت اعتدال، شفافتر از آن است که با پروپاگاند یا جنجالهای تبلیغی بتوان پرده انکار بر واقعیتها کشید.
روحانی در یکی از گفتارهای خویش به روشنی این تصویر دوره حضیض و دوره اوج دیپلماسی ایران را نمایان کرد. او به خاطر آورد که سکه دیپلماسی ایران در دورهای چنان از اعتبار ساقط شده بود که شمار دوستان ایران از انگشتان دست فراتر نمیرفت. او همچنین به خاطر آورد که هر 6 قدرتی که امروز در صف مذاکره و توافق با ایران حاضر شدهاند دیروز برای تحریم و انزوای ایران از همدیگر سبقت میگرفتند.
اکنون یک سال از زمانی که روحانی تیم دیپلماسی خویش به ریاست محمدجواد ظریف را برای ماموریت خطیر تفاهم با 6 قدرت جهانی راهی ژنو کرد میگذرد. راه یک ساله ژنو 92 تا وین 93 ایرانیها را با حقایق تازهای از دنیای ناشناخته دیپلماسی آشنا کرد. مخالفت و مانعتراشی هواداران دولت و تیم هستهای سابق چنان دامنگستر بود که بدبینی به مذاکره با غرب به میان برخی حلقههای تصمیمساز راه یافته بود.
کار بزرگ تیم هستهای این بوده که همزمان با شکستن طلسم بدبینی جهان غرب، رشتههای بدبینی که تندروها به پای اراده نظام تنیده بودند را از هم گسست. در این مدت ظریف و همکارانش توانستند پندارها و تصوراتی که چند سال، پایه تصمیمهای پرهزینه و نادرست شده بودند را از درجه اعتبار ساقط کنند. باورهایی از این دست که دیپلماسی ایران محکوم به تهاجم یا تقابل در جهان غرب است. سیاست خارجی کارزار زورآزمایی و جدال است و جامعه جهانی جز زبان پرخاش و تهدید نمیشناسد.
پیدا بود که در چنین تصوری بدبینانه از جهان سیاست، هرگونه مذاکره و گفتوگو مترادف سازش و وادادگی پنداشته میشد. به همین دلیل همه نشستها و دیدارهای دولتمردان سابق به بنبست میانجامید یا به تعبیر روحانی به قرائت یک بیانیه محکومیت از سوی تیم مذاکره کننده ختم می شد.
بنابراین از منظر دانشآموختگان سیاست ملموسترین نتیجه کار دیپلماتهای در دولت اعتدال این بود که هم تلقی ایرانیها از مقوله مذاکره و میدان دیپلماسی را تغییر دادند هم زاویه نگاه دولتهای دیگر به توانایی دیپلماسی ایران را عوض کردند.
به نظر می آید تیم دیپلمات های دولت اعتدال صرف نظر از اینکه نشست وین به چه نتایجی منجر خواهد شد در پایان 16 ماه مذاکره توانسته اند بسیاری از مطالبات شهروندان ایرانی را در صحنه بین المللی جامه عمل بپوشانند مطالباتی نظیر: شکستن حصار انزوا، خارج کردن اقتصاد کشور از گردآب تحریم های پیاپی جهانی و نهایتا اثبات منطق و مرام صلح طلبی ایرانیان.
منبع: ایران