ویسنته دلبوسكه، سرمربی تیم ملی فوتبال اسپانیا:
به گزارش گروه ورزش خبرگزاری دانا( دانا خبر)، دل بوسکه معتقد است که تیکی تاکا هنوز نمرده است. وی به پرسشهای سایت فیفا چنین پاسخ می دهد:
هزار بار این سؤال از شما شده اما باید برای هزار و یكمین بار از شما پرسید چه بر سر تیم ملی اسپانیا در جام جهانی امسال آمد؟
نمیتوان و نباید فقط بدنبال یكدلیل بود و سلسله مسایل و مجموعهای از اتفاقات ما را به آنجا كشاند كه دیدید. در عین حال معتقدم اگر فقط بدنبال عیبیابی در خودمان باشیم، قدم به بیراهه گذاشتهایم زیرا یك قسمت قضیه هم این بود كه رقبای ما در آنجا یعنی هلند و شیلی نیز بسیار قوی بودند.
یعنی چه باید كرد؟
باید مثل ورزشكاران راستین و شرافتمند این شكستها را پذیرفت و به سوی آینده به حركت درآمد و نتایج بهتری را گرفت.
در جام 2014 بازیهای تهاجمی و پرگلتری در قیاس با جام جهانی 2010 رویت شد. آیا این مساله مرتبط با بازیهای درخشان و زیبای 8، 9 سال اخیر اسپانیا و تاثیرگذاری آن برروی كار سایرین نیست؟
قطعاً اسپانیا در این زمینه بیتاثیر نبوده زیرا این عادت ماست كه به محض از دست دادن توپ فشار و پرسینگ را روی رقبا اجرا كنیم و تملك توپ را از دست آنها درآوریم و با سرعت در پاسكاری رقبا را مستاصل و نماییم و فضای حیاتیشان را گرفته در نهایت گلزنی كنیم. حالا بسیاری از رقبا از ما خطا میگیرند و بازیهای سریع و فنی و تهاجمی را در دستور كار خود قرار دادهاند. قدر مسلم این كه اظهار نظر بسیاری از كارشناسان در خصوص این كه دوره تیكی تاكا تمام شده و این روش مرده است، صحت ندارد.
بعد از حذف اسپانیا و در ادامه مسابقات امسال جام جهانی چه چیزهایی برای شما جالبتر بود؟
خوشحالم كه آلمان قهرمان شد و هلند به رتبه سوم رسید زیرا به هر حال این افتخارات به قاره ما (اروپا) اختصاص یافت. نكته جالبتر عوض شدن معادلات و موازنههای قدرت درآمریكای جنوبی است و به رغم دوم و چهارم شدن آرژانتین و برزیل در جام جهانی امسال دیگر نمیتوان گفت كه آنها «قدرت»های حاكم آمریكای لاتین هستند. نه فقط شیلی و كلمبیا در این منطقه اوج گرفتهاند درآمریكای شمالی و مركزی نیز امثال كاستاریكا تیمهای بسیار قدرتمندی هستند.
در بازگشت برخی تیمها به شیوه 2-5-3، كشورهایی مثل هلند به پیروزیهای بزرگی رسیدند. آیا این روش و بهتر بگوییم استفاده از سه مدافع ماندگار و در حال بسط یافتن مجدد در سطح جهان است؟
حتی شیلی هم به روشی بازی میكرد كه گفتید. این تیمها پیستونهایی با طیفهای بازی وسیع دارند و با این روشها حریفان را آزار میدهند و به خود ما نیز در جام جهانی امسال لطمه زدند. در عین حال نمیدانم كه آیا این روش ماندگار است یا خیر ولی من كلا بیشتر به طبیعت روان و جریان سیال بازی اعتقاد دارم تا به سیستمها.
با این اوصاف دلایل اصلی قهرمانی آلمان در این مسابقات چه بود؟
كار شدید و صبر و برنامهریزی دقیق و مستمر آنها از سببهای اصلی قهرمانیشان بود. آنها همیشه خوب و قوی بودهاند و در جامهای بزرگ اخیر اغلب دوم یا سوم شده بودند و نوبت مقام اولیشان هم رسیده بود. یك كار خوب آنها استمرار در مدیریتها و كادرهای فنی است و مربیان فعلی آنها سالهاست كه با این بازیكنان كار میكنند و كیفیت فنی بازیگران هم بالا است و وقتی همه اینها را كنار هم قرار دهید، به این نتیجه بدیهی میرسید كه این تیم باید قهرمان جهان میشد.
شما در حال بازسازی تیم ملی اسپانیا هستید اما كدام روشها و سیاستها را در این راه به كار گرفتهاید؟
بدیهی است كه ما هم مثل سایر كشورها به استعدادهای تازه و كشفهای جدید احتیاج داشته باشیم اما این طور هم نیست كه كل تیم ملی را به هم بریزیم و همه چیز دگرگون شود. راه درست این است كه ساختار و پایه كارمان كه در تمامی سالهای اخیر جواب داده و پیروزیهای بزرگی را هم نصیبمان كرده است، حفظ شود ولی ترمیمهای لازم نیز روی آن انجام پذیرد. باید یك نوع توازن در قضیه را اجرا كرد و همه چیز را در كنار هم در اختیار گرفت. میتوان با حفظ اصول درست قبلی روشهای مدرنتر را نیز چاشنی كار تیم كرد.
راجع به ایكر كاسیاس و این كه پس از نزول سالهای اخیرش دیگر در سطح بازی در تیم ملی اسپانیا نیست حرفهای زیادی گفته شده است. شما در این باره چه نظری دارید؟
من هنوز به ایكر اعتماد و اعتقاد دارم، بخصوص كه او با توجه به عرف و روال جاری در میان دروازهبانها اصلا یك سنگربان پیر نیست. در عین حال میخواهم روی این نكته تاكید كنم كه ما به نسل جوان هم بیاعتنایی نكردهایم و ببینید كه ما امثال مونیرالحدادی جوان را هم كه عضو بارسلونا است، برای تیم ملی مد نظر داریم. منظورم این است كه ما قصد لجبازی بر سر هیچ بازیكنی را نداریم.
بنظر خودتان كدام پستها و خطوط و جناحها اینك در تیم ملی اسپانیا بیشتر میلنگند؟
در چندین و چند نقطه مشكل و مساله داریم. در همان پست دروازهبانی كه پیشتر درباره آن صحبت كردیم، در دفاع وسط و در نوك حمله. البته این جور مسایل در تیمهای ملی هر كشوری رایج و عادی است و همیشه راه حلهایی یافت میشود، پیشتر وقتی كاپدویا را در پست مدافع چپ از دست دادیم، مشكلاتی داشتیم اما بعداً یوردی البا آمد و همین حالا در این پست ناچو مونرئال و سزار ازپیلی كوئتا را هم داریم. حالا هم تصور میشود كه چون كارلوس پویول پس از سالها بازی بازنشسته شده، ما در دفاع وسط بحران داریم اما این طور نیست و به زودی این نقطه را از نو سامان میدهیم.
بعد از این همه انتقادات شدید كه از شما شد آیا به این فكر نیفتادید كه بروید و خیالتان را راحت كنید؟
خیر، برعكس معتقدم باید ماند و برای حل مشكلات كار و تلاش كرد. در روزهای سخت و پس از شكستها است كه عیار حقیقی انسانها مشخص میشود و برای من هم این یك تست مهم و زمان حساس و خطیر است.
هزار بار این سؤال از شما شده اما باید برای هزار و یكمین بار از شما پرسید چه بر سر تیم ملی اسپانیا در جام جهانی امسال آمد؟
نمیتوان و نباید فقط بدنبال یكدلیل بود و سلسله مسایل و مجموعهای از اتفاقات ما را به آنجا كشاند كه دیدید. در عین حال معتقدم اگر فقط بدنبال عیبیابی در خودمان باشیم، قدم به بیراهه گذاشتهایم زیرا یك قسمت قضیه هم این بود كه رقبای ما در آنجا یعنی هلند و شیلی نیز بسیار قوی بودند.
یعنی چه باید كرد؟
باید مثل ورزشكاران راستین و شرافتمند این شكستها را پذیرفت و به سوی آینده به حركت درآمد و نتایج بهتری را گرفت.
در جام 2014 بازیهای تهاجمی و پرگلتری در قیاس با جام جهانی 2010 رویت شد. آیا این مساله مرتبط با بازیهای درخشان و زیبای 8، 9 سال اخیر اسپانیا و تاثیرگذاری آن برروی كار سایرین نیست؟
قطعاً اسپانیا در این زمینه بیتاثیر نبوده زیرا این عادت ماست كه به محض از دست دادن توپ فشار و پرسینگ را روی رقبا اجرا كنیم و تملك توپ را از دست آنها درآوریم و با سرعت در پاسكاری رقبا را مستاصل و نماییم و فضای حیاتیشان را گرفته در نهایت گلزنی كنیم. حالا بسیاری از رقبا از ما خطا میگیرند و بازیهای سریع و فنی و تهاجمی را در دستور كار خود قرار دادهاند. قدر مسلم این كه اظهار نظر بسیاری از كارشناسان در خصوص این كه دوره تیكی تاكا تمام شده و این روش مرده است، صحت ندارد.
بعد از حذف اسپانیا و در ادامه مسابقات امسال جام جهانی چه چیزهایی برای شما جالبتر بود؟
خوشحالم كه آلمان قهرمان شد و هلند به رتبه سوم رسید زیرا به هر حال این افتخارات به قاره ما (اروپا) اختصاص یافت. نكته جالبتر عوض شدن معادلات و موازنههای قدرت درآمریكای جنوبی است و به رغم دوم و چهارم شدن آرژانتین و برزیل در جام جهانی امسال دیگر نمیتوان گفت كه آنها «قدرت»های حاكم آمریكای لاتین هستند. نه فقط شیلی و كلمبیا در این منطقه اوج گرفتهاند درآمریكای شمالی و مركزی نیز امثال كاستاریكا تیمهای بسیار قدرتمندی هستند.
در بازگشت برخی تیمها به شیوه 2-5-3، كشورهایی مثل هلند به پیروزیهای بزرگی رسیدند. آیا این روش و بهتر بگوییم استفاده از سه مدافع ماندگار و در حال بسط یافتن مجدد در سطح جهان است؟
حتی شیلی هم به روشی بازی میكرد كه گفتید. این تیمها پیستونهایی با طیفهای بازی وسیع دارند و با این روشها حریفان را آزار میدهند و به خود ما نیز در جام جهانی امسال لطمه زدند. در عین حال نمیدانم كه آیا این روش ماندگار است یا خیر ولی من كلا بیشتر به طبیعت روان و جریان سیال بازی اعتقاد دارم تا به سیستمها.
با این اوصاف دلایل اصلی قهرمانی آلمان در این مسابقات چه بود؟
كار شدید و صبر و برنامهریزی دقیق و مستمر آنها از سببهای اصلی قهرمانیشان بود. آنها همیشه خوب و قوی بودهاند و در جامهای بزرگ اخیر اغلب دوم یا سوم شده بودند و نوبت مقام اولیشان هم رسیده بود. یك كار خوب آنها استمرار در مدیریتها و كادرهای فنی است و مربیان فعلی آنها سالهاست كه با این بازیكنان كار میكنند و كیفیت فنی بازیگران هم بالا است و وقتی همه اینها را كنار هم قرار دهید، به این نتیجه بدیهی میرسید كه این تیم باید قهرمان جهان میشد.
شما در حال بازسازی تیم ملی اسپانیا هستید اما كدام روشها و سیاستها را در این راه به كار گرفتهاید؟
بدیهی است كه ما هم مثل سایر كشورها به استعدادهای تازه و كشفهای جدید احتیاج داشته باشیم اما این طور هم نیست كه كل تیم ملی را به هم بریزیم و همه چیز دگرگون شود. راه درست این است كه ساختار و پایه كارمان كه در تمامی سالهای اخیر جواب داده و پیروزیهای بزرگی را هم نصیبمان كرده است، حفظ شود ولی ترمیمهای لازم نیز روی آن انجام پذیرد. باید یك نوع توازن در قضیه را اجرا كرد و همه چیز را در كنار هم در اختیار گرفت. میتوان با حفظ اصول درست قبلی روشهای مدرنتر را نیز چاشنی كار تیم كرد.
راجع به ایكر كاسیاس و این كه پس از نزول سالهای اخیرش دیگر در سطح بازی در تیم ملی اسپانیا نیست حرفهای زیادی گفته شده است. شما در این باره چه نظری دارید؟
من هنوز به ایكر اعتماد و اعتقاد دارم، بخصوص كه او با توجه به عرف و روال جاری در میان دروازهبانها اصلا یك سنگربان پیر نیست. در عین حال میخواهم روی این نكته تاكید كنم كه ما به نسل جوان هم بیاعتنایی نكردهایم و ببینید كه ما امثال مونیرالحدادی جوان را هم كه عضو بارسلونا است، برای تیم ملی مد نظر داریم. منظورم این است كه ما قصد لجبازی بر سر هیچ بازیكنی را نداریم.
بنظر خودتان كدام پستها و خطوط و جناحها اینك در تیم ملی اسپانیا بیشتر میلنگند؟
در چندین و چند نقطه مشكل و مساله داریم. در همان پست دروازهبانی كه پیشتر درباره آن صحبت كردیم، در دفاع وسط و در نوك حمله. البته این جور مسایل در تیمهای ملی هر كشوری رایج و عادی است و همیشه راه حلهایی یافت میشود، پیشتر وقتی كاپدویا را در پست مدافع چپ از دست دادیم، مشكلاتی داشتیم اما بعداً یوردی البا آمد و همین حالا در این پست ناچو مونرئال و سزار ازپیلی كوئتا را هم داریم. حالا هم تصور میشود كه چون كارلوس پویول پس از سالها بازی بازنشسته شده، ما در دفاع وسط بحران داریم اما این طور نیست و به زودی این نقطه را از نو سامان میدهیم.
بعد از این همه انتقادات شدید كه از شما شد آیا به این فكر نیفتادید كه بروید و خیالتان را راحت كنید؟
خیر، برعكس معتقدم باید ماند و برای حل مشكلات كار و تلاش كرد. در روزهای سخت و پس از شكستها است كه عیار حقیقی انسانها مشخص میشود و برای من هم این یك تست مهم و زمان حساس و خطیر است.