آیت الله مصباح یزدی عنوان کرد:
به گزارش گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) آیت الله محمدتقی مصباح یزدی آفت خواص در جامعه را اعتقاد به سکولاریسم یعنی جدا بودن دین از زندگی دنیوی و اجتماعی دانست و افزود: بسیاری از خواص نه تنها باور ندارند که دین بتواند متکفل اداره امور زندگی بشر شود، بلکه دین را مزاحم پیشرفت میدانند! همان گونه که پیشرفت علم و تکنولوژی بدون پذیرش فرهنگ غرب را ناممکن و محال میدانند. بر اساس نگاه اینها، «حوزه» نماد فرهنگ اسلامی است، و «دانشگاه» نماد علم غربی است که دو مقوله جدا از هم هستند و نمیتوانند با هم متحد شوند.
به نوشته مهر، رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) در دیدار با جمعی از دانشجویان و اساتید بسیجی استان قم به مناسبت سالروز شهادت دکتر مفتح و وحدت حوزه و دانشگاه، اظهار داشت: هنوز ابهامهایی در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه وجود دارد؛ از جمله اینکه وحدت به چه معناست و چرا چنین تأکیدی بر وحدت این دو نهاد است؟
آیتالله محمد تقی مصباح یزدی اظهار داشت: وجود این ابهامها از طرفی نشان دهنده این است که موضوع به اندازهای مهم است که هنوز باید درباره آن بحث کرد تا مراد از آن معلوم شود، و از طرف دیگر نشان میدهد که علی رغم تاکیدات امام راحل (ره) و رهبری معظم (اداماللهظله)، امثال ما وظیفه خود را به خوبی در این راستا انجام نداده ایم که نه تنها وحدت ایجاد نشده، بلکه هنوز موضوع آن نیز مورد ابهام است!
وی حوزه و دانشگاه را دو نهاد اجتماعی فرهنگی بزرگ دانست و افزود: وقتی سخن از حوزه و فعالیتهای حوزوی به میان میآید، نوعی گرایش دینی از آن به ذهن متبادر میشود، و دانشگاه نیز نمادی از فعالیت علمی روز است؛ که البته تفکیک این علوم در کشور، نوعی نسخهبرداری از غرب بوده است، و وحدت حوزه و دانشگاه به معنای اتحاد علم و دین برای رسیدن به هدف مشترک است.
آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: اگر کسی ادعا کند که روح انقلاب ما، روح وحدت دین و علم است و آفتهایی که به انقلاب وارد شده نیز از انفکاک علم و دین بوده است، حرف گزافی نگفته است. البته انفکاک علم از دین همان است که در ادبیات روز به عنوان «سکولاریسم» نام گرفته است و ریشه در دوران روشن فکری اروپا از قرن سیزده به بعد دارد که کمکم وسعت یافته و همه غرب را در بر گرفته و به مرور شرقیها نیز به آن ملحق شدهاند.
وی با بیان اینکه سکولاریسم ایدئولوژی نانوشتهای است که کشورهای غربی و کشورهای در حال پیشرفت آن را پذیرفته اند، ادامه داد: حتی در دوره اصلاحات، برخی مسوولین درجه اول کشور تصریح میکردند که دین نباید در مقام معارضه با اکتشافات علمی غربی بر آید؛ وگرنه خودش را نابود میکند! در آن زمان، عدهای رسما کتابها درباره جدائی علم از دین و ترویج سکولاریسم نوشته، حتی میگفتند: دین هم اگر بخواهد بماند، باید سکولار باشد! برخی از آنها حتی لیبرالیسم را اوج تفکر انسانی میدانستند، و میگفتند نباید به لیبرالیسم بد گفت؛ چرا که معبود غربیهاست! البته این سخنان را از آن جهت میگفتند که خودشان هم به لیبرالیسم باور داشتند و این از برخوردهای آنها کاملا مشخص بود.
آیتالله مصباح با بیان اینکه بر اساس چنین دیدگاهی، اصلا علم نمیتواند با دین وحدت پیدا کند، و لذا وحدت حوزه و دانشگاه امری بیمعنا خواهد بود، ادامه داد: در حال حاضر نیز بسیاری از مسوولین کشور و دانشگاهها باور ندارند که میتوان بین دین و علم اتحاد برقرار کرد و با آن به پیشرفت در عرصههای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و دیگر عرصهها دست یافت.
وی با بیان اینکه حکم دین در عرصه سیاست، لزوم حفظ عزت جامعه اسلامی است، و قرآن عزت را برای خداوند متعال، پیامبر، و مومنین میداند، اظهار داشت: اما برخی حکم اسلام را باور ندارند؛ و معتقدند ما ناچاریم دستمان را به علامت تسلیم جلوی آمریکا بالا ببریم؛ البته آنها میدانند از آنجا که در حال حاضر، فضا خیلی آماده نیست که بتوان صریحا چنین سخنی را بیان کرد، باید آرام آرام و به تدریج فضا را آماده کرد. این عده ایستادگی در برابر آمریکا را بیفایده و نشدنی میدانند.
عضو خبرگان رهبری با اشاره به اینکه موفقیت علمی نیز در سایه تلاش به دست میآید، ادامه داد: در این زمینه هم عدهای موفقیت را در گرو تسلیم شدن در برابر آمریکا میدانند، و حتی استدلالاتی هم میکنند که نمیتوان در مقابل آنها ایستادگی کرد! مثلا میگویند که سرعت پیشرفت آنها مانند سرعت نور است، اما ما مانند ماشینی هستیم که نهایتا با سرعت سیصد کیلومتر در ساعت حرکت میکند، لذا هرچه هم پیشرفت کنیم باز هم هر روز عقب افتادهتر از آنها میشویم؛ لذا برای پیشرفت، چارهای جز کوتاه آمدن در برابر آمریکا نداریم. متاسفانه بسیاری از فرهیختگان و مسوولین ما باور ندارند که میتوان بدون تسلیم شدن در برابر آمریکا، به پیشرفت علمی دست یافت.
آیتالله مصباح یزدی با اشاره به وادادگی برخی تحصیلکردگان و مسوولان دربرابر تئوریهای غربی، به اقتصاد و مساله ربا مثال زد و ادامه داد: با آن که حکم حرمت ربا در اسلام روشن است و به منزله اعلان جنگ با خداوند متعال دانسته شده است، امروزه در اقتصاد ما که برگرفته از اقتصاد غرب است، کنار گذاشتن ربا را ناممکن میدانند و بانکها به اسم کارمزد یا عقود شرعیه، سی درصد ربا میگیرند! در واقع نرخ ربا در بانکهای جمهوری اسلامی نسبت به قبل از انقلاب سه برابر شده است! رواج چنین رباخواری در نظام بانکی کشور نشان میدهد که هنوز باور نداریم بتوان با رعایت احکام دین، به پیشرفت دست یافت.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر عدهای سعی میکنند فضا را آماده کنند تا مردم بپذیرند چارهای جز کوتاه آمدن در برابر غرب وجود ندارد، ادامه داد: لذا سعی میکنند حتی اگر در گذشته نیز کارهای مثبتی با اتکای به خود صورت گرفته، آنها را اشتباه جلوه دهند؛ مثل اینکه شایع میکنند که اگر ۸ سال گفته ایم انرژی هستهای حق مسلم ماست، اشتباه بوده و برای عوام فریبی صورت گرفته است؛ اصلا انرژی هستهای به چه کارمان میآید، و سخنانی نظایر آن!
استاد اخلاق حوزه علمیه قم با بیان اینکه افرادی که چنین تفکری دارند، نمیتوانند وحدت حوزه و دانشگاه به معنای وحدت علم و دین را باور کنند، گفت: اگر بخواهیم فرمایش امام مبنی بر وحدت حوزه و دانشگاه تحقق پیدا کند، باید اولا آن را باور کنیم و ثابت کنیم که این کار شدنی است. البته در میان مسئولان، غیر از امام (ره) و مقام معظم رهبری کمتر کسی را میتوان یافت که واقعا امکان وحدت علم و دین را باور کرده باشد.
رییس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) خطاب به دانشجویان و اساتید بسیجی گفت: شما به عنوان قشر فرهیخته جامعه که به نظام و اسلام و امام (ره) ایمان دارید، ابتدا باید این مساله را برای خود حل کنید که آیا واقعا باور دارید که میتوان بین علم و دین اتحاد برقرار کرد؟ آیا باور دارید که فعالیتهای حوزه و دانشگاه دارای یک سمت و سو و دارای هدف مشترک – البته در عرصههای متفاوت – هستند یا نه؟ چرا که هدف هر دو باید اجرای احکام و ارزشهای الهی در جامعه برای رسیدن انسان به کمال باشد. اگر این اصل را باور کردیم، آن وقت میتوان به فروع، ابزارها و راهکاریهای اجرای احکام دین فکر کرد، وگرنه بدون چنین باوری، برگزاری سمینار و نشست و گفت و گو، خودفریبی است و اگر کاری انجام، یا سخنی هم گفته شود، جنبه نمایشی دارد.
وی آفت خواص در جامعه را اعتقاد به سکولاریسم یعنی جدا بودن دین از زندگی دنیوی و اجتماعی دانست و افزود: بسیاری از خواص نه تنها باور ندارند که دین بتواند متکفل اداره امور زندگی بشر شود، بلکه دین را مزاحم پیشرفت میدانند! همان گونه که عدهای در دوره اصلاحات صریحا سخنرانی کرده و مقاله و کتاب نوشتند که نمیتوان پیشرفتهای علمی غرب را بدون فرهنگ غرب پذیرفت؛ چرا که هر دو آنها ملازم با یکدیگرو تواماناند؛ و لذا یا باید فرهنگ غرب را پذیرفت تا پیشرفت کرد، یا باید فرهنگ اسلامی را پذیرفت و عقب افتاده باقی ماند.
آیتالله مصباح افزود: هنوز هم در مسوولین این فکر وجود دارد و به همین دلیل گفته میشود: حجاب و تفکیک جنسیتی در دانشگاهها مانع پیشرفت است؛ البته اگر فعلا کمتر به این مساله تصریح میکنند به این دلیل است که آنها یاد گرفته اند به گونهای رفتار کنند تا تنشی ایجاد نشود و به قول خودشان با همه در صلح باشند؛ اما اصلا باور ندارند که بتوان با حفظ دین پیشرفت کرد، و پیشرفت علم و تکنولوژی بدون پذیرش فرهنگ غرب را ناممکن و محال میدانند. بر اساس نگاه اینها، حوزه نماد فرهنگ اسلامی است، و دانشگاه نماد علم غربی است که دو مقوله جدا از هم هستند و نمیتوانند با هم متحد شوند.
وی با اشاره به اینکه تفکیک جنسیتی در دانشگاهها مانع پیشرفت علوم نیست، و حتی تجربه کشورهای غربی نیز نشان داده تفکیک جنسیتی سبب تمرکز بیشتر دانشجویان بر درس و موجب پیشرفت بهتر میشود، خاطر نشان کرد: امام (ره) بر اساس آموزههای دینی معتقد بود پیشرفت انسانی و رسیدن به عالیترین کمالات در زندگی این دنیا نیز مرهون دین و ارتباط با خداست.
آیتالله مصباح با ذکر چند نمونه عینی و تجربیات تاریخی ادامه داد: نباید فریب آنچه از زیبائیهای غرب عرضه میشود را خورد؛ چرا که خود غربیها در منجلابی گرفتار شدهاند که نمیتوانند از آن رها شوند؛ حال باید ببینیم من و شما چه فکر و اعتقادی داریم و چه میزان به امکان وحدت علم و دین باور داریم.
وی در جمعبندی سخنان خویش اظهار داشت: قدم اول این است که تکلیف خود را روشن کنیم؛ آیا گرایش سکولاریستی را گرایشی صحیح، مثبت و مفید برای جامعه میدانیم و یا آن را گرایشی شیطانی و مصداق فریب شیطان برای گمراه کردن مردم از حقیقت و کمال انسانی میدانیم؟ آیا باور داریم که عزت سیاسی و پیشرفت علمی میتواند با هم تحقق یابند یا معتقدیم رسیدن به پیشرفت علمی، متوقف بر تسلیم شدن و ذلت در برابر غرب است؟
عضو خبرگان رهبری در پایان با تاکید بر لزوم وحدت حوزه و دانشگاه خاطر نشان کرد: گام اول وحدت این است که باور کنیم علم و دین میتوانند با هم، همجهت، همهدف و متحد شوند و پیشرفت همراه با دین کاملا امکان پذیر است.