گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - در چند ماه اخیر، بهای نفت خام در بازارهای جهانی سیر نزولی شدیدی یافته است. بدین منظور، از نوامبر سال گذشته اوپک تصمیم گرفت سقف تولید ۳۰ میلیون بشکه در روز را حفظ کند؛ تاثیر آنی این تصمیم سقوط بیشتر قیمت نفت بود. استدلال اوپک برای اتخاذ این سیاست آن است که افت قیمت فعلی ناشی از کاهش تقاضا است و این امر نیز بهواسطه توقف یا رشد کند اقتصادی خریداران اتفاق افتاده و موقتی است و دیگر آنکه از این طریق میتوان تلاشهای دولت آمریکا برای بینیاز شدن از واردات نفت خام را بینتیجه گذاشت زیرا قیمت پایین نفت در بازارهای جهانی باعث میشود روش مدرن شرکتهای آمریکایی موسوم به «فراکینگ» در استخراج نفت «شیل»، صرفه اقتصادی نداشته باشد.
این تعارض و نگرانی در حالی است که شبکه خبری سی ان بیسی آمریکا با اشاره به سکوت اوپک در برابر افت اخیر قیمت نفت مینویسد: «اوپک دیگر قطب تولید نفت جهان نیست و تولید نفت شیل امریکا سلطه این سازمان را بر بازار نفت به چالش کشیده است». در بحران اخیر، ایران؛ خواهان کاهش تولید اوپک برای افزایش قیمت است درحالی که عربستان میگوید با کاهش تولید نفت مخالف است.
گرچه در برخی تحلیلها این اقدام عربستان تلاشی در همنوایی با رویکرد آمریکا علیه روسیه و ایران قلمداد شده است اما به نظر میرسد که موافقت نکردن عربستان با کاهش تولید نفت برگرفته از خاطره شوک نفتی دهه ۱۹۷۰ نیز باشد. در شرایط آن مقطع نیز قیمت جهانی نفت کاهش و میزان تولید نفت افزایش یافته بود و چنین تصور میشد که به واسطه موقتی بودن رکود و تقاضا، کاهش تولید میتواند درمانی کارگشا برای قیمت پایین نفت باشد و در نتیجه، پایین آمدن قیمت نفت، ضمن آنکه سایه سنگین خود را بر اقتصادی بودن تولید نفت شمال خواهد انداخت به افزایش دوباره قیمت نفت اوپک میانجامد. (شرایطی مشابه وضعیت کنونی که در آن تولید نفت شیل امریکا به عنوان کشور غیر عضو اوپک تأثیر منفی خود را بر قیمت نفت گذاشته است.)
در شوک نفتی 1970 کاهش تولید نفت هیچ مشکلی را از کشورهای عضو حل نکرد و حتی بعد از سپری شدن دوره رکود اقتصادی مشخص شد کاهش تقاضا بیشتر ناشی از نبود تعادل میان هزینه تولید و درآمد ناشی از فروش نفت و افزایش تصاعدی قیمت آن بوده است و سیاست اوپک در کاهش تولید عملا تاثیری در غیراقتصادی شدن استحصال نفت شمال نداشت چنانکه اکنون نیزاگرچه کاهش تولید تضمینی برای بهبود اوضاع نیست اما با در نظر داشتن قیمت تقریبی 40دلاری هر بشکه نفت شیل و فاصله فاحش آن با هزینه بالای تولید و قیمت نفت اوپک هم نمیتوان چندان امیدی به سقف تولید ۳۰ میلیون بشکه نفت اوپک داشت و این چنین خوشبینانه به اجتناب از کاهش تولید، دل بست.
در چنین وضعیتی چالش مهم موجود برسر راه عربستان آن است که بنا بر آمار صندوق بین المللی پول این کشور برای اینکه دچار کسری بودجه نشود نیازمند فروش نفت در ازای هر بشکه 102 دلار است (این رقم برای ایران 131 دلار است) حال آنکه در صورتی که بهای نفت در سطح کنونی حدود 60 دلار برای هر بشکه حفظ شود، عربستان نیمی از درآمدهای خود را از دست خواهد داد.
روزنامه وال استریت ژورنال در گزارش تحلیلی خود در این باره نوشته است که با وجود کاهش قیمت نفت، عربستان سعودی در نظر دارد هزینههای جاری دولت را برای سال 2015 تغییر ندهد. دولت عربستان روز پنجشنبه گذشته با اعلام بودجه خود گفته است که این بودجه نسبت به بودجه سال جاری یک درصد افزایش یافته است. این سخن به آن معنی است که این کشور باید از پس اندازهای نقدی خود برای تامین هزینههای جاری در بخشهای بهداشت و آموزش استفاده کند که بر این اساس کسری بودجه عربستان به 145 میلیارد ریال سعودی خواهد رسید چرا که میزان هزینههای پیشبینی شده برای سال آینده از آنچه برای بودجه سالجاری در نظر گرفته شده بود بیشتر است.
اصرار عربستان بر اجرای راهکاری که مخالفان جدی نیز دارد در حالی است که چندی پیش، کریستوفر دیویدسون به عنوان یک تحلیلگر برجسته مسایل خاورمیانه در کتاب خود با عنوان: «پس از شیخ، فروپاشی قریب الوقوع حکومتهای سلطنتی» (After the Sheikhs: The Coming Collapse of the Gulf Monarchies) نبود توازن میان ظرفیتهای اقتصادی عربستان با نیازهای اجتماعی و سیاسی مردم این کشور را در سایه بقا بر مونارشی غیرقابل انعطاف، اقتصاد رانتی مبتنی بر فروش نفت و اصرار بر تامین کسری بودجه از طریق برداشت از صندوقهای ذخیره ارزی، آن هم در دوره برآمدن گروههای تندرو تکفیری، به عنوان پاشنه آشیل این کشور و برخی دیگر از کشورهای حاشیه خلیج فارس دانسته بود و نسبت به بروز چالشهای سیاسی و اجتماعی سهمگین هشدار داده بود؛ واقعیتی که دست کم در رویکرد فعلی مقامات عربستان هیچگونه توجهی به ابعاد مهم و راهبردی آن نشده و اولویتهای دیگری جایگزین این مساله حیاتی شده است.
منبع: ایران