گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - سال 1999 که اروپا تصمیم گرفت ارزی قدرتمند را با اتحاد میانه کشورهای این قاره روانه بازار کند، هرگز فکر نمیکرد روزی گمانهزنی درباره فروپاشی آن، بحث اصلی محافل اقتصادی باشد. گویا روزگار خوشی برای منطقه یورو چندان دوام نداشت.
قدرت مطلق آمریکا در حوزه اقتصادی، نظامی و سیاسی از یک سو و چشمانداز قدرت گرفتن کشورهای آسیای شرقی همچون چین و هند از سوی دیگر سبب شد تا در سال 1993 کشورهای اروپایی گرد هم جمع شوند و برای بازگشت به قدرت چارهای بیندیشند. دیگر نه آلمان توان قدرتنمایی در فضای بینالمللی را بهتنهایی داشت و نه فرانسه و انگلستان هم به نفوذ سیاسی در کشورهای دیگر بسنده کرده بودند و توان حضور نظامی و اقتصادی را در کشورهای دیگر برای مدت طولانی نداشتند.
تهدید روسیه اگر چه در آن سالها فروکش کرده بود، اما هیچ بعید نبود که دوباره روسیه قدرتمند شکل بگیرد. به همین جهت توافق ماستریخت در سال 1993 چارچوب قانونی برای شکلگیری اتحادیه سیاسی اقتصادی اروپا را فراهم کرد.
از آن زمان تاکنون گوی اقبال برای این اتحادیه چرخشهای بسیاری داشته است. اتحاد سیاسی اروپا اگرچه آنها را قدرتمند کرد، اما باز هم قدرت آنها در برابر تصمیمات مستقل آمریکا، توانایی مقابله نداشت. وابستگی آنها به ارزهای ضعیف داخلی یکی از دلایل ناتوانی آنها بود. به همین جهت در سال 1999 اروپا پول واحدی با نام یورو برای 17 کشور خود شکل داد. از آن زمان یورو قدرتمند وارد اقتصاد شد.
از همان ابتدا دستهای از اقتصاددانها فروپاشی یورو را پیشبینی میکردند. علت آن نیز وجود اختلاف در قدرتهای مالی کشورهای عضو بود. براساس این استدلال، جمع میان آلمان صنعتی با یونان ورشکسته، جمع میان اضداد بود. اما دسته دیگری از اقتصاددانان معتقد بودند که با راهاندازی ارز واحد میتوان کشورهای در حال ورشکستگی را نیز نجات داد.
یورو با همه این تحلیلها کار خود را آغاز کرد و در ابتدا روند صعودی خوبی در پیش گرفت. اگرچه هر یورو در ابتدای سال 2003 ارزشی کمتر از 1.14 دلار داشت، اما در سال 2007 این ارزش به 1.6 دلار نیز رسید.
اما چرا یور در برابر دلار شکست خورد؟ عامل اول، بحران اقتصادی سال 2007 است که بیشتر کشورهای جهان را با خود درگیر کرد و آثار نامطلوبی بر همه اقتصادها داشت، اما ایالات متحده آمریکا با اعمال سیاستهای صحیح اقتصادی موفق شد به سرعت از رکود خارج شود، اما اروپا به دلیل وجود کشورهایی نظیر یونان، ایتالیا و اسپانیا هنوز موفق به عبور کامل از رکود نشده است.
بر اساس گزارش بانک جهانی، نرخ رشد منطقه یورو در سال 2014 حدود 0.8 درصد بود؛ در حالی که آمریکا رشد بالای 2.4 درصد را تجربه کرد. این شکاف بزرگ در رشد اقتصادها سبب شده تا اعتماد به یورو و آینده آن رو به کاهش گذاشته و نرخ برابری آن به 1.15 دلار برسد.
پیشدستی دولت آمریکا در چاپ اسکناس را میتوان یکی دیگر از عوامل رشد ارزش دلار دانست. در سال 2008 بانک مرکزی آمریکا اوراق قرضه دولت را خریداری میکرد و به جای آن دلار در بازار داخلی و خارجی تزریق میکرد. این رفتار سبب شد تا اقتصاد آمریکا سریعتر از رکود خارج شود. اروپا نیز این روش را 3 سال بعد در پیش گرفت. اقدام پیشدستانه آمریکا در اتخاذ این سیاست سبب شد تا سرعت رشد اقتصادی آمریکا نسبت به اروپا و منطقه یورو بیشتر شود و این عامل نرخ برابری بین ارزها را تغییر داد.
دولت آمریکا در شرایط بحرانی نرخ بهره را افزایش داد،. این اقدام از دید برخی از اقتصاددانان نوعی خودکشی اقتصادی بود، اما با حمایتهای دولت از بخش تولید، سرمایهها به سوی آمریکا سرازیر شد. در حال حاضر و با توجه به خروج اقتصاد آمریکا از رکود، نرخ بهره رو به افزایش است و دیگر نیاز به حمایت دولت نیست. این در حالی است که تداوم بحران در اروپا سبب شده تا نرخ بهره در حداقل ممکن حفظ شود.
از سوی دیگر، کاهش برابری یورو در برابر دلار برای تولیدکنندگان داخلی اروپا میتواند مفید باشد. به عبارت دیگر، همه اروپاییان از کاهش ارزش یورو ناراحت نیستند. آنها امیدوارند با توجه به کاهش قیمت نفت و همچنین کاهش هزینه تولید (به دلیل کاهش ارزش یورو) بتوانند در بازار جهانی سهم قابل قبولی را برای خود دست و پا کنند.
روند کاهش قدرت یورو در برابر دلار به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت، زیرا رشد اقتصادی آمریکا سرعت گرفته است. با این حال، احتمال فروپاشی در منطقه یورو بعید به نظر میرسد. فروپاشی یورو به معنای ورشکستگی چند کشور اروپایی مانند یونان است. از سوی دیگر، توان فعلی 500 میلیون اروپایی در برابر سایر اقتصادهای بزرگ دنیا به یورو وابسته است و اگر یورو زمینگیر شود، معلوم نیست که ارز مستقل کشورها از پس رقابت با دلار و همچنین یوان چین بر آید.
منبع: خبرآنلاین