به گزارش خبرگزاری دانا، بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، با توجه به ارائه لایحه احکام مورد نیاز برنامه ششم توسعه به مجلس، نشستی را با عنوان «دورنمای جامعه پس از اجرای برنامه ششم توسعه» و با حضور اساتید صاحب نظر در این حوزه ظهر روز گذشته، دوشنبه دهم اسفندماه در سالن مطهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار کرد.
ناصر فکوهی، دانشیار گروه انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در این نشست گفت: در برنامه ششم توسعه باید تلاش شود تا در نظام پیش از دانشگاه سرمایه گذاری شود. البته تقابل میان سیستم دولتی و خصوصی نیز بسیار مهم است. در ایران مفهوم نظام دولتی و خصوصی بسیار بد فهمید شده است، به طوری که ما فکر می کنیم سیستم دولتی یعنی اینکه دولت نظر خودش را اعمال کند و سیستم خصوصی هم یعنی اینکه مردم یا ملت کار خودشان را بکنند در حالی که این طور نیست، سیاستگذاری یک دولت نباید از مردم فاصله داشته باشد.
وی افزود: در کشورهای پیشرفته مثل آمریکا و انگلیس هم به این صورت است که دولت از بخش خصوصی فاصله ندارد چون قصد آن تامین رفاه اجتماعی است. امروز نمی توانیم شهروندی داشته باشیم که دغدغه تحصیل، غذا، رفاه و امنیت نداشته باشد چون این ها جزو حقوق شهروندی است و در قانون اساسی پیش بینی شده است. بنابراین در چنین سیستمی اگر قرار باشد بخش خصوصی در تضاد با سیستم های رفاه باشد باید در مقابل آن ایستاد.
فکوهی ادامه داد: به عقیده من مشکل نظام دانشگاهی موجود در کشور دوگانه خصوصی- دولتی نیست؛ تجربه در کشورهای دیگر نشان داده که راه اندازی دانشگاه های خصوصی خیلی موفق نبوده است، حتی در کشورهای بریتانیا و انگلیس هم که موفق بوده نتایج نامطلوبی مثل مقروض شدن دانشجویان به بانک ها را در برداشته است چون دانشجویان دانشگاه های خصوصی مجبورند برای تامین هزینه های دانشگاه خود از بانک ها وام بگیرند نتیجه این وام گرفتن نوعی فقرزدگی در میان دانشجویانی است که پس از فارغ التحصیلی باید تا سال ها قرض وام خود را پرداخت کنند.
مدیر وبگاه انسان شناسی و فرهنگ تصریح کرد: یکی دیگر از نتیجه های خصوصی کردن دانشگاه ها اختلاف طبقاتی بین فارغ التحصیلان دانشگاه هاست به این معنا که امروزه اینکه چه کسی از چه دانشگاهی فارغ التحصیل شده باشد مهم است و همین موضوع نوعی اختلاف طبقاتی در جامعه به وجود می آورد چون فقط اقلیتی از یک جامعه به اینگونه دانشگاه ها می روند و همین موضوع جامعه را به سمت قطبی شدن می برد که بسیار هم خطرناک است.
این نویسنده و مترجم در ادامه با اشاره به اینکه امروز بحث بر سر نخبه گرایی است گفت: به نظرمن امروز بیش از هرچیزی بحث برسر نخبه گرایی است، سوئد با اینکه کشور اهدا کننده نوبل است ولی هیچ وقت دانشمندان کشور خودش نوبل نمی گیرند چون سیاستگذاری این کشور به این سمت است که میانگین فهم و دانش جامعه بالا برود نه اینکه فقط نخبه پروری داشته باشد. به همین دلیل هم شاخص توسعه انسانی کشورهای اسکاندویناوی از انگلیس و آمریکا بیشتر است. آمریکا و انگلیس بیشتر دنبال نخبه پروری هستند و هدف از نخبه پروری هم به دست آوردن بازارهای جهانی است و این سیستم کمکی به سیستم های اجتماعی نمی کند.
نویسنده «از فرهنگ تا توسعه» افزود: متاسفانه سیستم های دانشگاهی ما از دهه ۷۰ به بعد براساس سیستم نخبه پروری بوده است تربیت دانشجویان ممتاز، المپیادی، استعدادهای درخشان و.... از جمله نمودهای آن است. نتیجه اینکه ما تعدادی دانشمند نخبه تربیت کرده ایم که خیلی به درد جامعه نمی خورند و حاصلی برای آن ندارند. به عنوان مثال در حال حاضر دانشگاه شریف بیشترین تعداد نخبه پروری را در کشور دارد ولی همین دانشگاه بیشترین تعداد دانشجویانی که به آمریکا و سایر کشورها مهاجرت کرده اند هم دارد بنابراین بازگشت سرمایه آنها به کشورهایی که مهاجرت کرده اند برمی گردد.
فکوهی با تاکید براینکه با کاربردی و تجاری شدن دانشگاه ها موافق است، توضیح داد: من با ارتباط میان دانشگاه و بازار و کاربردی شدن دانشگاه موافقم ولی نه به این معنا که دانشگاه از بازار تبعیت کند، دانشگاه باید عقلانیت تولید کند. بنابراین کاربردی شدن دانشگاه ها ربطی به خصوصی سازی نئولیبرالی ندارد. ایراد دانشگاه های کشورما کمی گرایی است که نتیجه نوعی نگاه ابزاری برای سرمایه به دانشگاه بوده است. با تسلط این نگاه زمینه برای بیکاری و تقلب های علمی فراهم می شود.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: نبود یک نظریه محلی – جهانی از دیگر مشکلات ماست، ما تا زمانی که چنین نظریاتی نداشته باشیم در بحث گسترش دانشگاه ها به جایی نمی رسیم. درک نظریه های علوم اجتماعی و تاریخ لازم است ولی این درک به معنای الگوبرداری و تقلید نباید باشد. تلاش برای ساختن یک نظریه محلی و جهانی هم است، دانشگاه های ما هنوز در ابتدای قرن بیستم هستند و ویژگی استاد محور بودن و بین رشته ای بودن را ندارند.
وی در توضیح استاد محور بودن گفت: معنی استاد محور بودن این است که دانشگاه باید از تعدادی استاد تشکیل و به آنها امکان داده شود دانشجو تربیت کنند نه اینکه یک سیستم عریض و طویل دانشگاهی مثل دانشگاه آزاد یا دانشگاه تهران راه اندازی شود. یک دانشگاه باید از واحدهای کوچک ولی موثر و کاربردی تشکیل شود که خروجی داشته باشد.
فکوهی در پایان در توضیح بین رشته ای بودن تصریح کرد: دانشگاه های ما از لحاظ تقسیم بندی هنوز نتوانستند از منطق رشته ای بودن خارج شوند، ما هنوز رشته هایی را در دانشگاه هایمان داریم که بازمانده قرن ۱۹ است در حالی که سیستم های دانشگاهی در قرن بیستم تغییر کرده، به طوری که ما امروز در کشورهای پیشرفته کمتر رشته ای با نام جامعه شناسی داریم در عوض رشته هایی با نام مطالعات زنان، مطالعات جوانان و... وجود دارد دلیلش هم واضح است پیچیدگی های مسائل در دنیای امروز به قدری زیاد است که ما به یک رشته نمی توانیم به یک موضوع نگاه کنیم.
ناصر فکوهی، دانشیار گروه انسانشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در این نشست گفت: در برنامه ششم توسعه باید تلاش شود تا در نظام پیش از دانشگاه سرمایه گذاری شود. البته تقابل میان سیستم دولتی و خصوصی نیز بسیار مهم است. در ایران مفهوم نظام دولتی و خصوصی بسیار بد فهمید شده است، به طوری که ما فکر می کنیم سیستم دولتی یعنی اینکه دولت نظر خودش را اعمال کند و سیستم خصوصی هم یعنی اینکه مردم یا ملت کار خودشان را بکنند در حالی که این طور نیست، سیاستگذاری یک دولت نباید از مردم فاصله داشته باشد.
وی افزود: در کشورهای پیشرفته مثل آمریکا و انگلیس هم به این صورت است که دولت از بخش خصوصی فاصله ندارد چون قصد آن تامین رفاه اجتماعی است. امروز نمی توانیم شهروندی داشته باشیم که دغدغه تحصیل، غذا، رفاه و امنیت نداشته باشد چون این ها جزو حقوق شهروندی است و در قانون اساسی پیش بینی شده است. بنابراین در چنین سیستمی اگر قرار باشد بخش خصوصی در تضاد با سیستم های رفاه باشد باید در مقابل آن ایستاد.
فکوهی ادامه داد: به عقیده من مشکل نظام دانشگاهی موجود در کشور دوگانه خصوصی- دولتی نیست؛ تجربه در کشورهای دیگر نشان داده که راه اندازی دانشگاه های خصوصی خیلی موفق نبوده است، حتی در کشورهای بریتانیا و انگلیس هم که موفق بوده نتایج نامطلوبی مثل مقروض شدن دانشجویان به بانک ها را در برداشته است چون دانشجویان دانشگاه های خصوصی مجبورند برای تامین هزینه های دانشگاه خود از بانک ها وام بگیرند نتیجه این وام گرفتن نوعی فقرزدگی در میان دانشجویانی است که پس از فارغ التحصیلی باید تا سال ها قرض وام خود را پرداخت کنند.
مدیر وبگاه انسان شناسی و فرهنگ تصریح کرد: یکی دیگر از نتیجه های خصوصی کردن دانشگاه ها اختلاف طبقاتی بین فارغ التحصیلان دانشگاه هاست به این معنا که امروزه اینکه چه کسی از چه دانشگاهی فارغ التحصیل شده باشد مهم است و همین موضوع نوعی اختلاف طبقاتی در جامعه به وجود می آورد چون فقط اقلیتی از یک جامعه به اینگونه دانشگاه ها می روند و همین موضوع جامعه را به سمت قطبی شدن می برد که بسیار هم خطرناک است.
این نویسنده و مترجم در ادامه با اشاره به اینکه امروز بحث بر سر نخبه گرایی است گفت: به نظرمن امروز بیش از هرچیزی بحث برسر نخبه گرایی است، سوئد با اینکه کشور اهدا کننده نوبل است ولی هیچ وقت دانشمندان کشور خودش نوبل نمی گیرند چون سیاستگذاری این کشور به این سمت است که میانگین فهم و دانش جامعه بالا برود نه اینکه فقط نخبه پروری داشته باشد. به همین دلیل هم شاخص توسعه انسانی کشورهای اسکاندویناوی از انگلیس و آمریکا بیشتر است. آمریکا و انگلیس بیشتر دنبال نخبه پروری هستند و هدف از نخبه پروری هم به دست آوردن بازارهای جهانی است و این سیستم کمکی به سیستم های اجتماعی نمی کند.
نویسنده «از فرهنگ تا توسعه» افزود: متاسفانه سیستم های دانشگاهی ما از دهه ۷۰ به بعد براساس سیستم نخبه پروری بوده است تربیت دانشجویان ممتاز، المپیادی، استعدادهای درخشان و.... از جمله نمودهای آن است. نتیجه اینکه ما تعدادی دانشمند نخبه تربیت کرده ایم که خیلی به درد جامعه نمی خورند و حاصلی برای آن ندارند. به عنوان مثال در حال حاضر دانشگاه شریف بیشترین تعداد نخبه پروری را در کشور دارد ولی همین دانشگاه بیشترین تعداد دانشجویانی که به آمریکا و سایر کشورها مهاجرت کرده اند هم دارد بنابراین بازگشت سرمایه آنها به کشورهایی که مهاجرت کرده اند برمی گردد.
فکوهی با تاکید براینکه با کاربردی و تجاری شدن دانشگاه ها موافق است، توضیح داد: من با ارتباط میان دانشگاه و بازار و کاربردی شدن دانشگاه موافقم ولی نه به این معنا که دانشگاه از بازار تبعیت کند، دانشگاه باید عقلانیت تولید کند. بنابراین کاربردی شدن دانشگاه ها ربطی به خصوصی سازی نئولیبرالی ندارد. ایراد دانشگاه های کشورما کمی گرایی است که نتیجه نوعی نگاه ابزاری برای سرمایه به دانشگاه بوده است. با تسلط این نگاه زمینه برای بیکاری و تقلب های علمی فراهم می شود.
این استاد دانشگاه تهران ادامه داد: نبود یک نظریه محلی – جهانی از دیگر مشکلات ماست، ما تا زمانی که چنین نظریاتی نداشته باشیم در بحث گسترش دانشگاه ها به جایی نمی رسیم. درک نظریه های علوم اجتماعی و تاریخ لازم است ولی این درک به معنای الگوبرداری و تقلید نباید باشد. تلاش برای ساختن یک نظریه محلی و جهانی هم است، دانشگاه های ما هنوز در ابتدای قرن بیستم هستند و ویژگی استاد محور بودن و بین رشته ای بودن را ندارند.
وی در توضیح استاد محور بودن گفت: معنی استاد محور بودن این است که دانشگاه باید از تعدادی استاد تشکیل و به آنها امکان داده شود دانشجو تربیت کنند نه اینکه یک سیستم عریض و طویل دانشگاهی مثل دانشگاه آزاد یا دانشگاه تهران راه اندازی شود. یک دانشگاه باید از واحدهای کوچک ولی موثر و کاربردی تشکیل شود که خروجی داشته باشد.
فکوهی در پایان در توضیح بین رشته ای بودن تصریح کرد: دانشگاه های ما از لحاظ تقسیم بندی هنوز نتوانستند از منطق رشته ای بودن خارج شوند، ما هنوز رشته هایی را در دانشگاه هایمان داریم که بازمانده قرن ۱۹ است در حالی که سیستم های دانشگاهی در قرن بیستم تغییر کرده، به طوری که ما امروز در کشورهای پیشرفته کمتر رشته ای با نام جامعه شناسی داریم در عوض رشته هایی با نام مطالعات زنان، مطالعات جوانان و... وجود دارد دلیلش هم واضح است پیچیدگی های مسائل در دنیای امروز به قدری زیاد است که ما به یک رشته نمی توانیم به یک موضوع نگاه کنیم.