به گزارش خبرگزاری دانا، بررسی عمکلرد دولت در بازار کار در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۴ نشان میدهد که در این دوره نه تنها چیزی بر تعداد شاغلان در بازار کار کشور اضافه نشده بلکه در سال ۹۴ نسبت به ۹۲ به میزان ۴۱۸۷۷ نفر نیز از تعداد شاغلان کاسته شده است؛ بنابراین در طول دوره فعالیت دولت تدبیر و امید، اشتغال کشور تقریبا به حالت راکد و توقف درآمده و قفل شده است.
به عبارت دیگر، ورودی های دوره مورد بررسی به بازار کار که در جستجوی شغل بوده اند به دلیل نبود فرصت و عدم ایجاد زمینه های جدید شغلی، به صف بیکاران پیوسته اند و در آمارهای مربوط به جمعیت فعال کشور قرار دارند. اما وزارت کار و دولت معتقد است قریب به اتفاق جمعیت فعال جدید شاغل شده اند و لیست بیمه آن هم موجود است، در صورتی که لیست بیمه لزوما نمی تواند گویای اشتغال جدید باشد چون افرادی پس از سال ها اشتغال در بازار کار ممکن است بیمه شوند.
هرچند بیمه شدن شاغلان از سر اجبار و یا اراده شخصی می تواند نشانه ای از محکم شدن پایه های شغلی و امید به آینده بهتر کاری داشته باشد اما اینکه مقامات دولتی بگویند چون لیست بیمه بیشتر شده، بنابراین جمعیت فعال جدید کشور هم شاغل شده اند، لزوما درست نیست، چون همانگونه که عنوان شد، بخشی از بیمه جدید (دولت می گوید اشتغال جدید) اگر ایجاد شده باشد که آمارهای وزارت کار آن را در فاصله ۹۲ تا ۹۴ نشان نمی دهد، مربوط به شاغلان غیررسمی و نیروهایی می شود که شاغل بوده ولی به هر دلیلی بیمه نداشته اند.
استانهای دارای یک میلیون شاغل
ثابت ماندن و حتی کاهش تعداد اشتغال خالص در کشور در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۲ نشان دهنده این است که جمعیت فعال جدید شانس زیادی برای یافتن شغل نداشته و احتمالا باید به صف بیکاران پیوسته باشند. در عین حال، فاصله ظرفیت های اشتغال در بین استان های کشور نیز بسیار زیاد و قابل تامل است و آمارها به خوبی نشان دهنده دلایل مهاجرت از شهرهای کوچک به کلانشهرها و همچنین از روستاها به شهرها است.
به صورت کلی، در سال ۹۴ بیشترین شاغلان کشور در استان های آذبایجان شرقی با یک میلیون و ۲۰۵ هزار نفر، اصفهان با یک میلیون و ۴۸۷ هزار نفر، تهران با ۳ میلیون و ۶۵۴ هزار نفر، خراسان رضوی با یک میلیون و ۸۰۳ هزار نفر، فارس با یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر و خوزستان با یک میلیون و ۲۰۵ هزار نفر ساکن بوده اند و به بیان دیگر، استان های یاد شده دارای جمعیت شاغل بالای یک میلیون نفر هستند.
در این بین، استانهایی مانند یزد با ۲۶۰ هزار نفر شاغل، کهگیلویه و بویراحمد با ۱۳۷ هزار نفر، سمنان ۱۸۸ هزار نفر، زنجان ۲۸۹ هزار نفر، خراسان شمالی ۲۲۵ هزار نفر، خراسان جنوبی ۱۸۷ هزار نفر، چهارمحال و بختیاری با ۲۴۲ هزار نفر، بوشهر ۲۵۸ هزار نفر و ایلام با ۱۴۶ هزار شاغل؛ کمترین ظرفیت های بازار کار کشور را دارا هستند.
بین استان تهران با ۳ میلیون و ۶۵۴ هزار شاغل و استان کهگیلویه و بویراحمد با ۱۳۷ هزار شاغل، ۳ میلیون و ۵۱۶ هزار نفر فاصله است. به عبارت دیگر، تهران نسبت به کهگیلویه و بویراحمد دارای ۲۶.۵ برابر بازار کار بزرگتر است و این فاصله عمیق و شکاف عجیب وضعیت توزیع امکانات و فرصتهای شغلی، همچنین سرمایه گذاری های صورت گرفته و ... در کشور را نشان می دهد.
به عبارت دیگر، ورودی های دوره مورد بررسی به بازار کار که در جستجوی شغل بوده اند به دلیل نبود فرصت و عدم ایجاد زمینه های جدید شغلی، به صف بیکاران پیوسته اند و در آمارهای مربوط به جمعیت فعال کشور قرار دارند. اما وزارت کار و دولت معتقد است قریب به اتفاق جمعیت فعال جدید شاغل شده اند و لیست بیمه آن هم موجود است، در صورتی که لیست بیمه لزوما نمی تواند گویای اشتغال جدید باشد چون افرادی پس از سال ها اشتغال در بازار کار ممکن است بیمه شوند.
هرچند بیمه شدن شاغلان از سر اجبار و یا اراده شخصی می تواند نشانه ای از محکم شدن پایه های شغلی و امید به آینده بهتر کاری داشته باشد اما اینکه مقامات دولتی بگویند چون لیست بیمه بیشتر شده، بنابراین جمعیت فعال جدید کشور هم شاغل شده اند، لزوما درست نیست، چون همانگونه که عنوان شد، بخشی از بیمه جدید (دولت می گوید اشتغال جدید) اگر ایجاد شده باشد که آمارهای وزارت کار آن را در فاصله ۹۲ تا ۹۴ نشان نمی دهد، مربوط به شاغلان غیررسمی و نیروهایی می شود که شاغل بوده ولی به هر دلیلی بیمه نداشته اند.
استانهای دارای یک میلیون شاغل
ثابت ماندن و حتی کاهش تعداد اشتغال خالص در کشور در سال ۹۴ نسبت به سال ۹۲ نشان دهنده این است که جمعیت فعال جدید شانس زیادی برای یافتن شغل نداشته و احتمالا باید به صف بیکاران پیوسته باشند. در عین حال، فاصله ظرفیت های اشتغال در بین استان های کشور نیز بسیار زیاد و قابل تامل است و آمارها به خوبی نشان دهنده دلایل مهاجرت از شهرهای کوچک به کلانشهرها و همچنین از روستاها به شهرها است.
به صورت کلی، در سال ۹۴ بیشترین شاغلان کشور در استان های آذبایجان شرقی با یک میلیون و ۲۰۵ هزار نفر، اصفهان با یک میلیون و ۴۸۷ هزار نفر، تهران با ۳ میلیون و ۶۵۴ هزار نفر، خراسان رضوی با یک میلیون و ۸۰۳ هزار نفر، فارس با یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر و خوزستان با یک میلیون و ۲۰۵ هزار نفر ساکن بوده اند و به بیان دیگر، استان های یاد شده دارای جمعیت شاغل بالای یک میلیون نفر هستند.
در این بین، استانهایی مانند یزد با ۲۶۰ هزار نفر شاغل، کهگیلویه و بویراحمد با ۱۳۷ هزار نفر، سمنان ۱۸۸ هزار نفر، زنجان ۲۸۹ هزار نفر، خراسان شمالی ۲۲۵ هزار نفر، خراسان جنوبی ۱۸۷ هزار نفر، چهارمحال و بختیاری با ۲۴۲ هزار نفر، بوشهر ۲۵۸ هزار نفر و ایلام با ۱۴۶ هزار شاغل؛ کمترین ظرفیت های بازار کار کشور را دارا هستند.
بین استان تهران با ۳ میلیون و ۶۵۴ هزار شاغل و استان کهگیلویه و بویراحمد با ۱۳۷ هزار شاغل، ۳ میلیون و ۵۱۶ هزار نفر فاصله است. به عبارت دیگر، تهران نسبت به کهگیلویه و بویراحمد دارای ۲۶.۵ برابر بازار کار بزرگتر است و این فاصله عمیق و شکاف عجیب وضعیت توزیع امکانات و فرصتهای شغلی، همچنین سرمایه گذاری های صورت گرفته و ... در کشور را نشان می دهد.