دبیر علمی دومین کنگره بینالمللی خدمات حمایتی در محک گفت:
به گزارش خبرگزاری دانا امیرمحمود حریرچی، مدیر اسبق گروه آموزشی مددکاری اجتماعی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی و دبیر علمی دومین کنگره بینالمللی خدمات حمایتی درخصوص اهمیت برگزاری این کنگره به بیان تعیین کنندههای سلامت و نیز ایجاد بیماری پرداخت و گفت: «باید بیماری و عوامل ایجاد آن را شناخت چرا که امروزه اثبات شده است عوامل اجتماعی در کنار نظام سلامت، رعایت اصول بهداشت فردی و عوامل ژنتیک نقش مهمی در سلامتی افراد دارند. در اینجاست که حضور مددکاران اجتماعی در مراکز درمانی ضرورت مییابد؛ چه در مرحله درمان و چه در مرحله توانبخشی پس از درمان.»
این متخصص سلامت عمومی و عضو هیأت علمی گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: «در ابتلای یکی از اعضای خانواده به بیماریای مثل سرطان استرس بسیار شدیدی به خانواده وارد میشود. در ارتباط با ابتلای کودکان و در صورت تشخیص و درمان به موقع خوشبختانه تا هشتاد درصد امکان بهبودی وجود داشته با این حال شاید کودک به دلیل عدم آگاهی و درک از مفهوم مرگ ناشی از امکان عدم بهبود با این مسئله درگیری عاطفی و روانی چندانی نداشته باشد ولی خانواده به شدت با این مشکلات روبروست. گرچه آثار بیماری با حضور پزشکان، کادر پرستاری و پیراپزشکان کاهش مییابد، اما مددکار اجتماعی است که تلاش میکند تا کیفیت زندگی بیمار و خانوادهاش را با حمایتهای مختلف افزایش داده و ارتباط میان بیمار، خانواده و جامعه را تسهیل نماید.»
حریرچی با تأکید بر آنکه از درمانگرانی چون پزشکان و پرستاران و سایر متخصصان نمیتوان انتظار داشت به حمایت روانی - اجتماعی کودک و به ویژه خانوادهاش بپردازند گفت: «مددکار اجتماعی از ابتدای پذیرش بیمار با کودک و خانوادهاش در ارتباط است و به لحاظ آموزههای حرفهای خود نسبت به مشکلات زندگی آنها آگاهی پیدا میکند لذا میتواند پس از ترخیص نیز این حمایت را تداوم داده و یاریرسان باشد. مددکار اجتماعی به عنوان عضو تیم درمان و توانبخشی با همراهی روانشناس بالینی که استرسهای خانواده را میشناسد و میتواند آن را کاهش دهد، قادر خواهد بود با عمل به حرفه خود و ابتکار عملهای لازم در راستای بهبود سلامت روانی و اجتماعی بیمار و خانوادهاش اقدامات مؤثری را به انجام رسانند. بنابراین مددکاران اجتماعی در این حیطه درمانگرانی هستند که میتوانند نقش توانمندسازی و توانبخشی روانی اجتماعی را برای خانواده و کودک ایفا کنند.»
دبیر علمی بخش مددکاری اجتماعی دومین کنگره بینالمللی خدمات حمایتی در ادامه، با بیان آنکه کارشناسان متخصص بایستی بر پایه تبادل تجربه و اطلاعات، دانش خود را به روز کنند گفت: «برگزاری کنگرههای بینالمللی نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند. بیان تجربیات و تبادل اطلاعات مهمترین ویژگی این کنگرههاست که در مفهوم جهانی به عنوان روشی آموزشی شناخته میشود.»
حریرچی تجربیات کسب شده از متخصصان آلمانی را در اولین کنگره بینالمللی خدمات حمایتی ارزشمند دانست و افزود: «در حوزه درمانگری مبتلایان به بیماریهایی که روند طولانی و بعضا دشواری را طی نمایند و خانواده بیمار هم درگیر آن خواهند بود، یکدست صدا ندارد، و فعالیت تیمی با حضور تخصصهای حرفهای گوناگون از جمله متخصصان پزشکی، پیراپزشکی، پرستاری، روانشناسی بالینی و مددکاری اجتماعی و نیز داوطلبان را طلب مینماید که باید دست یکدیگر را گرفته و حلقه حمایتی را جهت بهبود شرایط بیمار و خانوادهاش بوجود آورند.»
حریرچی تصریح کرد: «باید جهانی فکر و محلی عمل کرد و از آنجایی که در دانشگاهها بیشتر مسائل کلاسیک و نظری مطرح میشود، دانشجویان میتوانند با حضور در این کنگره آموزشهای بسیار مفیدی کسب کنند. آنها میآموزند چگونه دانشآموختگان قبلی آنچه را که به صورت دانش نظری آموختهاند را به مهارت تبدیل نموده و به مرحله اجرا درآوردهاند.»
وی تصریح کرد: «همه متخصصان فعال در حوزه درمانگری بیماران صعبالعلاج مخاطب این کنگره هستند. از طرف دیگر پروتکل حاصله از این کنگره روشی برای ارتقای کیفیت زندگی کودک مبتلا به سرطان و خانواده ایشان است. در نتیجه همه اهالی نیکی و مهروزی نیز میتوانند مخاطب این کنگره باشند.»
این متخصص سلامت عمومی و عضو هیأت علمی گروه مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: «در ابتلای یکی از اعضای خانواده به بیماریای مثل سرطان استرس بسیار شدیدی به خانواده وارد میشود. در ارتباط با ابتلای کودکان و در صورت تشخیص و درمان به موقع خوشبختانه تا هشتاد درصد امکان بهبودی وجود داشته با این حال شاید کودک به دلیل عدم آگاهی و درک از مفهوم مرگ ناشی از امکان عدم بهبود با این مسئله درگیری عاطفی و روانی چندانی نداشته باشد ولی خانواده به شدت با این مشکلات روبروست. گرچه آثار بیماری با حضور پزشکان، کادر پرستاری و پیراپزشکان کاهش مییابد، اما مددکار اجتماعی است که تلاش میکند تا کیفیت زندگی بیمار و خانوادهاش را با حمایتهای مختلف افزایش داده و ارتباط میان بیمار، خانواده و جامعه را تسهیل نماید.»
حریرچی با تأکید بر آنکه از درمانگرانی چون پزشکان و پرستاران و سایر متخصصان نمیتوان انتظار داشت به حمایت روانی - اجتماعی کودک و به ویژه خانوادهاش بپردازند گفت: «مددکار اجتماعی از ابتدای پذیرش بیمار با کودک و خانوادهاش در ارتباط است و به لحاظ آموزههای حرفهای خود نسبت به مشکلات زندگی آنها آگاهی پیدا میکند لذا میتواند پس از ترخیص نیز این حمایت را تداوم داده و یاریرسان باشد. مددکار اجتماعی به عنوان عضو تیم درمان و توانبخشی با همراهی روانشناس بالینی که استرسهای خانواده را میشناسد و میتواند آن را کاهش دهد، قادر خواهد بود با عمل به حرفه خود و ابتکار عملهای لازم در راستای بهبود سلامت روانی و اجتماعی بیمار و خانوادهاش اقدامات مؤثری را به انجام رسانند. بنابراین مددکاران اجتماعی در این حیطه درمانگرانی هستند که میتوانند نقش توانمندسازی و توانبخشی روانی اجتماعی را برای خانواده و کودک ایفا کنند.»
دبیر علمی بخش مددکاری اجتماعی دومین کنگره بینالمللی خدمات حمایتی در ادامه، با بیان آنکه کارشناسان متخصص بایستی بر پایه تبادل تجربه و اطلاعات، دانش خود را به روز کنند گفت: «برگزاری کنگرههای بینالمللی نقش بسیار مهمی در این زمینه دارند. بیان تجربیات و تبادل اطلاعات مهمترین ویژگی این کنگرههاست که در مفهوم جهانی به عنوان روشی آموزشی شناخته میشود.»
حریرچی تجربیات کسب شده از متخصصان آلمانی را در اولین کنگره بینالمللی خدمات حمایتی ارزشمند دانست و افزود: «در حوزه درمانگری مبتلایان به بیماریهایی که روند طولانی و بعضا دشواری را طی نمایند و خانواده بیمار هم درگیر آن خواهند بود، یکدست صدا ندارد، و فعالیت تیمی با حضور تخصصهای حرفهای گوناگون از جمله متخصصان پزشکی، پیراپزشکی، پرستاری، روانشناسی بالینی و مددکاری اجتماعی و نیز داوطلبان را طلب مینماید که باید دست یکدیگر را گرفته و حلقه حمایتی را جهت بهبود شرایط بیمار و خانوادهاش بوجود آورند.»
حریرچی تصریح کرد: «باید جهانی فکر و محلی عمل کرد و از آنجایی که در دانشگاهها بیشتر مسائل کلاسیک و نظری مطرح میشود، دانشجویان میتوانند با حضور در این کنگره آموزشهای بسیار مفیدی کسب کنند. آنها میآموزند چگونه دانشآموختگان قبلی آنچه را که به صورت دانش نظری آموختهاند را به مهارت تبدیل نموده و به مرحله اجرا درآوردهاند.»
وی تصریح کرد: «همه متخصصان فعال در حوزه درمانگری بیماران صعبالعلاج مخاطب این کنگره هستند. از طرف دیگر پروتکل حاصله از این کنگره روشی برای ارتقای کیفیت زندگی کودک مبتلا به سرطان و خانواده ایشان است. در نتیجه همه اهالی نیکی و مهروزی نیز میتوانند مخاطب این کنگره باشند.»