به گزارش خبرگزاری دانا، بر اساس آمار رسمی، سهم ایران در بازار گاز کمتر از دو درصد است، این در حالی است که کشورهای همتراز ایران در ذخایر گاز همچون روسیه و قطر سهم ۱۸ و ۱۲ درصدی از این بازار دارند و تا امروز منافع اقتصادی و سیاسی زیادی از صادرات گاز کسب کردهاند.
علی حسینی، کارشناس انرژی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه کشورهای روسیه و قطر از انرژی بخصوص صادرات گاز بهعنوان ابزار قدرت سیاسی و اقتصادی استفاده کردهاند، گفت: این استفاده بهگونهای بوده است که به کمک این امتیاز، توانستهاند قدرت خود را در دنیا حفظ و ارتقا دهند. بهطور مثال، روسیه از گاز خود بهرهبرداری سیاسی کرده و از آن به شکل یک سلاح اثرگذار در برابر تحریمهای اتحادیه اروپا استفاده کرد و اروپا را مجبور به عقبنشینی از مواضع خود کرد.
وی ادامه داد: با چنین وضعیتی اروپا از سالها قبل به دنبال جایگزینی مناسب برای روسیه بود تا میزان وابستگی خود به مسکو را کاهش دهد. اما در ایران، برداشتهای سطحی و ابتدایی از این موضوع میشود و به پشتوانه کارکرد سیاسی صادرات گاز، تصمیمات عجیبی گرفته میشود که از پایهایترین مفاهیم اهمیت جایگاه گاز در معادلات جهانی بیبهره است.
حسینی تصریح کرد:اصولاً قراردادهای بلندمدت ۲۰ الی۳۰ ساله صادرات گاز موجب گره خوردن منافع طرفین قرارداد به یکدیگر برای مدتزمانی طولانی میشود، بنابراین کشورها با برنامه مشخص و متناسب با راهبرد کلان خود در این حوزه تصمیم گرفته و عمل میکنند. این موضوع برای کشور ما موجب ایجاد تعهد و مسئولیت برای حداقل ۵ تا ۶ دولت بعد می شود ، بنابراین انعقاد چنین قراردادهایی باید با برنامه اصولی بلندمدت که منافع اقتصادی و سیاسی کشور در آنها تأمین شود صورت بگیرد، در غیر این صورت با تغییر دولت در هر دوره رویکرد صادرات گاز کشور نیز دچار تغییر میشود که این موضوع در بلندمدت ضرر قابلتوجهی را متوجه کشور خواهد کرد.
به گفته این کارشناس انرژی، متأسفانه در این سالها وزارت نفت عملکرد بسیار ضعیفی در این زمینه داشته و عملاً دستاورد مناسبی در حوزه صادرات گاز نداشته است. نداشتن برنامه بلندمدت برای صادرات گاز، وزارت نفت را به قراردادهایی مانند کرسنت و ای.اف.ال.ان.جی کشانده است که منافع کشور را تأمین نمیکند.
وی ادامه داد: در دورهی اول وزارت اقای زنگنه، قرارداد کرسنت برای فروش گاز به شرکت اماراتی کرسنت منعقد شد ولی پس از مدتی به دلیل وجود فساد در جریان انعقاد قرارداد و وجود بندهایی در قرارداد که در تناقض آشکار با منافع ملی بود، این قرارداد ملغی شد. در سال گذشته نیز قرارداد ای.اف.ال.جی با یک شرکت نروژی ناشناخته منعقد شد که پس از ماهها بحث و جنجال رسانهای و انتقاد از سوی کارشناسان به ابعاد مختلف قرارداد، این قرارداد نیز همانند کرسنت لغو شد اما این بار زودتر و بدون آنکه ضرر قابلتوجهی متوجه کشور شود.
وی با بیان اینکه دو قرارداد صادرات گاز به ترکیه و عراق نیز اگرچه قراردادهای خوبی هستند اما هر دو به دلیل نیاز مبرم طرف مقابل منعقد شده و در حقیقت خروجی برنامه کلان ایران درزمینهٔ صادرات گاز نبوده است، اظهار داشت:ایران علاوه بر آنکه، ازنظر جغرافیایی موقعیت مناسبی برای صادرات گاز به دیگر کشورها دارد و میتواند بهآسانی به کشورهای همجوار خود که بازاری نزدیک به دو میلیارد نفر دارد، صادرات گاز داشته باشد. متأسفانه در سالهای گذشته نتوانسته است برنامه راهبردی مناسبی برای اثرگذاری متناسب با ذخایر و مزیتهای خود در بازار گاز داشته باشد. در تمام سالهایی گذشته رویکرد کلی وزارت نفت تنها توسعهپارس جنوبی برای رسیدن به قطریها در تولید گاز بوده است، حالآنکه کسی تابهحال نپرسیده است که برنامه کشور بعد از رسیدن به قطریها برای مصرف این گاز تولیدی چیست؟
طبق گفته های حسینی بازار گاز روبه رشد است و گاز انرژی آینده دنیاست، بنابراین باید تلاش کرد تا ایران بزرگترین دارنده ذخایر گاز در این بازار عقب نماند. لازمه این کار تبیین برنامه بلندمدت در این زمینه و مشخص کردن استراتژی کشور در فتح بازارهای موردنظر است تا بتوان با جذب این فرصتها حداکثر بهرهبرداری اقتصادی و سیاسی را از این منبع انرژی برد.
علی حسینی، کارشناس انرژی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه کشورهای روسیه و قطر از انرژی بخصوص صادرات گاز بهعنوان ابزار قدرت سیاسی و اقتصادی استفاده کردهاند، گفت: این استفاده بهگونهای بوده است که به کمک این امتیاز، توانستهاند قدرت خود را در دنیا حفظ و ارتقا دهند. بهطور مثال، روسیه از گاز خود بهرهبرداری سیاسی کرده و از آن به شکل یک سلاح اثرگذار در برابر تحریمهای اتحادیه اروپا استفاده کرد و اروپا را مجبور به عقبنشینی از مواضع خود کرد.
وی ادامه داد: با چنین وضعیتی اروپا از سالها قبل به دنبال جایگزینی مناسب برای روسیه بود تا میزان وابستگی خود به مسکو را کاهش دهد. اما در ایران، برداشتهای سطحی و ابتدایی از این موضوع میشود و به پشتوانه کارکرد سیاسی صادرات گاز، تصمیمات عجیبی گرفته میشود که از پایهایترین مفاهیم اهمیت جایگاه گاز در معادلات جهانی بیبهره است.
حسینی تصریح کرد:اصولاً قراردادهای بلندمدت ۲۰ الی۳۰ ساله صادرات گاز موجب گره خوردن منافع طرفین قرارداد به یکدیگر برای مدتزمانی طولانی میشود، بنابراین کشورها با برنامه مشخص و متناسب با راهبرد کلان خود در این حوزه تصمیم گرفته و عمل میکنند. این موضوع برای کشور ما موجب ایجاد تعهد و مسئولیت برای حداقل ۵ تا ۶ دولت بعد می شود ، بنابراین انعقاد چنین قراردادهایی باید با برنامه اصولی بلندمدت که منافع اقتصادی و سیاسی کشور در آنها تأمین شود صورت بگیرد، در غیر این صورت با تغییر دولت در هر دوره رویکرد صادرات گاز کشور نیز دچار تغییر میشود که این موضوع در بلندمدت ضرر قابلتوجهی را متوجه کشور خواهد کرد.
به گفته این کارشناس انرژی، متأسفانه در این سالها وزارت نفت عملکرد بسیار ضعیفی در این زمینه داشته و عملاً دستاورد مناسبی در حوزه صادرات گاز نداشته است. نداشتن برنامه بلندمدت برای صادرات گاز، وزارت نفت را به قراردادهایی مانند کرسنت و ای.اف.ال.ان.جی کشانده است که منافع کشور را تأمین نمیکند.
وی ادامه داد: در دورهی اول وزارت اقای زنگنه، قرارداد کرسنت برای فروش گاز به شرکت اماراتی کرسنت منعقد شد ولی پس از مدتی به دلیل وجود فساد در جریان انعقاد قرارداد و وجود بندهایی در قرارداد که در تناقض آشکار با منافع ملی بود، این قرارداد ملغی شد. در سال گذشته نیز قرارداد ای.اف.ال.جی با یک شرکت نروژی ناشناخته منعقد شد که پس از ماهها بحث و جنجال رسانهای و انتقاد از سوی کارشناسان به ابعاد مختلف قرارداد، این قرارداد نیز همانند کرسنت لغو شد اما این بار زودتر و بدون آنکه ضرر قابلتوجهی متوجه کشور شود.
وی با بیان اینکه دو قرارداد صادرات گاز به ترکیه و عراق نیز اگرچه قراردادهای خوبی هستند اما هر دو به دلیل نیاز مبرم طرف مقابل منعقد شده و در حقیقت خروجی برنامه کلان ایران درزمینهٔ صادرات گاز نبوده است، اظهار داشت:ایران علاوه بر آنکه، ازنظر جغرافیایی موقعیت مناسبی برای صادرات گاز به دیگر کشورها دارد و میتواند بهآسانی به کشورهای همجوار خود که بازاری نزدیک به دو میلیارد نفر دارد، صادرات گاز داشته باشد. متأسفانه در سالهای گذشته نتوانسته است برنامه راهبردی مناسبی برای اثرگذاری متناسب با ذخایر و مزیتهای خود در بازار گاز داشته باشد. در تمام سالهایی گذشته رویکرد کلی وزارت نفت تنها توسعهپارس جنوبی برای رسیدن به قطریها در تولید گاز بوده است، حالآنکه کسی تابهحال نپرسیده است که برنامه کشور بعد از رسیدن به قطریها برای مصرف این گاز تولیدی چیست؟
طبق گفته های حسینی بازار گاز روبه رشد است و گاز انرژی آینده دنیاست، بنابراین باید تلاش کرد تا ایران بزرگترین دارنده ذخایر گاز در این بازار عقب نماند. لازمه این کار تبیین برنامه بلندمدت در این زمینه و مشخص کردن استراتژی کشور در فتح بازارهای موردنظر است تا بتوان با جذب این فرصتها حداکثر بهرهبرداری اقتصادی و سیاسی را از این منبع انرژی برد.