یادداشت به مناسبت سالروز حماسه 9 دی؛
به گزارش خبرگزاری "دانا"، آقا گفتند" بصیرت" ؛ کی گفتند؟ درست وسط سال ۸۸ ؛ سال فتنه... کف دعوا ... وسط هیجانات ... وسط تمام چیز هایی که با بصیرت جور نبودند.
عده ای گفتند بصیرت فقط یعنی ، رهبر ... ؛ یک بصیرت تقلبی ... و شاید فکر می کردند آقا تعارف دارد نمی تواند بگوید فرمان مرا ببرید ؛ به جایش می گوید بصیرت ! شاید همان عده هم بیشتر مخاطب رهبر بودند!
دانش آموز که بودم ، فکرم سرشار از ایده های آموزشی بود. مثلا برای آموزش زبان های مختلف ، با خودم فکر می کردم کاش از طریق مدرسه، راه ارتباط مجازی با دانش آموزان «کشور های محور مقاومت» باز بشود،مثلا با دانش آموزان عراقی و سوری و فلسطینی ارتباط داشته باشیم. آن وقت هیجان و جذابیت چنین ارتباطی باعث می شود آدم خودش هم با شوق و ذوق، دنبال یاد گرفتن زبان برود؛ و یا مثلا برای آموزش تاریخ ، فکر می کردم معلم تاریخ باید با یک سری روزنامه و اخبار روز برود سر کلاس و بحث را از همان اخبار و مسائل روز شروع کند تا به ریشه های تاریخی برسد و در نهایت هم بعد از بررسی ریشه ها، برگردد به امروز و راه حل مشکلات امروز را با توجه به آن ریشه های تاریخی بحث کند.
خب حالا شاید بپرسید این ها چه ربطی دارد به بصیرت؟ خواستم بگویم توی کلاس و مدرسه هم ، وقتی ندانیم چرا فلان درس را باید بخوانیم و به چه دردی می خورد ، هرچقدر هم معلم تلاش کند ، نمی خوانیمش! به همین صورت تا وقتی چشممان باز نباشد و نفهمیم چرا رهبر فلان توصیه را می کنند یا فلان دستور و حکم و ... صادر می کنند ، نمی توانیم به آن عمل کنیم.
زور بیخود نزنیم! اول خودمان را عمیقا قانع کنیم. به دنبال آن ، عمل خودش خواهد آمد. در غیر این صورت حتی شاید دستور را هم خوب نفهمیم ... و بد عمل کنیم... جوری که عمل نکردنمان بهتر باشد!
انتهای پیام/