در عصر دانایی با دانا خبر      دانایی؛ توانایی است      دانا خبر گزارشگر هر تحول علمی در ایران و جهان      دانایی کلید موفقیت در هزاره سوم      
کد خبر: ۱۲۴۴۹۸۰
تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۹۸ - ۱۶:۵۸
یادداشت/
«بصیرت» یکی از اصلی‌ترین و پرتکرارترین کلیدواژه‌هایی است که در جریان فتنه توسط رهبر انقلاب، نخبگان و اقشار مختلف مردم مورد استفاده قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری دانا؛ «بصیرت» یکی از اصلی‌ترین و پرتکرارترین کلیدواژه‌هایی است که در جریان فتنه توسط رهبر انقلاب، نخبگان و اقشار مختلف مردم مورد استفاده قرار گرفت. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت هفته بصیرت، در یادداشت زیر به بررسی چیستی، چرایی و چگونگی دستیابی به «بصیرت» بر اساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی پرداخته است.

توانایی تازه ملت ایران

در سال ۸۸ «ملت ایران از یک امتحان و از یک فتنه عبور کرد» ۱۳۸۹/۸/۲۶ و این یکی از مقاطع مهمِ رشد تاریخی ما است. «این معنایش فقط این نیست که حالا همه فهمیدند ملت ایران قوی است؛ بلکه معنای مهمتر آن این است که با این حرکت، با این قدرت بر عبور از فتنه و محنت، این ملت یک وضع جدیدی پیدا کرد؛ یک توانائی تازه‌ای در او به وجود آمد.» ۱۳۸۹/۸/۲۶ 

یکی از مهم‌ترین دستاوردهای ایستادگی در مقابل فتنه «افزایش بصیرت ملت» بود: «مردم در مقابل فتنه هم ایستادند. فتنه‌ی سال ۸۸ کشور را واکسینه کرد؛ مردم را بر ضد میکروبهای سیاسی و اجتماعی‌ای که میتواند اثر بگذارد، مجهز کرد؛ بصیرت مردم را بیشتر کرد.» ۱۳۸۹/۷/۲۷ 

بصیرت در واقع مجموعه‌ای از شناخت‌ها است: «بصیرت، روشن‌بینى، یعنى شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویّت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیله‌اى که در مقابل دشمن باید به کار برد؛ این شناخت‌ها؛ بصیرت است.» ۱۳۹۳/۹/۶

اما بصیرت چیست؟ چه ضرورتی دارد که از بصیرت برخوردار باشیم؟ و چگونه می‌توان به بصیرت دست یافت؟ در ادامه بر اساس بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به این پرسش‌ها پاسخ می‌دهیم.

* بصیرت، قطب‌نماست

قبل از هرچیز باید معنای بصیرت را فهم کرد: «بصیرت، نورافکن است؛ بصیرت، قبله‌نما و قطب‌نماست... در یک فضای تاریک، بصیرت روشنگر است. بصیرت راه را به ما نشان میدهد.» ۱۳۸۹/۸/۴ بصیرت عامل جلوگیری از «گمراهی» است: «بصیرت یعنی گم نکردن راه، اشتباه نکردن راه، دچار بیراهه‌ها و کجراهه‌ها نشدن، تأثیر نپذیرفتن از وسوسه‌ی خنّاسان و اشتباه نکردن کار و هدف.» ۱۳۹۰/۱۰/۱۹

بصیرت در واقع مجموعه‌ای از شناخت‌ها است: «بصیرت، روشن‌بینى. یعنى چه؟ یعنى شناخت زمان، شناخت نیاز، شناخت اولویّت، شناخت دشمن، شناخت دوست، شناخت وسیله‌اى که در مقابل دشمن باید به کار برد؛ این شناخت‌ها؛ بصیرت است.» ۱۳۹۳/۹/۶

با بصیرت است که انسان فهمِ صحیحی از «حقایق» پیدا می‌کند: «بصیرت این است که انسان بداند، حقایق را درک کند، جایگاه خودش را، جایگاه کشورش را، جایگاه ملّتش را، جایگاه منطق انقلاب را، جایگاه آن خطّ مستقیم و صراط مستقیمی که امام در کشور ترسیم کرد؛ جایگاه اینها را بداند؛ این، بصیرت است.» ۱۳۹۴/۹/۴
 
نکته‌ی مهم اینکه بصیرت در زمینه‌های گوناگون موضوعیت دارد: «بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راه‌های جلوگیری از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرتها لازم است.» ۱۳۸۸/۷/۱۵ 


* اشتباهِ غیرقابل بخشش

اما چه ضرورتی دارد انسانِ مسلمان از بصیرت برخوردار باشد؟
در پاسخ باید گفت عالم، عرصه‌ی درگیری و مبارزه‌ی «جبهه‌ی حق» علیه «جبهه‌ی باطل» است. در این صحنه‌ی درگیریِ حساس و سرنوشت‌ساز، انسان بی‌بصیرت در واقع «کور» است: «نداشتن بصیرت مثل نداشتن چشم است؛ راه را انسان نمیبیند. بله، عزم هم دارید، اراده هم دارید، امّا نمیدانید کجا باید بروید.» ۱۳۹۲/۱۰/۱۹

در این رویارویی اگر «بصیر» نباشیم در «تشخیص جبهه‌ها» به خطا می‌رویم: «بنده بارها این جبهه‌های سیاسی و صحنه‌های سیاسی را مثال میزنم به جبهه‌ی جنگ. اگر شما تو جبهه‌ی جنگ نظامی، هندسه‌ی زمین در اختیارتان نباشد، احتمال خطاهای بزرگ هست... عرصه‌ی سیاسی عیناً همین‌جور است. اگر بصیرت نداشته باشید، دوست را نشناسید، دشمن را نشناسید، یک‌وقت می‌بینید آتش توپخانه‌ی تبلیغات شما و گفت و شنود شما و عمل شما به طرف قسمتی است که آنجا دوستان مجتمعند، نه دشمنان.» ۱۳۸۸/۵/۵

بدون بصیرت بزرگ‌ترین اشتباهات «در تشخیص جبهه‌ی حق از باطل» رُخ می‌دهد: «در ماجرای دفاع از دین، از همه‌چیز بیشتر، برای انسان، بصیرت لازم است. بی‌بصیرتها فریب می‌خورند. بی‌بصیرتها در جبهه‌ی باطل قرار می‌گیرند؛ بدون این‌که خود بدانند.» ۱۳۷۱/۴/۲۲  «اشتباههای کوچک، قابل بخشش است. آن اشتباهی که قابل بخشش نیست، این است که کسی جبهه‌ی حق را با جبهه‌ی باطل اشتباه کند و نتواند آن را بشناسد.» ۱۳۶۹/۲/۶ 

نکته‌ی مهم این است که: «اگر بصیرت نبود، همان ایمان ممکن است انسان را به بیراهه بکشاند. کسی که علم ندارد، بصیرت درست ندارد به آنچه پیرامون او دارد میگذرد، گاهی اوقات میشود که راه را عوضی طی میکند؛ همه‌ی نیروی او نه فقط هدر میرود، بلکه به کج‌راهه او را میرساند و میکشاند؛ پس بصیرت لازم است.» ۱۳۹۲/۱۰/۱۹

و تنها با بصیرت است که می‌توان از «فتنه»ها عبور کرد: «یک ملّتی که بصیرت دارد، مجموعه‌ی جوانان یک کشور وقتی بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند، همه‌ی تیغهای دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتی بود، غبارآلودگی فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند.» ۱۳۸۸/۷/۱۵

* عواملِ بصیرت ساز

اما پرسش مهم دیگر اینکه چگونه می‌توان به بصیرت دست یافت؟

در پاسخ به این پرسش باید در دو سطح، موضوعِ بصیرت را مورد توجه قرار داد و کسب کرد. در سطح اصولی باید رسیدن به «نگاه توحیدی» و تلاشِ منطبق با این نگاه را در دستور کار قرار دهیم: «یک سطح، سطح اصولی و لایه‌ی زیرین بصیرت است. انسان در انتخاب جهان‌بینی و فهم اساسی مفاهیم توحیدی، با نگاه توحیدی به جهان طبیعت، یک بصیرتی پیدا میکند. فرق بین نگاه توحیدی و نگاه مادی در این است: با نگاه توحیدی، این جهان یک مجموعه‌ی نظام‌مند است، یک مجموعه‌ی قانون‌مدار است... این، پایه‌ی اساسی معرفت است؛ پایه‌ی اساسی بصیرت است. این بصیرت خیلی چیز لازمی است؛ این را باید ما در خودمان تأمین کنیم.»
علاوه بر این: «در حوادث گوناگون هم ممکن است بصیرت و بی‌بصیرتی عارض انسان شود. انسان باید بصیرت پیدا کند.» ۱۳۸۹/۸/۴

که برای رسیدن به آن باید: «انسان در حوادثی که پیرامون او میگذرد و در حوادثی که پیش روی اوست و به او ارتباط پیدا میکند، تدبّر کند؛ سعی کند از حوادث به شکل عامیانه و سطحی عبور نکند؛ به تعبیر امیرالمؤمنین، اعتبار کند: «رحم الله امرء تفکّر فاعتبر»؛ فکر کند و بر اساس این فکر، اعتبار کند. یعنی با تدبّر، مسائل را بسنجد -«و اعتبر فأبصر»- با این سنجش، بصیرت پیدا کند. حوادث را درست نگاه کردن، درست سنجیدن، در آنها تدبّر کردن، در انسان بصیرت ایجاد میکند؛ یعنی بینائی ایجاد میکند و انسان چشمش به حقیقت باز میشود.» ۱۳۸۹/۸/۴ 
 
«اخلاص» یکی دیگر از عوامل بصیرت‌ساز در انسان است: «هرچه مخلصانه‌تر عمل کنید، خدای متعال بصیرت شما را بیشتر میکند. «اَللهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّور»؛ خدا ولیّ شماست. هرچه به خدا نزدیکتر شوید، بصیرت شما بیشتر خواهد شد و حقایق را بیشتر می‌بینید. نور که بود، انسان میتواند واقعیّات و حقایق را مشاهده کند. وقتی نور نباشد، انسان واقعیّات را هم نمیتواند ببیند.» ۱۳۸۹/۹/۴


علاوه بر اینها برای دست‌یابی به بصیرت باید به حوادث و قضایا «نگاه کلان» داشت: «باید نگاه کلان و جامع داشته باشیم؛ این نگاه کلان، به ما معرفت و بصیرتى را عطا میکند که اوّلاً موقعیت خودمان را، جایگاه خودمان را، ایستگاه خودمان را در وضع کنونى بازیابى کنیم و بفهمیم در چه وضعى قرار داریم؛ بعد هم به ما تعلیم میدهد که براى آینده چه باید بکنیم.» ۱۳۹۳/۶/۱۳

البته در این مسیر می‌توان از «مطالعه‌ی آثار خوب» و «گفتگو با انسان‌های مورد اعتماد» نیز بهره برد: «بی‌بصیرتی را بخصوص شما جوانها با خواندن آثار خوب، با تأمل، با گفتگو با انسانهای مورد اعتماد و پخته، نه گفتگوی تقلیدی -که هر چه گفت، شما قبول کنید. نه، این را من نمیخواهم- از بین ببرید.» ۱۳۸۸/۵/۵ 

* این‌گونه بصیرت‌تان را حفظ کنید ...


نکته‌ی پایانی اینکه «بصیرت» مانند هر گوهر گران‌بهای دیگری احتیاج به حفظ و صیانت دارد. فقط با «حفظ ایمان و تقوا و دلِ نورانی» می‌توان بصیرت را «حفظ» کرد:
«آنچه که بصیرت و بینش انسان را در قضایای مختلف و در حوادث گوناگون و زیر غبار تبلیغات جنجال‌آمیز دشمنان، تضمین و حفظ می‌کند، دل مؤمن و پاک و نورانی است... دلی که از ایمان برخوردار است و منشأ تقوا در اندیشه و عمل است، با تبلیغات دشمنان گمراه نمی‌شود.» ۱۳۸۲/۶/۲۹

انتهای پیام/
ارسال نظر