بهگزارش خبرگزاری دانا، به نقل از پایگاه خبری رب، جلال کریمیان، دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه تهران و عضو هیئتمدیره انجمن دوستداران کودک پویش درباره پیامدهای سیاست آموزش مجازی در دوران کرونا بر عدالت آموزشی در ایران یادآور شد که آموزش عمومی در دوران شیوع کرونا در ایران با خطر بزرگ گسترش نابرابری آموزشی مواجه است. وی در تارنمای این انجمن نوشت:با جهانیشدن شیوع کرونا، آموزشوپرورش مانند نهاد اقتصاد و دیگر نهادهای اجتماعی دچار سکتهای ناگهانی و باورنکردنی شده است. به ناگاه بیش از یکونیم میلیارد دانشآموز (معادل ۹۰ درصد کل دانشآموزان) از تحصیل بازماندهاند و دولتها، مدارس و معلمان بدون تقریبا هیچ نوع آمادگی به دنبال برپاکردن آموزش از راه دور برای جبران هستند. یک مدیر مدرسه در ایالت ماساچوست وضعیت امروز آموزش از راه دور در مدارس را همچون ساختن هواپیمایی که در آسمان قرار دارد توصیف کرده است. این سخن نشان میدهد که بیشتر کشورها آمادگی لازم برای آموزشهای مجازی را ندارند.
تجربه دو ماهه معلمان و دانشآموزان ایرانی از آموزش در دوران فاصلهگذاری اجتماعی هنوز تکمیل نگردیده و بهطور کامل ثبت و ارزیابی نشده است ولی مشاهدات اولیه نشان از آن دارد که این دوران به شکاف آموزشی در کشور دامن خواهد زد. هر چند مسئولان کشور ارقامی بالای ۹۰ درصد درباره دسترسی به آموزش از راه دور ارائه میدهند، در عمل امکان دسترسی به آموزش مجازی، به هیچ وجه معادل دریافت آموزش مناسب نیست. آموزش مجازی نیاز به پیشنیازها و روش تدریسی ویژه دارد که در نقاط زیادی ازکشور این شرایط فراهم نیست.
1. دسترسی به تلفن هوشمند یا تلویزیون بهمعنای دسترسی دانشآموز به محتوای آموزشی نیست. قیمت بالای اینترنت برای بسیاری از مناطق دور از مرکز کشور و نیاز به حجم بالا و پرسرعت اینترنت برای استفاده از محتوای ویدئویی عملا دانشآموزان را از دسترسی رایگان و بیدردسر به آموزش محروم کرده است.
2. عمده آموزشهای از راه دور فعلی غیرتعاملی و یکطرفهاند و بر اساس دستورالعملهای حرفهایِ آموزش از راه دور انجام نمیشوند. فرآیند ۱) آموزش اولیه، ۲) دریافت بازخورد و ۳) تکمیل آموزش بیانگر مراحلی است که برای اثربخشی آموزش از راه دور باید عملی گردد ولی بیشتر آموزشهای فعلی به همان مرحله اول محدود میشوند.
3. بخش زیادی از دانشآموزان تمرکز کافی برای پیوستن به جریان آموزش مجازی را ندارند و خانوادهها نیز نمیتوانند آنان را مجبور به این کار بکنند. این مسئله بهخصوص گریبان دانشآموزان ضعیفتر را میگیرد و موجب عقب ماندن مضاعف آنها از جریان آموزش میگردد.
بر این اساس میتوان نتیجه گرفت: اولا هر چند گسترش شبکه تلفن همراه و دسترسی به تلفنهای هوشمند شرایط نسبی خوبی را در ایران برای ارائه خدمات آموزش از راه دور فراهم کرده است، هنوز امکان دسترسی واقعی به این آموزشها برای درصد زیادی از دانشآموزان به دلایل مختلف (از جمله رایگان نبودن) فراهم نیست. در ثانی عمده آموزشهای از راه دور در ایران تعاملی و روشمند نیست و بازدهی بسیار پایینی دارد؛ لذا نمیتوان آن را جایگزین آموزش حضوری دانست.
به دلایلی که ذکر آن رفت، آموزش عمومی در دوران شیوع کرونا در ایران با خطر بزرگ گسترش نابرابری آموزشی مواجه است. بسیاری از مدارس غیردولتی و بعضا دولتی در شهرهای بزرگ زیرساختهای تعاملی آموزش از راه دور را به بهترین شکل فراهم نمودهاند و دانشآموزان این مدارس کمترین آسیب را از تعطیلی اجباری مدارس خواهند دید. در مقابل علیرغم تلاش معلمان برای تولید محتوای آموزشی، خیل عظیمی از دانشآموزان مدارس دولتی به آموزش درخوری در این ایام دسترسی نخواهند داشت. بدین خاطر سیاستگذاران آموزش کشور باید بدانند آمار رسمی اعلامی درباره دسترسی به آموزش از راه دور اعدادی بیش نیستند و در پس آنها جمع زیادی دانشآموزان آموزشندیده قربانی بیتوجهیها و کاستیها خواهند شد. همچنین باید توجه داشت که هر چند بر خلاف معیشت مردم، آموزش مدرسهای را میتوان به تعویق انداخت، لیکن افت تحصیلی دانشآموزان در این دوره و شکاف آموزشی پیشرونده میان دارا و ندار بهسادگی قابلجبران نیست.