به گزارش خبرگزاری دانا، آنچه که این اپلیکیشن را مورد
استفاده کاربرانش قرار داده، گفتوگومحور بودن آن است. یعنی عدهای در یک اتاق یا
همان روم مانند یاهومسنجر در گذشته جمع شده اما بهجای نوشتار و تایپ، بهوسیله
ویس و صوت به طور زنده با یکدیگر گفتوگو میکنند. برایناساس اتاقهایی تشکیل میشوند
که از افراد مشهور در حوزههای کاری مختلف گرفته تا مردم عادی در آنها با یکدیگر
به تعامل میپردازند. تعامل و تبادل نظر غالباً امری نیکو و موجب پویایی اندیشه
بوده اما در مورد کلاب هاوس این مسئله با چند تبصره همراه است که آن را از جهت
عنصری تأثیرگذار در فرهنگ جامعه قابل مطالعه میکند.
اول؛ عدم استاندارد و نظارت:
در کلاب هاوس افرادی که در رشته
ای کارشناس بوده و یا نبودهاند میتوانند یک اتاق گفتوگو ایجاد کنند. این اتاق
با محوریت منظومه فکری آنان و با مدیریتشان اداره خواهد شد. در موارد بسیاری
افرادی که مشهور بوده و مخاطب نیز دارند به حوزه های تخصصی ورود میکنند. مثلاً
خانمی که به جهت زیبایی اندام و شریک های متعدد جنسی گذشتهاش دارای حاشیه بوده و
شناخته میشود تصمیم میگیرد در اتاقی مشاوره مسائل زناشویی بدهد! نکته ماجرا این
جاست که هرکسی با هر سطحی از دانش و ادبیات و با هر گونه فرهنگ و رفتاری میتواند
اتاقی را ایجاد کرده و بیآنکه نظارت و قاعدهای در میان باشد به مکالمه و یا ابراز
نظراتش بپردازد. در حالی که اینستاگرام یک محدودیت حداقلی از جهت گزارش و فیلتر
محتواهای خشونتآمیز، مستهجن و غیره را برای خودش تعریف کرده بود. این در حالی است
که مسئله استاندارد و نظارت همان طور که در فروشگاههای محصولات خوراکی ضروری و
سلامت مصرفکننده را تضمین میکند، لازم است مصارف روح نیز دارای استانداردی باشند
که منجر به مسمومیت روحی کاربر نشوند.
دوم؛ زرد اندیشی:
افرادی که در اتاقها به
اظهارنظر روی میآورند لزوماً شرط تخصص برایشان در نظر گرفته نمیشود. مثلاً شخصی
در مورد موضوعی احتمالی میدهد یا ذهنیت و تصوری نسبت به مسئلهای دارد اما زمانی
که آن را به زبان جاری میکند ناخودآگاه به آن رسمیت بخشیده و آن نظر میل به تثبیت
و تصدیق پیدا خواهد کرد. این باعث میشود سلسله مباحثی خالی از جنبه استدلالی برای
طیفی از کاربران مطرح شود که با توجه به شهرت گوینده، تعداد اعضای کانال و لحن،
قابلاعتنا تلقی شود.
همچنین برخی از کاربران که مطالعه و دانش کافی را
ندارند به صِرف طرح ذهنیاتشان و نیز قرارگرفتن در جایگاهی که شنونده دارند کمکم
امکان شکلگیری توهم دانش برایشان فراهم شده و سطح مواجهه با مسائل و انتظار
شنوندگان را نیز به مرور تقلیل خواهند داد.
سوم؛ فرهنگ و اخلاقیات:
ازآنجاکه تعامل کاربران بر
مبنای صوت و گفتوگوی زنده و قائم به نفس و حیات گوینده است، لاجرم از عمق تأثیر
بیشتری نیز برخوردار خواهد بود. مسئله در این جا و دیگر موقعیتهای تعاملی این
اپلیکیشن، زیست کاربران با فرهنگهای تصفیه نشده و غیراستانداردی است که تکرار این
زیست و تنفس در آن به مرور میتواند باعث تغییر نگرش کاربر نسبت به اصول متعارف و
استانداردهای اخلاقی و فرهنگی جامعه و خود او نیز بشود. تفاوت این همزیستی با فضای
حقیقی در آن است که به جهت وجود کلیشههای اخلاقی و هنجارهای شکلگرفته اجتماعی در
فضای حقیقی، برخی از افراد در فضای مجازی بیپردهتر از فضای واقعی بوده و تکرار
این امر میتواند به مرور موجب تثبیت در ذهن کاربران و سپس راه یافتن رفتارهای ضد
هنجار به فضای حقیقی نیز بشود.
چهارم؛ اتاقهای بازی:
بخش قابلتوجهی از اتاقهای
کلاب هاوس مربوط به بازیهای گروهی میشود. بازیهایی که نه مبتنی بر خلاقیت بلکه
ناظر بر جنسیت بوده و بر اساس تصویر پروفایل اعضای اتاق است. این نگاه که شخصیت
انسانی زن و مرد را به موجودی نر و ماده تقلیل میدهد گاهی تا جایی پیش میرود که
شبیه بازار بردهفروشان شده و ادبیات زیرزمینی را بهعنوان ادبیات و نگرشی رسمی به
این ماجرا برای اعضای آن اتاقها عادیسازی میکند.
پنجم؛ ضعف سیستم ایمنی کاربران
در حوزه اخبار و رسانه:
با توجه به بنیاد کلاب هاوس که
بر امواج روز و لحظه سوار است، این باعث میشود نسبت به هر خبر کوچک و بزرگی واکنش
نشان بدهند. این واکنشهای مکرر که گاهی با غلظت بالا نیز روی میدهند باعث حساسیت
و شکنندگی فضای خبری - رسانهای خواهند شد. در حالی که این اضطراب رسانهای در
گذشته و قبل از رواج فضاهای مجازی شامل حال خبرنگاران و سایتهای خبری میشده که
اکنون به جامعه عادی سرایت کرده است. این مسئله باعث خوانشهای گوناگون از اتفاقات
روز شده که میتواند التهابات گوناگونی را در حوزههای مختلف برای کاربران و بهتبع
برای فضای جامعه رقم بزند. این اتفاقی است که در اینستاگرام و توییتر نیز وجود آن
بهخوبی دیده میشود.
ششم؛ دانشافزایی یا ژِست دانشافزایی؟
اصل وجود هم اندیشی و گفتوگو
میتواند منجر به پویایی و اتفاقات مثبت در حوزه اندیشه و تفکر باشد که شرکتکنندگان
برای تعالی خود در این سپهر قرار بگیرند. اما نکته قابل طرح در کلاب هاوس آن است
که چه میزان از کاربران با این نیت که بروند در اتاقها تا بر دانششان افزوده شود
به این مسئله نگاه میکنند؟ حتی در اتاقهای سیاسی نیز که بازارشان در آن جا گاهی
داغ میشود، بسیاری از کاربران سویه و تفکر سیاسیشان از قبل مشخص بوده و به جهت
تشویق یا بررسی موفقیت یا عدم موفقیت همفکرشان که تریبون دارد وارد این اتاقها میشوند.
در این صورت در بسیاری موارد نهتنها اتفاق مثبت دانشافزایی صورت نمیگیرد بلکه
ممکن است به التهاب نیز منجر شود. البته اتاقهایی هم وجود دارند که در آنها نکات
خوب و بررسیهای علمی مطلوبی را میتوان یافت. اما این مسئله نسبت به فضای کلی این
اپلیکیشن قابلاعتنا نبوده و به طور کلی میتوان درباره کلاب هاوس اینگونه گفت:
" اپلیکیشنی که منفعتهایی دارد اما مضراتش بیشتر و عمیقتر از منافع آن است
که وجودش در جامعه هشداری برای فرهنگ آن جامعه خواهد بود! "