فرونشست زمین به چالشی بزرگ برای تهران تبدیل شده است
خبرگزاری دانا – سیداحمد طبایی: بحران فرونشست دشتها در اثر اضافه برداشت آب از سفرههای زیرزمینی یک چالش جهانی است و بسیاری از مناطق کره زمین را تحت تاثیر قرار داده است. بر اساس یک مطالعه گروهی که نتایج آن در مجله معتبر Science در تاریخ اول ژانویه ۲۰۲۱ منتشر شده است، مناطق مستعد فرونشست زمین ۱.۲ میلیارد نفر از ساکنان و ۲۱ درصد شهرهای بزرگ جهان را تهدید میکنند که در این میان، ۸۶ درصد جمعیت در معرض خطر در قاره آسیا سکونت دارند. از سوی دیگر، زیان ناشی از پدیده فرونشست زمین به اقتصاد جهان بیش از ۸ هزار میلیارد دلار برآورد میشود که معادل ۱۲ درصد مجموع تولید ناخالص داخلی همه کشورها است.
کشور ما ایران هم در چند دهه اخیر با تشدید پدیده فرونشست زمین مواجه بوده است تا آنجاکه رد پای این مخاطره زیستمحیطی را میتوان در اغلب استانهای کشور مشاهده کرد. با این وجود، تاثیر پدیده فرونشست و پیامدهای آن در همه مناطق یکسان نیست و این چالش در برخی از استانها ابعاد وسیعتر و پیچیدهتری یافته است.
در این بین، استان تهران به واسطه مرکزیت سیاسی و اقتصادی کشور، تراکم بالای جمعیت، زیرساختهای کلان و همچنین گستردگی صنایع، راههای مواصلاتی و اراضی کشاورزی از حساسیت ویژهای برخوردار است. افزون بر این، ناکافی بودن نزولات جوی و محدودیت دسترسی به منابع آب که تکافوی پاسخگویی به نیازهای روزافزون این استان را نمیکند، فشار سنگینی بر منابع سفرههای آب زیرزمینی وارد کرده است که پیامد آن، وضعیت بحرانی آبخوانها و فرونشست دشتهاست که نرخ آن در برخی سالها تا ۳۶ سانتیمتر در سال هم رسیده است!
فرونشست زمین چیست و چگونه رخ میدهد؟
نشست زمین به جابهجایی تودهای از مواد سطح زمین در محور قائم اطلاق میشود که اگر این جابهجایی به صورت بطئی و در یک محدوده گسترده مثل یک دشت اتفاق بیفتد، به آن «فرونشست» گفته میشود. در برخی از مناطق به دلیل عوامل مختلف از جمله ماسهدهی چاهها یا انحلال واحدهای کربناته (کارست) در زیر زمین، این جابهجایی سریعتر و به شکل بسیار حجیم ولی در یک پهنه خیلی کوچک صورت میگیرد که به «فروچاله» معروف است. پدیده دیگری که بیشتر مخصوص مناطق شهری است و دخالتهای انسانی همچون حفر تونل یا احداث ایستگاههای مترو در بروز آن نقش برجستهای دارد، «فروریزش» نامیده میشود که میبایست با تدابیر فنی و مهندسی از وقوع آن جلوگیری کرد.
سفرههای آب زیرزمینی یا همان آبخوانها در ژرفای زمین و در فواصل بسیار ریز بین ذرات خاک که مملو از هواست، شکل میگیرند. وقتی بخشی از آبهای جاری در سطح زمین به داخل خاک نفوذ میکند، آب نفوذیافته به تدریج منافذ خاک را پر کرده و مخازنی از آب را در زیر زمین به وجود میآورد. این منابع آب زیرزمینی که گاهی تشکیل آن صدها سال طول کشیده است، با حفر چاه و استفاده از پمپ قابل برداشت است.
این سفرههای آب زیرزمینی نه تنها به عنوان منابع استراتژیک تامین آب به ویژه در شرایط خشکسالی و کاهش نزولات جوی در نظر گرفته میشوند بلکه فشار هیدروستاتیک (فشار ناشی از وزن مایع ساکن) آنها سبب پایداری ذرات خاک و سطوح فوقانی زمین میشود. حال چنانچه در اثر فزونی گرفتن تخلیه بر تغذیه آب یا به اصطلاح منفی شدن بیلان آب سفرهها، این فشار هیدروستاتیکی کم شود، پایداری ذرات خاک و توان تابآوری لایههای فوقانی در برابر تنشهای محیطی کاهش یافته و زمین دچار نشست میشود.
رکوردهای منحصر به فرد تهران!
استان تهران با وسعتی نزدیک به یک درصد از گستره سرزمینی ایران، چیزی در حدود ۱۸ درصد از جمعیت کشور را در خود جای داده است تا آنجاکه تراکم جمعیت در هر کیلومترمربع از مساحت این استان تقریبا ۲۰ برابر بیشتر از متوسط کشوری است. پرواضح است که تامین آب پایدار برای شرب و بهداشت چنین جمعیت عظیمی تا چه اندازه چالشبرانگیز است تا چه رسد به نیازهای صنعت، کشاورزی و فضای سبز! از این رو، استفاده افسارگسیخته از منابع آبهای زیرزمینی در استان تهران که در برخی سالهای کمباران تا نیمی از نیازهای آبی ساکنان آن را پوشش داده، به رویهای معمول تبدیل شده است.
حسن زحمتکش؛ مدیر دفترحفاظت و بهرهبرداری از منابع آب شرکت آب منطقهای استان تهران با اشاره به وجود ۱۰ دشت در محدوده این استان، میگوید: بنا به تعریف وزارت نیرو، زمانی که میزان برداشت آب از سفرههای یک دشت بیش از میزان تغذیه باشد، آن دشت را ممنوعه اعلام میکنیم. حال اگر این ممنوعیت برای بیش از یک دهه استمرار داشته باشد و نشانههای افت آب از جمله فرونشست زمین یا کج شدگی و خروج لوله جدار چاهها در سطح دشت مشاهده شود، آن را ممنوعه بحرانی مینامیم. با این حساب، هر ۱۰ دشت استان تهران جزو دشتهای ممنوعه و برخی دشتها مثل دشت تهران – کرج و دشت ورامین، ممنوعه بحرانی اعلام شدهاند.
وی در ادامه تصریح میکند: در استان تهران سالانه چیزی در حدود ۱۵۰ میلیون مترمکعب کسری مخزن داریم. به این معنا که سالانه ۱۵۰ میلیون مترمکعب بیش از ظرفیت سفرهها، آب برداشت میکنیم و از این مقدار نزدیک به نیمی از آن مربوط به دشت ورامین است که سبب شده بیشترین عارضههای طبیعی از جمله افت سطح آب زیرزمینی و فرونشست زمین در این دشت اتفاق بیفتد.
این درحالی است که به گفته رضا شهبازی؛ مدیرکل دفتر مخاطرات زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی، هم اکنون در بسیاری از دشتهای ایران از جمله دشتهای جنوب تهران، در عمل تغذیهای صورت نمیگیرد چراکه بارش ۱۰۰ میلیمتر در سال باعث تغذیه آبخوان نمیشود.
محمد داودی؛ مدیر امور منابع آب ورامین هم در خصوص وضعیت بحرانی آبخوانهای این دشت، میگوید: هرچند میزان افت سطح آب سفرهها در قسمتهای مختلف دشت ورامین متفاوت است اما متوسط افت سالانه به ۱.۵ متر میرسد.
وی هشدار میدهد که اگر ارتباط هیدروژئولوژیکی بین شمال و جنوب دشت ورامین در اثر تدوام افت سطح آب زیرزمینی از بین برود، پدیده فرونشست در مناطق جنوبی دشت تسریع خواهد شد و شرایط بسیار مخربتری را در این مناطق شاهد خواهیم بود.
نرخ فرونشست در استان تهران
نرخ فرونشست زمین در استان تهران از جمله موارد مناقشهبرانگیز است چراکه غالبا این استان را رکورددار فرونشست در جهان با نرخی معادل ۳۶ سانتیمتر در سال عنوان میکنند! اما مدیرکل دفتر مخاطرات زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی با رد این ادعا که کشور ما رکورددار بیشترین نرخ فرونشست زمین در دنیاست، تاکید میکند: هرچند کشور ما از نظر فرونشست زمین جایگاه مطلوبی در سطح جهان ندارد اما بیشترین نرخ فرونشست زمین در کالیفرنیای آمریکا ثبت شده است و خیلی از مناطق دیگر دنیا هم با این معضل درگیر هستند.
شهبازی میافزاید: واقعیت این است که نرخ فرونشست زمین در ماهها و فصول مختلف سال و نیز در مناطق مختلف، متفاوت است. به این دلیل که وقتی فعالیتهای کشاورزی در ابعاد گسترده و برای تامین غذای میلیونها انسان انجام میشود، به محض کاهش نزولات جوی و منابع آب سطحی، فشار بر منابع آب زیرزمینی افزایش مییابد و بسته به شرایط اقلیمی و آبوهوایی هر منطقه در طول یک بازه زمانی مشخص، نرخ فرونشست هم تغییر میکند.
وی با اشاره به نتایج آخرین بررسیهای صورت گرفته در سازمان زمینشناسی تا سال ۱۳۹۹، نرخ کمینه و بیشینه فرونشست زمین در استان تهران را بین ۲.۵ تا ۱۵ سانتیمتر در سال عنوان و خاطرنشان میکند: دربالادست اتوبان تهران به قزوین که محل تغذیه آبخوان است، در طول ۴۰ سال گذشته به طور متوسط بیش از یک متر در سال افت سطح آب زیرزمینی اتفاق افتاده است. در این محدوده به دلیل توسعه شهرها، صنایع و باغویلاها، علاوه بر اینکه برداشت آب از سفرههای زیرزمینی افزایش پیدا کرده است، نفوذ آب به داخل آبخوان هم امکانپذیر نیست. با این وجود، نشانهای از فرونشست زمین در این محدوده مشاهده نمیشود چون رسوبات از نوع درشتدانه است. معمولا نشانههای فرونشست در اراضی با بافت ریزدانه دیده میشود که عمدتا زمینهای کشاورزی در حاشیه جنوبی تهران هستند.
مدیرکل دفتر مخاطرات زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی درباره منشا آمار فرونشست ۳۶ سانتیمتری در دشتهای استان تهران که به کرات مورد استناد قرار گرفته است، توضیح میدهد: نرخ فرونشست ۳۶ سانتیمتری زمین در تهران مربوط به دادههایی است که حدود یک دهه پیش در یک بازه زمانی مشخص و در یک نقطه خاص برداشت شده است. بنابراین نمیتوان این آمار را به کل دشتهای تهران بسط داد. اگر به آمار فرونشست دشتهای تهران به ویژه از سال ۲۰۰۶ به بعد که با کمک فناوریهای نوین برداشت شده است، توجه کنیم معمولا دارای نرخ بیشینه حدود ۱۵ سانتیمتر در سال است اما به صورت نقطهای در دو منطقه احمدآباد مستوفی و صباشهر، نرخ فرونشست ۳۳ تا ۳۶ سانتیمتری زمین را در یک مقطع زمانی کوتاه رصد کردیم.
بخش کشاورزی در مظان اتهام
تردیدی وجود ندارد که بخش کشاورزی بزرگترین مصرفکننده آب در کشور ما و صدالبته کشورهایی با اقلیم مشابه کشور ما است. با این وجود، اختلاف آماری بر سر سهم واقعی مصرف آب در این بخش بین وزارتخانههای نیرو و جهاد کشاورزی همچنان به قوت خود باقی است.
امین روشنی؛ مدیر آب و خاک سازمان جهاد کشاورزی استان تهران با اشاره به وجود ۱۸۷ هزار هکتار اراضی کشاورزی در این استان، میگوید: نیاز آبی سالانه اراضی کشاورزی استان تهران بر اساس استانداردهای جهانی ۲ میلیارد و ۴۰۰ میلیون مترمکعب است اما به دلیل روشها و راهکارهایی که در طی سالیان گذشته برای صرفهجویی در مصرف آب به کار گرفته شده است، این نیاز هماکنون به یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون مترمکعب کاهش یافته است. این در حالی است که مقدار آبی که سالانه در اختیار بخش کشاورزی قرار میگیرد حدود یک میلیارد و ۳۰۰ تا حداکثر ۴۰۰ میلیون مترمکعب است.
وی، توسعه سامانههای نوین آبیاری را از جمله روشهای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی عنوان میکند و میافزاید: با اجرای هر هکتار سامانه نوین آبیاری، به طور متوسط در مصرف ۴۵۰۰ مترمکعب آب در سال صرفهجویی میشود. بنابراین با احتساب آمار تجهیز ۷۵ هزار هکتار از اراضی کشاورزی استان تهران به این سامانهها، از مصرف بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب در سال جلوگیری میشود.
روشنی با بیان اینکه تقریبا ۵۲ درصد از آب بخش کشاورزی استان تهران از منابع زیرزمینی تامین میشود، تصریح میکند: در حال حاضر متوسط راندمان آبیاری در سطح کشور برابر ۴۶ درصد است حال آنکه متوسط راندمان آبیاری در سطح اراضی کشاورزی استان تهران به ۵۶ درصد میرسد. همچنین متوسط بهرهوری آب در سطح کشور به ازای مصرف هر واحد آب برابر ۱.۵ کیلوگرم است. به این معنا که به ازای مصرف هر مترمکعب آب، ۱.۵ کیلوگرم ماده خشک تولید میشود اما این عدد در تهران بالغ بر ۲.۵ کیلوگرم است. این آمار گویای آن است که بحث صرفهجویی آب کشاورزی در استان تهران در مقایسه با دیگر استانهای کشور وضعیت بهتری دارد.
این در حالی است که با وجود همه تلاشهای صورت گرفته برای ارتقای بهرهوری آب در بخش کشاورزی از جمله با اقداماتی چون اجرای طرح انتقال آب با لوله، توسعه گلخانهها، کشت گیاهان کمآببر، توسعه سامانههای نوین آبیاری، بهبود روشهای سنتی آبیاری، توسعه کشت حفاظتی و...، هنوز هم برداشتهای غیرمجاز از سفرههای آب زیرزمینی یک معضل بزرگ در مدیریت آبخوانها و جلوگیری از فرونشست زمین به شمار میآید.
چاههای غیرمجاز؛ زخمهای کاری بر پیکر نحیف دشتها
مدیر دفترحفاظت و بهرهبرداری از منابع آب شرکت آب منطقهای استان تهران با اشاره به آمار تکاندهنده تعداد چاههای غیرمجاز در این استان، میگوید: در استان تهران چیزی در حدود ۱۲۰۰۰ حلقه چاه مجاز و ۳۲۰۰۰ حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد. البته میزان برداشت آب از چاههای مجاز خیلی بیشتر است، حتی برخی از این چاهها بیش از میزانی که در پروانه بهرهبرداری آنها ذکر شده، آب برداشت میکنند.
زحمتکش یادآور میشود: مجموع برداشت چاههای غیرمجاز و اضافه برداشت چاههای مجاز سبب شده که تمامی دشتهای استان تهران با افت جدی سطح آب زیرزمینی مواجه باشند که پیامد آن، کاهش آبدهی چاهها، افت کیفیت آب و مهمتر از همه، فرونشست زمین است که در حال حاضر به یکی از چالشهای اصلی دشتهای استان تبدیل شده است.
مدیر امور منابع آب ورامین هم با بیان اینکه از اوایل دهه پنجاه، دشت ورامین ممنوعه اعلام شده است و از آن زمان دیگر هیچ مجوزی برای احداث چاه کشاورزی در این دشت داده نمی شود، خاطرنشان میکند: در حال حاضر به چاههای مجاز در دشت ورامین اجازه برداشت ۳۰۰۰ ساعت آب در سال داده میشود اما چون نگاه آیندهنگر در اغلب بهرهبرداران ما وجود ندارد و به منافع کوتاهمدت و مقطعی بها داده میشود، تا ۶۰۰۰ ساعت و حتی بیشتر هم برداشت میکنند.
این در حالی است که مجتبی شادلو؛ رییس اتحادیه باغداران استان تهران با رد ادعای اضافه برداشت چاههای مجاز نسبت به میزان قید شده در پروانه بهرهبرداری، خاطرنشان میکند: در حال حاضر و در شرایطی که حجم آب سفرههای زیرزمینی به شدت کاهش یافته است، چاههای ما عموما کمتر از آنچه در پروانه بهرهبرداری ذکر شده، آب برداشت میکنند.
وی با انتقاد از مصوبه وزارت نیرو برای اصلاح پروانه بهرهبرداری چاههای مجاز کشاورزی، میگوید: وزارت نیرو مصوب کرده است که حقآبه چاههای مجاز به اندازه ۴۴ درصد کاهش یابد که اگر این مصوبه اجرایی شود، ضربه بزرگی به کار ما خواهد خورد.
این باغدار دماوندی ادامه میدهد: در حال حاضر چاههای غیرمجاز تهدید جدی برای دشتهای ما هستند و باید در این زمینه کارهای موثرتری انجام میشد از جمله اینکه اجازه حفاری به این چاهها نمیدادند و یا برای تعطیلی آنها اقدام میکردند اما اعمال محدودیت برای چاههای مجاز که روی آن برنامهریزی و بر اساس حقابه آن، باغی احداث شده که پس از ۳۰-۴۰ سال به اوج ثمردهی رسیده است و اکنون یک پشتوانه اقتصادی برای کشور محسوب میشود، چندان توجیهپذیر نیست.
شادلو میافزاید: ما هنوز هم بر اساس برنامه چشمانداز بیست ساله، توسعه باغات را در دستور کار داریم. اگر نباید این برنامه اجرا شود چرا دستور توسعه باغات را میدهیم؟ و چرا از فروش نهال و توسعه نهالستانها حمایت میکنیم؟ این درست نیست که یک نهال با هزار زحمت کاشته شود و وقتی به ثمردهی رسید، حقابه آن را کاهش دهیم.
وی در عین حال تصریح میکند: البته در سال آبی که گذشت ما دستکم ۲۰ درصد کاهش برداشت آب داشتیم آن هم به دلیل اینکه در تابستان، روزانه با حداقل ۶-۷ ساعت قطعی برق روبهرو بودیم. یعنی ۴ ساعت در زمان اوج مصرف برق، چاههای کشاورزی را خاموش میکردند و بقیه روز هم در اثر قطعیهای پراکنده که برای همه اتفاق میافتاد، امکان برداشت آب نداشتیم.
تعادلبخشی به سفرههای آب زیرزمینی از طرح تا عمل
برنامه انسداد چاههای غیرمجاز و نظارت بر فعالیت چاههای مجاز یکی از راهبردهای اصلی وزارت نیرو و شرکتهای آب منطقهای در چارچوب طرح «احیا و تعادلبخشی به سفرههای آب زیرزمینی» مصوب پانزدهمین جلسه شورای عالی آب در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۳ است اما با وجود آنکه اجرای این راهبرد، برخورد با غارتکنندگان سفرههای آب زیرزمینی را شتاب بخشیده و یک گام موثر در صیانت از آبخوانها به شمار میآید، به گفته مدیر دفترحفاظت و بهرهبرداری از منابع آب شرکت آب منطقهای استان تهران به دلیل برخی موانع از جمله کمبود اعتبارات، اعمال تحریمها و نیز عدم همکاری بهرهبرداران، هنوز به نقطه اثربخشی نرسیده است.
زحمتکش در خصوص اقدامات شرکت آب منطقهای استان تهران برای مقابله با برداشتهای غیرمجاز از سفرههای زیرزمینی، تصریح میکند: در طول سالهای ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ سالانه چیزی در حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ حلقه چاه غیرمجاز در استان تهران مسدود میشد در حالی که پس از شروع اجرای طرح تعادلبخشی، این رقم افزایش چشمگیری یافت. به عنوان مثال در سالهای اخیر شمار چاههای مسدودشده به حدود ۱۵۰۰ تا ۱۷۰۰ حلقه در طول یک سال رسیده است. بحث نصب کنتورهای هوشمند آب و برق روی چاههای مجاز از دیگر اقداماتی است که برای جلوگیری از اضافه برداشت این چاهها در دستور کار قرار گرفته است. علاوه بر این، بحث ساماندهی شرکتهای حفاری از دیگر پروژههای طرح احیا و تعادلبخشی به آبهای زیرزمینی است چراکه یکی از مشکلات عمده ما، حفر چاههای غیرمجاز توسط این شرکتهاست. در این زمینه هم اتفاقات خوبی افتاد و دستگاههای حفاری به دستگاه GPS مجهز شدند و ما به صورت دایم از طریق سامانه، اینها را رصد میکنیم. به همین دلیل آمار احداث چاههای غیرمجاز در استان تهران کاهش یافته است. هرچند به نظر میرسد جای کار در این حوزه زیاد است و میتوان از تکنولوژیهای نوین برای پایش و کنترل دستگاههای حفاری کمک گرفت.
با وجود همه محدودیتها و اقدامات تنبیهی در نظر گرفته شده برای متخلفان و همکاری مراجع قضایی و انتظامی در اجرای قانون، باز هم شرکتهای آب منطقهای با چالشهای زیادی در جلوگیری از دستاندازی به منابع آبهای زیرزمینی مواجهند. آنچنان که مدیر امور منابع آب ورامین خاطرنشان میکند: در مواردی برای برخورد با چاههای غیرمجاز به ویژه چاههای کشاورزی دچار مشکل هستیم. به عنوان مثال، برای پر کردن یک چاه غیرمجاز کشاورزی که به تازگی انجام شد، سیر مراحل کار تا اخذ حکم از مرجع قضایی قریب به ۱۰ سال طول کشید. به عبارت دیگر، یک چاه غیرمجاز کشاورزی به مدت ۱۰ سال از منابع آبهای زیرزمینی استفاده کرد تا در نهایت مسدود شد.
افزون بر این، منافع سرشار اقتصادی انگیزه مهمی برای مبادرت به قانونشکنی با وجود همه سختگیریهای صورت گرفته است تا آنجاکه به برخی از مالکان دستگاههای حفاری این جسارت را میدهد که دور از چشم ماموران به حفر چاههای غیرمجاز اقدام کنند.
سیدمرتضی فلاح؛ مسوول بازرسی و نظارت امور منابع آب ورامین با اشاره به بهرهگیری حفاران از دستگاههای جدید برای حفر چاههای غیرمجاز، میگوید: سال گذشته دو دستگاه حفاری روتاری که بر روی نیسان نصب شده بود، توقیف کردیم. این دستگاهها قادرند تا عمق ۱۵۰ تا ۲۰۰ متری زمین را به راحتی حفاری کنند. حتی در مواردی مشاهده شده که دستگاههای حفاری مجاز هم در این زمینه مرتکب تخلفاتی شدهاند. این موضوع به دلیل درآمد بالایی است که از این کار نصیب حفاران میشود. وقتی به ازای حفر شبانه یک چاه در اراضی پستهکاری شده، ۳۰۰ میلیون تومان دریافت کنند، این درآمد کاملا وسوسهانگیز است.
اما هدایت فهمی؛ رییس مرکز تحقیقات پژوهابگستر، فقدان ضمانت اجرایی و ساز و کار نظارتی را مهمترین ضعف طرح احیا و تعادلبخشی به سفرههای آب زیرزمینی میداند و تاکید میکند: اگرچه این طرح در کلیت خود طرحی خوب و برای کشور لازم است اما چنانچه شما بهترین طرح را هم بنویسید ولی برای آن مکانیزم نظارتی و ضمانت اجرایی تعریف نکنید، ابتر خواهد ماند.
وی میافزاید: در دولت یازدهم روی طرح تعادلبخشی کار کارشناسی زیادی انجام شد و دستورالعملهای خوبی هم برای آن نوشته شد اما این دستورالعملها در حال خاک خوردن است. متاسفانه با تغییر تیم مدیریت وزارت نیرو در دولت دوم آقای روحانی، این طرح کنار گذاشته شد و به دنبال طرح «سازگاری با کمآبی» رفتند و در آن، بحثهایی درباره تعادلبخشی به آبهای زیرزمینی هم گنجاندند اما این طرح هم با مشکل فقدان ضمانت اجرایی و ساز و کار نظارتی روبهروست.
فهمی تصریح میکند: وقتی یک سازمان یا دستگاه اعلام میکند که مصرف آب را فلان مقدار کاهش داده است، چه کسی و با چه ساز و کاری این ادعا را بررسی کرده است؟ در مواردی اتفاق افتاده که چاههایی را که به دلیل کاهش آب سفرهها خشک شده بودند، پر کردهاند و آن را جزو آمار صرفهجویی در مصرف آب به حساب آوردهاند. یا وقتی ادعا میشود که در مصرف آب کشاورزی صرفهجویی شده است، چه کسی رفته و میزان آب تحویلی وزارت نیرو، مدول آبیاری، میزان آب مصرفی، سطح زیرکشت و عملکرد محصول را راستیآزمایی کند؟ در بسیاری از جاها شاهد بودیم که نه تنها در مصرف آب صرفهجویی نشده بلکه گسترش افقی اراضی کشاورزی هم صورت گرفته است. در خیلی از مناطق که نباید برنج کشت میشد، این محصول را کشت کردند. یا در بخش صنعت برای خنکسازی از آب شیرین با راندمان بسیار پایین استفاده میکنند. حال آنکه در دنیا سیستمهای خنککننده آبی با راندمان ۹۰ درصد یا سیستمهای خنککننده خشک به کار گرفته میشود. این موارد نشان میدهد که این طرحها ضمانت اجرایی کافی ندارند.
پیامدهای فرونشست زمین
مدیرکل دفتر مخاطرات زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی با بیان اینکه مخاطرات زمین به دو گروه مخاطرات سریع و مخاطرات فرسایشی تقسیم میشوند، میافزاید: فرونشست زمین از جمله مخاطرات فرسایشی است که اثر آن به سرعت ظاهر نمیشود و ممکن است چندین نسل بعد شاهد پیامدهای آن باشند.
شهبازی ادامه میدهد: بنابراین فرونشست زمین یکی از خطرناکترین مخاطرات طبیعی است که از آن به «سرطان زمین» یاد میشود برای اینکه شما وقتی متوجه علایم آن در سطح میشوید که در زیر زمین کار از کار گذشته است. حال آن که در مورد دیگر مخاطرات طبیعی از جمله خشسکسالی و ریزگرد و زمینلرزه، نتایج آن به سرعت پدیدار میشود.
مدیر دفترحفاظت و بهرهبرداری از منابع آب شرکت آب منطقهای استان تهران نیز با اشاره به انواع فرونشستهای این استان، یادآور میشود: فرونشستها معمولا در دو شکل کاملا مشخص بروز میکنند؛ در مناطقی مثل محدوده دشت شهریار که رسوبات از نوع منفصل و شن و ماسهای است، فرونشست زمین به صورت یکپارچه اتفاق میافتد و آنچه که در محیط دیده میشود، بالاآمدگی لوله جداره چاههاست. در مناطقی که رسوبات صلب و خشک است، زمین دچار شکستگی میشود و گاهی شیارها و کانالهایی حتی به طول چندین کیلومتر در سطح زمین مشاهده میشود. این همان چیزی است که در دشت ورامین اتفاق افتاده و فرونشست، خود را به صورت حفرههای طولانی (فروچاله) نشان داده است.
زحمتکش میافزاید: فرونشست زمین علاوه بر اینکه باعث تخریب و برگشتناپذیری مخازن سفرههای آب زیرزمینی میشود، به تاسیسات مهم زیربنایی همچون سدها، نیروگاهها، پالایشگاهها، خطوط انتقال نفت و گاز، راههای ارتباطی و حتی مترو آسیب میرساند. از سوی دیگر، چنانچه این فرونشست در مناطق مسکونی اتفاق بیفتد، استحکام منازل و ساختمانها را کاهش میدهد و چنانچه در آن منطقه، زلزلهای رخ دهد، خسارات ناشی از آن چندین برابر خواهد بود. در مناطقی که محل عبور رودخانههاست، فرونشست زمین موجب تغییر شیب رودخانهها میشود و رژیم هیدرولوژیکی آنها را به هم میزند و در صورت بروز سیلاب احتمالی، میزان مخاطره آن افزایش خواهد یافت.
وی با اشاره به عوارض فرونشست زمین بر اراضی کشاورزی و منابع طبیعی، خاطرنشان میکند: وقتی فرونشست از نوع فروچاله اتفاق میافتد، امکان آبیاری یکدست اراضی کشاورزی از بین میرود و سبب میشود که اراضی حاصلخیز کشاورزی در عمل از حیّز انتفاع خارج شوند. ضمن اینکه رخداد فروچاله در اراضی منابع طبیعی هم میتواند آبیاری گونههای گیاهی را مختل کند که این امر به خشک شدن گیاهان و در نهایت گسترش پدیده بیابانزایی منجر خواهد شد.
زحمتکش در ادامه مصادیقی از خطرات احتمالی نشست زمین در اراضی جنوب استان تهران را شرح میدهد: در محدوده دشت ورامین که فروچالههای گستردهای در آن اتفاق افتاده است، برخی از این فروچالهها تا نزدیکی خط آهن تهران - مشهد هم پیش رفتهاند و ما احساس میکنیم شاید مسیر راهآهن در این محدوده از ایمنی کافی برخوردار نباشد. در مناطقی دیوار باغها و حتی خانههای مسکونی آسیب دیده و دچار شکستگی شده است. حتی کانالهای انتقال آب هم از گزند فرونشست زمین در امان نمانده است. ضمن اینکه ما الان برای اتوبان قم – گرمسار که از محدوده فرونشست دشت ورامین عبور کرده است، احساس خطر میکنیم.
مدیر امور منابع آب ورامین هم یک تجربه هشداردهنده درباره خطرات احتمالی وقوع فروچاله در اراضی کشاورزی را بازگو میکند: در یک مورد، کشاورزی برای من تعریف کرد که روی زمین زراعیاش در حوالی روستای معینآباد دشت ورامین مشغول به کار بوده است که ناگهان فروچاله عظیمی اتفاق میافتد و این شخص به عمق ۴-۵ متری زمین سقوط میکند. منتها شانس آورده که تلفن همراهش در جیبش بوده و در تماس با خانواده، وقوع حادثه را اطلاع داده است.
تغذیه مصنوعی سفرهها؛ شاید وقتی دیگر!
اگرچه یکی از رئوس برنامههای طرح احیا و تعادلبخشی به سفرههای آب زیرزمینی در کنار انسداد چاههای غیرمجاز و جلوگیری از اضافه برداشت چاههای مجاز، تغذیه مصنوعی این سفرههاست اما به دلیل کاهش چشمگیر نزولات جوی به ویژه در سال جاری و نیز محدودیت منابع مالی برای تکمیل تصفیهخانههای فاضلاب و خطوط انتقال پساب به دشتهای بحرانی استان تهران، آب چندانی برای تغذیه مصنوعی سفرهها اختصاص نیافته است.
مدیر دفترحفاظت و بهرهبرداری از منابع آب شرکت آب منطقهای استان تهران، با تاکید بر توجه این شرکت به بحث تغذیه مصنوعی سفرههای آب زیرزمینی، محدودیت منابع آبی را از موانع پیش روی این برنامه عنوان میکند و میافزاید: ما وقتی میخواهیم آبخوان را تغذیه کنیم باید به منابع آب سطحی پاک و سالم دسترسی داشته باشیم. خوشبختانه زیرساختهای خوبی به صورت حوضچههای تغذیه مصنوعی در استان تهران به ویژه جنوب این استان ایجاد شده است و هرگاه به آب کافی دسترسی داشتیم، عملیات تغذیه را اجرا کردیم.
زحمتکش در ادامه میگوید: در حال حاضر چون تصفیهخانه فاضلاب جنوب تهران به ظرفیت نهایی نرسیده است، امکان تغذیه مصنوعی سفرهها با استفاده از پساب تصفیه شده وجود ندارد و این تصفیهخانه تنها بخشی از نیاز کشاورزی منطقه را تامین میکند اما به محض اینکه به ظرفیت نهایی رسید، امکان تغذیه مصنوعی با پساب هم فراهم خواهد شد.
وی، خاطرنشان میکند: در سال گذشته که بارندگیها خوب بود، چیزی در حدود ۷۰ میلیون مترمکعب تغذیه مصنوعی سفرهها در دشت ورامین انجام شد اما در سال جاری به دلیل کمبود بارش تنها ۵ میلیون مترمکعب تغذیه انجام شده است.
مدیر امور منابع آب ورامین هم تصریح میکند: اگرچه بازچرخانی آب یکی از سیاستهای موثر وزارت نیرو در بحث احیا و تعادلبخشی به سفرههای آب زیرزمینی است اما به دلیل وجود مشکلات اعتباری، هنوز نتوانستیم به اهداف از پیش تعیینشده دست یابیم.
داودی با بیان اینکه از سال ۱۳۹۳، خط انتقال ۳۵ کیلومتری برای انتقال پساب مدول ۲ تصفیهخانه ری در دست احداث است اما هنوز تکمیل نشده است، یادآور میشود: در این طرح پیشبینی شده که سالانه ۲۷۸ میلیون مترمکعب پساب مدول ۲ تصفیهخانه منتقل شود و ۲۰۳ میلیون مترمکعب آن برای کشاورزی در دشت ورامین، ۲۵ میلیون مترمکعب برای دشت ری و ۵۰ میلیون مترمکعب هم برای تغذیه مصنوعی دشت ورامین اختصاص یابد.
فرونشست زمین بیخ گوش پایتخت
هرچند فرونشست زمین غالبا دشتهای استان تهران را عرصه یکهتازی خود قرار داده است اما در سالهای اخیر و با گسترده شدن تخریب سفرههای آب زیرزمینی، مناطق جنوبی پایتخت هم از گزند آن در امان نمانده است و بر مبنای تازهترین مطالعات انجام شده، زبانههای فرونشست به مناطق ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ شهر تهران هم کشیده شده است. این موضوع دیرزمانی است که زنگ خطر را برای مدیریت شهری به صدا درآورده است چراکه با وجود جمعیت میلیونی این مناطق، کوچکترین مخاطرهای ممکن است به فاجعهای بزرگ تبدیل شود.
مدیرکل دفتر مخاطرات زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی با اشاره به ریزدانه بودن بافت خاک در مناطق جنوبی شهر تهران، میگوید: در داخل شهر تهران و در محدوده مناطق ۱۷، ۱۸، ۱۹ و ۲۰ که رسوبات ریزدانه داریم، شواهدی از فرونشست زمین مشاهده شده است. هرچه از این مناطق به سمت مناطق مرکزی و شمالی تهران حرکت کنیم، میزان رسوبات ریزدانه کمتر میشود و احتمال بروز فرونشست کاهش مییابد. به همین دلیل، در داخل شهر تهران بیشتر شاهد فروریزش هستیم تا فرونشست زمین.
شهبازی، توسعه سیستمهای جمعآوری فاضلاب شهری را از عوامل کاهش سطح آبهای زیرزمینی در داخل شهر تهران عنوان و تصریح میکند: جمعآوری فاضلاب و تصفیه آن در کلانشهری چون تهران از منظر بهداشتی و بازچرخانی آب اقدام بسیار مثبتی است اما مشکلی که به همراه دارد، جلوگیری از نفوذ آب به داخل زمین است. شهرهای تهران و کرج در منطقهای با رسوبات درشتدانه که محل تغذیه آبخوان است، شکل گرفتهاند و به دلیل اینکه تمام سطوح و معابر این شهرها با آسفالت پوشیده شده است، دیگر امکانی برای نفوذ آب به داخل آبخوان وجود ندارد. با توسعه سیستم جمعآوری فاضلاب شهری، تنها امکانی که باعث تغذیه آبخوان میشد و آبخوان را زنده نگه میداشت، از بین رفته است.
مدیر دفترحفاظت و بهرهبرداری از منابع آب شرکت آب منطقهای استان تهران نیز با تایید تاثیر سیستمهای جمعآوری فاضلاب بر افت سطح آبهای زیرزمینی، خاطرنشان میکند: نفوذ فاضلابهای خانگی از طریق چاههای جذبی یک سفره زیرزمینی در اعماق ۱۵ تا ۵۰ متری زمین ایجاد کرده است که حذف این چاهها در اثر بهرهبرداری از سیستم جمعآوری فاضلاب شهری میتواند به یک مخاطره منجر شود اما دو نکته حایز اهمیت است. نکته اول اینکه این لایه آبدار در عمق کمی از سطح زمین شکل گرفته و از آن برداشت چندانی هم انجام نمیشود و تنها جلوی تغذیه آن گرفته شده است.
زحمتکش در ادامه میافزاید: نکته دیگر آن است که در سالهای گذشته به دلیل آسفالت معابر، تغذیه سفرههای زیرزمینی عملا مختل شده است و شهرداری تهران هم در قالب عملیات بهسازی که انجام داده است، کف رودخانهها و مسیلهای داخل شهر را بتن کرده و جلوی نفوذ آب به سفرهها را گرفته است. یکی از اقداماتی که میتواند در حفظ سفرههای آب زیرزمینی در مناطق مختلف شهر تهران موثر باشد، اصلاح بستر رودخانهها و فراهم کردن امکان تغذیه سفرهها است. علاوه بر این میبایست از پساب تصفیهخانههای محلی شهر تهران برای تغذیه این سفرهها استفاده کرد. البته با آبیاری فضای سبز گستردهای که شهر تهران دارد، بخشی از این کمبود تغذیه سفرهها جبران میشود.
چه باید کرد؟
همانطور که پیشتر اشاره شد، برای مهار رشد فزاینده تخلیه سفرههای آب زیرزمینی و فرونشست زمین به لحاظ تکنیکی میبایست معادله بیلان آبی سفرهها به نفع تغذیه تغییر کند. بدین معنا که میزان تغذیه سالانه آبخوانها از میزان تخلیه آنها فزونی گیرد. در این صورت مخازن سفرهها به تدریج پرآب شده و از تخریب بیشتر و حتی مرگ آبخوانها جلوگیری میشود. اما واقعیت این است که اجرای این راه حل به ظاهر ساده، چندان آسان و به قول معروف دو دوتا چهارتا نیست!
وقتی در طی بیش از نیمقرن اخیر، کسب و کارهای متعددی پیرامون چاههای عمیق و نیمهعمیق شکل گرفته و معیشت بخش بزرگی از جامعه و نیز سهم زیادی از تولیدات کشاورزی و صنعتی به برداشت آب از سفرههای زیرزمینی گره خورده است، اعمال شتابزده هرگونه محدودیت میتواند عواقب زیانباری در پی داشته باشد و به چالشهای اجتماعی، اقتصادی و حتی امنیتی منجر شود. بنابراین میبایست راهکارهایی که به منظور نجات منابع استراتژیک آب زیرزمینی و جلوگیری از مخاطرات زیستمحیطی همچون فرونشست دشتها به اجرا در میآیند، با بهرهگیری از دانش و خرد جمعی کارشناسان و صاحبنظران، همکاری همه دستگاههای ذیربط و صدالبته مشارکت بهرهبرداران و ذینفعان تدوین شوند.
رییس مرکز تحقیقات پژوهابگستر با اذعان به پیچیدگی بحث کنترل اضافه برداشت آب از سفرههای زیرزمینی، میگوید: مدیریت مساله آبخوانها در کشور در گروی توجه به رفع چند مشکل اساسی است. اولین مشکل عدم هماهنگی بین بخشها است چون بخشهای مختلف کاملا جزیرهای عمل میکنند و هریک به دنبال تحقق اهداف تعریف شده خود هستند. این سبب میشود که منافع بخشی بر منافع ملی و آینده کشور غالب شود. بنابراین دستورالعملهایی هم که نوشته میشوند، عملا روی کاغذ باقی میمانند و دستگاههای مختلف به تکالیف خود پایبند نیستند.
فهمی در ادامه میافزاید: مشکل دوم آن است که در موضوع مدیریت آبخوان، جای مردم و بهرهبرداران واقعا خالی است در حالی که اجرای این کار بزرگ بدون مشارکت مستقیم بهرهبرداران، غیرممکن به نظر میرسد. پس طبیعی است که وقتی یک تصمیم تنها با حضور دستگاههای دولتی و بدون حضور و مشارکت واقعی بهرهبرداران گرفته شود، هیچ وقت عملی نخواهد شد.
این کارشناس منابع آب با تاکید بر اهمیت توجه به ایجاد معیشت جایگزین برای صاحبان چاههای غیرمجاز، تصریح میکند: در سالهای گذشته شاهد تقسیم اراضی کشاورزی بین ورثه و ایجاد اراضی خرد بودیم که به توسعه چاههای غیرمجاز منجر شده است. این در حالی است که چون دولت با مشکلاتی در زمینه ایجاد اشتغال مواجه بود، برخورد با این موضوع را چندان جدی نگرفت. شما وقتی بخواهید یک چاه غیرمجاز را مسلوبالمنفعه کنید واقعا چالشهای اجتماعی به دنبال دارد چون زندگی بخشی از کشاورزان به وجود این چاهها وابسته است. بنابراین برخورد با چاههای غیرمجاز بدون توجه به بحث معیشت جایگزین امکانپذیر نیست چراکه شما چاه را مسدود میکنید اما شبانه یک چاه دیگر حفر میکنند.
وی، فقدان دکترین توسعه روستایی در کشور را از دیگر چالشهای موجود عنوان و خاطرنشان میکند: با وجود آنکه در دهههای اخیر موضوع توجه به روستاییان و توسعه روستایی همواره مطرح بوده است، هیچ دکترین توسعه روستایی در کشور وجود ندارد. هنوز مشخص نیست که چه دستگاهی متولی اصلی توسعه روستاها است و مسوولیت بین دستگاههای مختلف پخش شده است. این امر سبب شده است که اقدامات صورت گرفته نه تنها به یک همافزایی موثر منجر نشوند بلکه گاهی اوقات اثر یکدیگر را هم خنثی کنند.
رییس مرکز تحقیقات پژوهابگستر با تاکید بر ضرورت تصمیمگیری برای تعیین استراتژی توسعه کشور، تاکید میکند: متاسفانه در برنامههای توسعه کشور به بحث توسعه پایدار توجه نشده و این موضوع به تخریب منابع منجر شده است. اگر با همین روند پیش برویم به آستانهای میرسیم که غیرقابل برگشت است و بحرانهایی نظیر آب، منابع طبیعی و محیط زیست که در همه ابعاد خود را نشان دادهاند، پشت دستگاههای دولتی باقی نخواهند ماند و تبعات شدید اجتماعی و سیاسی به دنبال خواهند داشت.
انتهای پیام/