زمانی ما با بحران بازار نفت روبرو بودیم که اوپک مدیریت میکرد به طوری که طی 40 سال گذشته شاهد آن بودهایم با یک روز کم و اضافه کردن تولید؛ بازار را به تعادل میرساند، همین ایده یعنی تشکیل اوپک گازی دو دهه گذشته در کنفرانسی که در ایران برگزار شد مطرح شد و نهایتا GECF تشکیل شد اما چون ما در صادرات گاز موفق نکردیم دبیرخانه این سازمان به قطر منتقل شد.
اکنون بحث صادرات گاز مطرح است و گاز کمکم جای نفت را میگیرد و جایگاه خود را باز میکند، البته امروز بحث گاز بسیار سخت و تبدیل به ابزار سیاسی شده است، روسیه در جنگ اوکراین از این ابزار استفاده میکند تا اروپا را تحت فشار قرار دهد و آنها هم در مقابل طبیعتا ملاحظات سیاسی خود را دارند و به نوعی به اوکراین کمک تسلیحاتی و مالی میکنند و از طرف دیگر هم بحث تحریم روسیه مطرح است.
دورهای بعد از جنگ رمضان اعراب، اروپا را بابت نفت تحریم کردند و به عنوان ابزار سیاسی از آن استفاده کردند، همه دنیا اعتراض کرد که نباید نفت ابزار سیاسی باشد امروز هم ابزار شدن منابع انرژی از جمله گاز خوب نیست، اما اینکه دنیا بخواهد منابع انرژی خود را متنوع کند میتواند یک سیاست باشد. این موضوع در مورد نفت خیلی جا افتاده و مسائل تا حد زیادی حل شده، احتمالا در مورد گاز هم میتواند اتفاق بیفتد، در هر حال با شرایط کنونی دنیا یک مسئله دارد یکی اینکه اروپا در زمستان با مشکل مواجه میشود و در کوتاهمدت به شدت آسیب خواهد دید، کشورهایی مثل لهستان و آلمان مجبورند به تولید زغالسنگ که سالها است آن را کنار گذاشته بودند، برگردند، اکنون بخاری زغالسنگسوز ندارند و این دردسرهایی برایشان ایجاد خواهد کرد و این فشاری روی مردم اروپا وارد خواهد شد.
روسیه به این زودی نمیتواند جنگ را تمام کند و اگر جنگ تمام نشود از این ابزار استفاده خواهد کرد و همچنان چوب را روی سر اروپا و ناتو نگه میدارد تا به اهداف خود برسد، آنها هم متقابلا سیاستهایی خواهند داشت، اما در درازمدت اروپا مجبور است فکری به حال خود بکند، کشورهای جنوب اروپا میتوانند تا حد زیادی نیازشان را از شمال افریقا، الجزایر، لیبی و نیجریه حل کنند و گاز بیشتری را دریافت کنند و شمال اروپا هم میتواند از گاز صادراتی انگلیس نروژ هلند استفاده کند، امروز گاز مایع امریکا به کویت و امارات میرود که میتواند اروپا را هم تغذیه کند.
به هرحال اروپا به سمت راهحلهای مطمئن و درازمدت و خلاصی از مونوپول بودن منبع تامین حرکت خواهد کرد و اقدامات روسیه موجب خواهد شد اروپا استقلال بیشتری پیدا کنند و در درازمدت بازنده این بازی روسیه است چون اگر گاز را به اروپا ندهد و بخواهد تنها به چین ارسال کند زیرساخت و خط لوله وجود ندارد و سرمایهگذاری با اقتصاد نه چندان بزرگی که روسیه دارد بسیار سنگین است، مقداری سواپ گاز و ترانزیت از طریق ایران مطرح است که ما خودمان هم گاز داریم، مقداری برای مصرف داخل و مقداری هم به کشورهای همسایه مثل عراق گاز روسیه را صادر میکنیم اما این همه آن گازی را که 23 کشور اتحادیه اروپا استفاده میکنند نخواهد شد و روسیه از این قضیه آسیب میبیند.
اروپا چه بخواهد و چه نخواهد با توجه به ارزشهایی که برای حفظ محیط زیست تعریف کردهاند مجبورند به سمت تجدیدپذیرها بروند و برنامه زمانبندی هم دارند، اما در مجموع سهم تجدیدپذیرها در سبد انرژی جهانی خیلی بزرگ نمیشود و بیش از 10 تا 15 درصد جا باز نمیکنند، آنچه باقی میماند گاز است که نقش اول را بازی میکند، نقش نفت هم به نفع گاز مقدار قابل توجهی کم میشود، بنابراین گاز موقعیت خوبی خواهد داشت و تقاضا زیاد میشود، قیمتها هم دو ویژگی دارند یک موضوع به عرضه و تقاضا مربوط است، اینکه چقدر تقاضا وجود دارد و متناسب با آن چقدر عرضه بالا و پایین میرود، یک موضوع دیگر هم هیجانات بازار است، امروز قیمت گاز به دلیل جنگ اوکراین و روسیه و به دلیل محدودیتهایی که روسیه اعلام کرده و بعنوان اهرم سیاسی که از آن استفاده میکند؛ حالت هیجانی به دارند، قیمت گاز چند برابر شده به طوری که گاز در امریکا هم که صادر و هم از کانادا وارد میکند علیرغم همه حرفها بالا است، بنابراین وقتی بخش هیجانی حذف شود، قیمت روی تعادل میرود. قیمت گاز طبق رابطه معمول و روال تاریخی که با نفت دارد، متعادل میشود، ضمن اینکه اگر قیمت گاز از حالت منطقهای خارج شود قضایا شکل دیگری پیدا میکند.
بنده اعتقاد دارم اگر قرار باشد سیاست درازمدتی برای صادرات گاز داشته باشیم باید هاب منطقه شویم، یعنی اولویت اول ما کشورهای منطقه خصوصا جنوب خلیجفارس باشد، زیرا با کمترین هزینه و با بهترین قیمت صادرات خواهیم داشت، فرض کنیم برای صادرات به امارات، کویت و عمان حداکثر 100 کیلومتر خط لوله نیاز است، این میزان خط لوله برای ما که روزانه 5 کیلومتر خط لوله دریایی داریم بسیار آسان است و هزینه زیادی ندارد، این کشورها هم برای اینکه مجبور نباشند از امریکا گاز مایع وارد کنند اتصال به ایران گزینه خوبی خواهد بود. در مورد پاکستان هم ما تاکنون نتوانستهایم مشکل قیمت را باید حل کنیم، گاز تا مرز این کشور رفته، پاکستان بخوبی از شبکه گاز برخوردار است کافی است که متصل شود و ما شیر گاز باز کنیم.
بخش اول توسعه میادین است و در این راستا میتوانیم بازار را با خودمان شریک کنیم، امارات قبلا پیشنهادات ویژهای به ما داده بود. کویت مدتهای مدید با شرکت گاز ما در حال مذاکره بود و از همین خط لوله به عراق میتوانستیم به این کشور هم صادرات داشته باشیم، عمان هم سالها است که از ما گاز میخواهد، زیرا تاسیسات الانجی دارد اما گاز کافی ندارد و سالها است که نیاز دارد.
در مورد اروپا باید بیش از حدود 2 هزار کیلومتر خطوط لوله احداث کنیم که اقتصادی نیست، البته اکنون باید با قیمت جدید مطالعه شود، ما میتوانیم خط لوله ترکیه را فولظرفیت داشته باشیم، این کشور هم استقبال میکند، کمااینکه اکنون از خط آذربایجان و روسیه استقبال میکند. بنابراین میتوانیم حجم گاز به ترکیه را برای تحویل به اروپا بالا بریم و البته ترکیه حق ترانزیت خواهد خواست.
برای ورود به اروپا منازعات سیاسی را هم باید در نظر بگیریم زیرا ورود به بازاری است که شاید روسیه نپسندد، در هر حال اولویت ما ابتدا همسایگان و بعد از مسیر ترکیه به اروپا برویم که شرط این است که مسئله برجام حل شده باشد در این صورت حتی در سرمایهگذاریها مشارکت خواهند کرد.
انتهای پیام/